یادداشت/
شهردار بعدی تبریز کیست؟!
نصر: آنگاه که امیرکبیر بهعنوان وزیر ناصرالدین شاه به تهران رسید، از او درباره اهدافش پرسیدند. او گفت: "میخواهم تهران و ایران را همچون تبریز آباد کنم". صحبت از دورانی است که در سایهی لیاقت و کاردانی بزرگ مردانی مثل امیرکبیر رفاه، توسعه و آبادانی تبریز الگویی بود برای همهی ایران.
این روایت تاریخی مقدمهای بود برای طرح این سوال مهم؛ در طول تاریخ چه بلایی بر سر این شهر آمده که از آن دوران طلایی و باشکوه به نقطهای رسیدهایم که در اکثر شاخصهای توسعه از دیگر کلانشهرهای ایران عقب ماندهایم؟ میدانم این سوال خیلی از شهروندان عزیز هم هست که باید مسئولین و مدیران شهری تبریز به آن پاسخ دهند. اولین شهرداری و اولین شورای شهر در تبریز ایجاد شد. قاسمخان والی اولین شهردار تبریز چنان تحولی در عرصه مدیریت شهری تبریز ایجاد کرد که باعث شد تا در اندک زمانی شاخصهای توسعه آن با استانداردهای روز دنیا در شهرهایی مثل پاریس، لندن و مسکو منطبق شود. ما در تبریز از این شهرداران کاربلد و تاثیرگذار کم نداشتهایم، مثل ارفعالملک جلیلی و ابراهیمخان کلانتر.
اما هر چه در تاریخ جلوتر آمدیم ریشه این شهرداران موفق و خوشنام در تبریز خشکید و جای آن را بیکفایتی و ناکارآمدی شهرداران سفارشی و بدون سابقه گرفت؛ همچنان که شوراهای شهر نتوانستند تجربه موفق انجمن آذربایجان را بسان یک پارلمان محلی، در اذهان مردم تبریز زنده کنند.
شورای شهر قرار بود پلی باشد بین مردم و مدیریت شهری. در این سازوکار شهردار با رای غیرمستقیم مردم و توسط اعضاء شورا انتخاب میشود، اما در عمل شاهدیم که شوراهای شهر تبدیل شدهاند به بنگاههای کارچاقکنی و سوداگری که منافع شخصی و جناحی بر آن حکم میراند نه منافع مردم. وی در پایان افزود: وقتیکه انبوهسازان و سوداگران حامیان مالی لیستهای معلوم الحال انتخاباتی شورا باشند، مسلما شهردار تبریز نیز از حالا مثل همان لیست ها مشخص گردیده است. نتیجه هم میشود فساد و ناکارآمدی شورا و شهردارانی سفارشی که هیچ گونه قدرت تصمیم گیری ندارند و صرفا مجری دستورات پدرخواندههای شهرند. برای نجات این شهر و بازیابی جایگاه رفیع تبریز،
نسلینو باید وارد صحنه شوند تا کلید این شهر را بازپس گیرد و حق حاکمیت بر شهر را به مردم آن بازگرداند و شهری نو رقم بزند.
حامد آصفی
انتهای پیام/
نصر