یادداشت/

هنر کجا و جنگ کجا!

1401/01/14 - 08:31 - کد خبر: 60697 نسخه چاپی

نصر: متداول است که هنر را منصوب به خلقت می کنند و آفریدگارانشان را پیغمبران بی وحی می نامند ،عموما مأنوس بودن با هنر و فرهنگ تمایز آفرین است و جمعیتی که دل مشغول ظرایف این عرصه هستند،انسانهای لطیفی هستند به همین سبب وجود آثار و نشانه های هنری در یک جامعه نشان از لطافت آن جماعت می‌کند.

حال سوال این است که آیا جهان معاصر جای مناسبی برای هنر و هنرمند است!؟
به نظرم هنر و هنرمند امروز خیلی شبیه این مجسمه های معصومی هستند که از فرط بی زبانی یا کری عالم مجبور شده اند که پوشانده شوند ،سنگر بگیرند و مراقب بقای نازنینشان باشند در این وانفسای چرکین زمان.
دوست دارند کنجی داشتند و بخواب زمستانی بروند و وقتی بیدار شدند دیگر هیچ اثری از جنگ نبینند ولی وقت جنگ است و خواب زمستانی میسر نیست.
 عجیب که این آثار به همین شکل پوشیده باز  کلی کار خود را می کنند و تاثیری به مراتب بیشتر از کاربرد دکوراتیو قبلی خود دارند،انگار می خواهند ما را دچار شرمندگی کنند انگار دارند قباحت رفتارهای بشر معاصر را گوشزد کنند.
همراه مردم عادی و سربازان خط مقدم بجنگند فارغ از اینکه چه کسی جنگ افروزی کرده و چرا، این تندیس‌ها قدرت مقابله با اسلحه را ندارند، ولی سیاست مدارها برای شروع جنگ از مردم اجازه نمی گیرند عین هنر که در ظاهر  و به واقع هیچ نسبتی با جنگ ندارد اما  لاجرم دچار همین خشونت اجباری می شود زخمی می شود و حتی گاهی می میرد،آری می میرد ،آنجاست که تبعات فقدانش را در جامعه خواهیم دید و در این درگیری مردم عادی  هستند که قربانی می شوند کودکانی که کم‌کم فراموش می‌کنند آدرس سالن های تئاتر یا گالری های هنری کجاست و نسلی که مدام در حال فرو ریختن است و هر چقدر پیکره هایی  از فرهنگ و هنر در جامعه فرو می ریزد به جایش صدای توپ تانک بیشتر به گوش می‌رسد و اگر در مقابل این فرایند حرکتی نباشد از جبهه خودی  جایگزین های وحشتناکی برای ریشه کن کردن فرهنگ و هنر آن مردم طراحی می کنند که برای جبران شاید همیشه دیر باشد، ذاتا هدف این جنگ ها همین است!
برای تقابل با این هجوم لطفاً حواسمان به پیکره های هنری جامعه مان  باشد.
 هنر و هنرمندان هر جامعه ای به لطف طبیعت لطیف شان معصومانه شاید هم مظلومانه همیشه آسیب پذیر ترین اقشار هر جامعه ای بودند  و صد افسوس که علی رغم اهمیت و اولویت توجه به این قشر در  بی دفاع ترین حالت ممکن رها می شوند و حال شما حدس بزنید با این سربازان بی نفس چقدر می شود جنگید.
به امید روزگارانی که عموم جهان پی به اولویت هنر در مسیر صلح جهانی باشند و هرگز جنگی نبینیم.
ولی فعلا در عصر حاضر می بینیم که هنر هم باید سنگر بگیرد و بجنگد.

به قلم مرتضی میرآقازاده
انتهای پیام/
هنر کجا و جنگ کجا! نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار