هنرمندان تبریزی در فستیوال بین المللی تئاتر کوتاه شرکت کردند: 

«مرثیه‌خوان شوربختی»؛ فریاد خاموش دریاچه ارومیه در دل خلیج فارس

1404/08/07 - 12:07 - کد خبر: 148933 نسخه چاپی

نصر: در سکوت سفید نمک‌زار و در تقابل تصویر خشک دریاچه ارومیه با آبی خلیج فارس، پرفورمنسی شکل گرفت که به‌جای کلام، با زخم و قدم، مرثیه‌ای برای طبیعت از یادرفته خواند.

به گزارش نصر، «علیرضا امین‌مظفری»، هنرمند پرفورمنس‌آرت و از چهره‌های شاخص هنر مفهومی در تبریز، در تازه‌ترین حضور خود در ششمین فستیوال بین‌المللی تئاتر کوتاه کیش، با اجرای زنده‌ای از اثر «مرثیه‌خوان شوربختی» بار دیگر روایت دردناک خشکی دریاچه ارومیه را زنده کرد. اثری که پیش‌تر در قالب ویدیو پرفورمنس اجرا شده بود، این بار در فضای باز جزیره کیش و در برابر خلیج فارس به نمایش درآمد؛ تلفیقی از تصویر، صدا و حضور انسانی در مرز میان سوگواری و اعتراض.

درباره ایده و موضوع اثر بفرمایید. این اجرا از کجا الهام گرفت؟
ایده‌ اولیه کار به سال‌هایی برمی‌گردد که دریاچه ارومیه رو به خشکی می‌رفت. همیشه فکر می‌کردم اگر قرار است کاری انجام بدهم، باید در دل دریاچه اتفاق بیفتد؛ جایی که زخم‌ها و ترک‌ها واقعی‌اند. قصد داشتم یک پرفورمنس تعاملی با حضور مخاطبان در بستر دریاچه انجام بدهم اما به‌دلیل محدودیت‌ها و حساسیت‌های محیطی، تصمیم گرفتم اجرایم را به شکل ویدیو پرفورمنس درآورم.
در آن اجرا سه ساعت و نیم با چشم‌بند و پای برهنه در بستر نمک‌زده دریاچه قدم زدم و اجازه دادم طبیعت هر واکنشی که می‌خواهد با من انجام دهد. پاهایم زخمی شد، درد کشیدم، اما می‌خواستم زخم خشکی دریاچه را روی بدنم تجربه کنم. این ویدیو بعدها در چند فستیوال خارجی هم نمایش داده شد.

در فستیوال کیش چطور این تجربه را بازآفرینی کردید؟
در جزیره کیش تصمیم گرفتیم همین اثر را به‌شکل زنده اجرا کنیم. یک پرده‌ی سفید بزرگ کنار خلیج فارس نصب کردیم و ویدیوی اصلی روی آن پخش می‌شد در حالی‌که در همان فضا، اجرای زنده‌ای نیز جریان داشت. نوعی پارادوکس میان تصویر و واقعیت شکل گرفت: در یک سوی تصویر، دریاچه خشک ارومیه و در سوی دیگر، امواج زنده‌ خلیج فارس. مخاطبان به‌محض دیدن سفیدی نمک و جغرافیای دریاچه، بی‌درنگ به ارومیه فکر می‌کردند و آن حس سوگواری منتقل می‌شد. برای من مهم بود که فریاد خاموش دریاچه را از زبان بدن و تصویر به گوش همه برسانم.
 

نام اثر هم بار معنایی ویژه‌ای دارد؛ چرا «مرثیه‌خوان شوربختی»؟
این عنوان دو وجه دارد؛ یکی اشاره به شوری دریاچه ارومیه و دیگری مفهوم شوربختی و سیاهی که در پی این خشکسالی دامن گیرمان شده. همچنین خود واژه مرثیه‌خوانی از آیین‌های سوگواری وام گرفته شده اما اینجا به معنای مرثیه‌ای برای طبیعت است. زخم‌هایی که در حین اجرا بر روی بدنم ایجاد شد، برایم جنبه‌ای استعاری داشت؛ نمادی از زخمی که همه ما، نه فقط در شمال‌غرب ایران، بلکه در کل این سرزمین بر پیکر طبیعت وارد کرده‌ایم.

از فستیوال تئاتر کوتاه کیش بگویید. این جشنواره چگونه برگزار شد؟
ششمین دوره فستیوال تئاتر کوتاه کیش امسال در مهرماه برگزار شد و برای اولین‌بار بُعد بین‌المللی پیدا کرد. اجراها در سه فضای متفاوت کافه، ساحل و کشتی انجام می‌شدند. بخش ما جزو معدود اجراهایی بود که در قالب پرفورمنس آرت ارائه شد. چون مدیوم کارمان متفاوت از نمایش کلاسیک بود، در بخش رقابتی داوری نشد. با این حال بازخوردها بسیار مثبت بود و بسیاری از تماشاگران از تجربه‌ی عاطفی و فیزیکی کار تأثیر گرفتند.

شما از پیشگامان پرفورمنس آرت تجربی در تبریز هستید. ورودتان به این حوزه چگونه شکل گرفت؟
من از سال ۱۳۹۰ به‌صورت جدی وارد پرفورمنس شدم. قبل از آن در تئاتر فعالیت می‌کردم اما به‌مرور حس کردم نیاز به مدیومی دارم که صادقانه‌تر و بی‌واسطه‌تر با واقعیت برخورد کند. آن زمان نه منابع آموزشی وجود داشت و نه استادان متخصص بنابراین مسیر را با تجربه و آزمون و خطا پیش بردم. هر اجرا برایم فرصتی برای کشف و درک تازه‌ای از بدن، فضا و مفهوم بود.
 

چه توصیه‌ای برای هنرمندان جوانی دارید که می‌خواهند وارد این حوزه شوند؟ 
مهم‌ترین چیز جسارت تجربه کردن است. پرفورمنس آرت یعنی شکستن ساختارها و عبور از عادت‌های هنری. باید از اشتباه کردن نترسند. امروز خوشبختانه منابع و استادان بیشتری در دسترس هستند و نهادهای فرهنگی هم توجه جدی‌تری به این مدیوم دارند. در کشورهای غربی پرفورمنس آرت جایگاه تثبیت‌شده‌ای دارد، اما در ایران تازه در حال شکل‌گیری است و آینده‌ روشنی در انتظارش است.
گفتنی است، امین‌مظفری در این اثر نه تنها از خشکی دریاچه ارومیه سخن گفت بلکه از رنج انسانی گفت که در برابر ویرانی طبیعتش، هنوز امید به احیا را در دل می پروراند. «مرثیه‌خوان شوربختی» تنها یک اجرا نبود؛ آیینه‌ای از درد یک زیست‌بوم رو به زوال بود که در صدای موج‌ها و سکوت هنرمند معنا یافت. 
انتهای پیام/ 
«مرثیه‌خوان شوربختی»؛ فریاد خاموش دریاچه ارومیه در دل خلیج فارس فائزه بنی نصرت

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار