گزارش اختصاصی نصر/
ورود ممنوع! این شهر ورودی ندارد
نصر: تبریز این کهن شهر همواره پرآوازه؛ رمق و رونقی برای پذیرایی از میهمانانش ندارد.
به گزارش نصر؛ شهر هشت دروازهای که مردمان سالها برای ورود به خاکش از پس برجهای پرهیبت گذر میکردند، اکنون تا چشم برهم میزنند از برهوت جادهها خود را در میان بتن شهری مییابند که دیگر نه حال و هوای باغ شهری را دارد و نه شهرتی با هشت ورودی و دروازه.
سخن از تاریخ و فرهنگ تبریز، همواره بر همگان عیان بوده و هست اما آنچه این روزها افکار را بیشتر در مورد تبریز به خود مشغول کرده، تناقضات برنامهها و اندیشههای بیانشده در مسیر توسعه و پیشرفت آن و عملکردهایی است که ده ها مدیر و مسئول در زمان مدیریت خود داشتهاند.
تنها با بررسی چند گزارش و رپورتاژ خبری طی یک دهه گذشته میتوان به این موضوع پی برد که بسیاری از موضوعات از قبیل ساماندهی ورودیهای شهر تبریز تنها بحثی تحریکآمیز برای جلب مشارکت مردم برای حضور دوباره پای صندوقهای رأی و یا بیاناتی از سوی نمایندگان پارلمان شهری و کلیدداران شهر برای اثبات پیگیر بودن و صرف وقت لازم به امورات شهری بوده است.
نمیتوان از این موضوع غافل شد که ورودیهای هر شهر، نماد و هویت آن شهر محسوب میشوند، نمادی که برگرفته از فرهنگ، تاریخ، تمدن و مسیر توسعه آن است و به گردشگران نگاهی ویژه از شهری را ارائه میدهد که بناست در آن چند روزی اقامت داشته باشند و یا از آن گذر کرده و مقصدی دیگر را پیش روی گیرند.
فضاسازی و احیای ورودی شهرها از آن حیث اهمیت دارند که علاوه بر نمایش هویت و تشخص دهی به شهر، تجربه زیسته شهر را از گذشته تاکنون برای مخاطبان آشکار میسازند، حال این سیر تحول میتواند مسیری موفق و یا با ناملایمتیهایی همراه باشد که بر سر شهر گذشته است که در این بحث، تبریز ازجمله شهرهایی است که تجربه زیسته موفقی ندارد.
گواه این امر، تصاویر نازیبنده بصری است که در هر سه ورودی شرقی (تهران-تبریز) ، شمال غربی (مرند-تبریز) و جنوب غربی (آذرشهر-تبریز) این شهر وجود دارند. حضور صنوف مختلف و نامرتبط، کارخانجات و کارگاههای تولیدی، حاشیهنشینی خیل کثیری از روستائیان مهاجر به تبریز در مبادی ورودی، عدم قرارگیری مناسب المانهای فرهنگی در ورودیها، وضعیت نامناسب آسفالت مسیرهای ورودی و حتی داخل شهری، کمبود تابلوهای راهنمای گردشگری و در آخر کمبود شدید سرانه فضای سبز در ورودی و داخل شهر عواملی است که تصویری نامناسب از این شهر کهن در ذهنها بهجا میگذارد.
طرحها و وعدههای مستند کرسی داران در چالش ساماندهی ورودیهای تبریز
همانطور که ذکر شد، قدمت چالش ساماندهی ورودیهای تبریز بیش از یک دهه است که از روی میزهای مدیران بسیاری گذشته و تا به امروز اقدامی مؤثری نداشته است، به طوریکه در سال 1392 «فریدون بابایی» عضو شورای اسلامی شهر تبریز در گفتوگو با خبرگزاری فارس بر ضرورت توجه به ورودیهای شهر و جلوگیری از شتابزدگی تأکید کرده و گفته بود: «شناخت کامل پیشینه تاریخی و شهرنشینی شهر تبریز در سالهای گذشته و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک این شهر بهعنوان یکی از پیششرطهای لازم برای مطالعه طرح ساماندهی ورودیهای شهر تبریز است و با توجه به موقعیت تبریز قدیم و تاریخی در کنار جاده ابریشم و ارتباطات اقتصادی مهم این شهر توجه دقیق و همهجانبه را میطلبد. طراحی و مطالعات اخیر باید همسو با نقش و عملکردهای کاربریهای مناطق مجاور بوده و با استفاده از عناصر جزئی و مبلمان شهری و محدود به برخی جنبههای سیمای شهر باشد. طرح تفصیلی تبریز باید بهعنوان طرح بالادستی و روشنگر راه در این مطالعات موردتوجه قرار گیرد تا از تکرار برنامهریزیها و مطالعات موازی و نیز هزینههای اضافی و غیر لازم جلوگیری شود.»
این موضوع در حالی مطرح شده بود که در سال 1394 بر اساس تصمیمات صادق نجفی شهردار وقت تبریز، پروژه بزرگ و پرهزینه توسعه میدان آذربایجان کلید خورد و تا به امروز علیرغم هزینه کلان در این پروژه با کمبودها و مشکلات عدیدهای همچون تخریب بصری ورودی شمال غربی تبریز، مشکلات ترافیکی و ... مواجه هستیم.
بنا بود تا این پروژه، امکان دسترسی به چهار مسیر بلوار شهید بابایی، اتوبان پاسداران، بلوار آذربایجان و بلوار ستارخان از طریق خطوط رفتوبرگشت را بهدرستی فراهم کند که علیرغم 260 هزار مترمکعب حجم خاکبرداری، 32 هزار مترمربع بتنریزی، 35 هزار تن آسفالتریزی و 11 هزار متر حفاری شمع، که قرار بود بهعنوان یکی از کمنظیرترین حرکتهای دورههای مختلف توسعه و عمران شهر تبریز، پس از بررسیها و مطالعات ترافیکی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی، در دستور کار مجریان عمرانی شهرداری تبریز قرارگرفته و طی دو سال به اتمام برسد تا شاهد کاهش تراکم ترافیکی شهر و صرفهجویی در وقت و هزینه شهروندان باشیم، متأسفانه تا به امروز به تاریخ 24 تیرماه 1401 این آرمانها بهدرستی اجرانشده و هرسال با مشکلات متفاوت و جدیدی در این پروژه مواجه میشویم.
از دیگر اظهاراتی که خبر از ساماندهی ورودیهای تبریز طی سالهای گذشته میداد، اظهارات ایرج شهین باهر شهردار سابق تبریز است که در سال 1395 بهعنوان رئیس کمیسیون توسعه و عمران شهری شورای اسلامی شهر گفته بود: «برای ساماندهی و بهسازی مسیرهای ورودی شهروندان باید ساختمانهایی که نمای مناسبی ندارند را اصلاح کنند تا چهره شهر زیبا شود. برای ورودی تبریز – مرند که دروازه اروپا نیز گفته میشود در مسابقهای که برگزار شد طرحی به تصویب رسید که پس از پیشبینی بودجه در شورای شهر اجرا خواهد شد. معمولاً در ورودی شهرهای قدیمی نمادی از هویت، تاریخ و فرهنگ احداث میشود که این طاقنماها ازنظر پیشرفت و توسعه نیز معرف تبریز خواهند بود. وضعیت ورودی شهر ۱۰۰ درصد در جذب گردشگر تأثیرگذار خواهد بود، چراکه اولین تصویری که در ذهن گردشگران بهعنوان معرف شهر نقش میبندد تصویر ورودی شهر است که برای همیشه در حافظه ثبت میشود بنابراین مبادی ورودی باید طوری احداث شود تا در شان تبریز باشد.از برنامههای اولویتدار سال ۲۰۱۸ شهرداری، احداث فضایی برای استراحت گردشگران و ایجاد فضای سبز و فراهم کردن مبلمان شهری در این مکانها است.»
علیرغم اظهارات ذکرشده، همچنان اقدامات مؤثری در این بخش از شهر نیز حتی درزمانی که ایرج شهین باهر بهعنوان شهردار تبریز انتخاب شد، انجامنشده و ورودیهای این شهر نه طاقنماهای برگرفته از تاریخ و فرهنگی تبریز، نه فضای سبز کافی و نه مبلمان شهری لازم را دارد.
طی سال 1394 سعید حاجیزاده سخنگوی وقت شورای شهر تبریز نیز در گفتوگو با خبرگزاری مهر اظهار کرده بود: «اولویت دوم شورای چهارم تبریز بهبود محیط شهری است که موضوع نامناسب بودن ورودیها و ضرورت مناسبسازی آنها نیز در این اولویت قرار دارد. البته نباید فراموش کنیم که در سال گذشته موضوع بهبود محیط شهری اولویت سوم شورای شهر بود.» حال باید این پرسش را مطرح کرد که ساماندهی ورودیهای شهر تبریز اولویت چندم شورای ششم است و یا اینکه آیا شورای اصولی ششم برنامهای برای این چالش بزرگ دارد یا خیر؟!
کلام آخر
باگذشت زمان و بررسی عملکرد مدیران شهری و استانی، این نتیجه برای شهروندان و فعالان مدنی بیشتر آشکار میشود که چند درصد از برنامهها و وعدههای کرسی نشینان در 4 سال خدمت، به نتیجه میرسد. ساماندهی ورودیهای شهر تبریز همچون چالشهای دیگر همهساله موردبحث و گفتوگو است اما آنچه از پس این محافل برنمیآید، اقدامی مؤثر و عملی است، لذا اعتماد و اعتقاد مردمی که همواره پشتیبان نمایندگان و هویت شهر خود بودهاند، باید همواره بهعنوان سرمایهای ارزشمند در توشه راه و تلاش متولیان امر به امانت بماند، اما اگر بار دیگر این توشه امانتدار خوبی نباشد همراهی و پشتیبانی مردمی فهیم از کف مدعیان امر خواهد رفت.
گزارش از نویده رئوف فرد
انتهای پیام/
نویده رئوف فرد