یادداشت نصر/
تبریز در کانون تحولات منطقهای؛ مسئولیت ما چیست؟
1404/03/28 - 14:26 - کد خبر: 138853
نسخه چاپی
نصر: در روزهایی که تحولات منطقهای با سرعت بالا در جریان است و وضعیت ژئوپولیتیک ایران بیش از پیش در کانون توجه جهانی قرار گرفته، تبریز نه فقط بهعنوان یک کلانشهر مرزی، بلکه بهعنوان قطب صنعتی و رسانهای شمالغرب کشور، نقشی فراتر از جغرافیای خود پیدا کرده است.
در این میان، پرسش اساسی این است که در برابر این موقعیت راهبردی، مسئولیت ما چیست، چه باید کرد تا مسیر توسعه کشور متوقف نشود و هم تصویر تبریز در بیرون مرزها، واقعی، باصلابت و آرام باشد؟
تبریز شهری صنعتی، با دهها شهرک صنعتی، صدها برند ملی و سهم بالا در صادرات و اشتغالزایی است، بدون تردید، هرگونه نگرانی، بیاعتمادی یا اختلال در روند روزمره این شهر، تأثیر مستقیم در اقتصاد منطقه و کشور خواهد داشت. در سالی که با شعار «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده، باید بپرسیم: چگونه میتوان در دل یک فضای ناپایدار، سرمایهگذار را متقاعد به بقا، تولیدکننده را تشویق به تداوم، و نیروی کار را امیدوار به آینده کرد؟
در اطمینانسازی، آرامشبخشی و تداوم تصویر با ثبات از شهر نهفته است، این وظیفه فقط بر دوش رسانهها نیست، بلکه باید از سوی مسئولان ارشد، اتاقهای بازرگانی، انجمنهای صنفی و شرکتهای بزرگ نیز حمایت و تکرار شود. صنایع تبریز باید خود را در خط مقدم بازسازی اعتماد عمومی بدانند، چراکه امروز دفاع از اقتصاد ملی، با تولید بیوقفه و روایت موفقیت از بطن چالشها ممکن است.
در شرایط حساس، رسانهها اگر فقط ناقل باشند، باخت خواهند داد؛ آنچه نیاز است، روایتگری مسئولانه است،یعنی فراتر از بازنشر اخبار، روایتسازی هدفمند بر پایه واقعیتهای میدانی. رسانههای تبریز امروز در موقعیتی قرار دارند که میتوانند نقطه قوت ساختار ارتباطی کشور باشند؛ به شرط آنکه با پاسخگرفتن مستمر از مسئولان، هدایت درست افکار عمومی، و پرهیز از هیجانزدگی یا سانسورهای بیمنطق، نقش پناه مردم را ایفا کنند، نه صرفاً بلندگوی نهادها یا جایگزین سکوتهای رسمی.
از سوی دیگر، رسانهها باید با ارتقای سواد رسانهای مردم به آنان یاد بدهند چگونه منابع معتبر را بشناسند، چطور اخبار درست را از غلط تشخیص دهند و چه زمانی باید منتظر روایت رسمی بمانند. وقتی مردم منبع قابل اعتماد داخلی نداشته باشند، ناگزیر به سمت رسانههای بیگانهای میروند که غالباً با رویکرد عملیات روانی طراحی شدهاند.
این گزارش حامی است،سالهاست روابط عمومیها از یک جایگاه تشریفاتی و تبلیغاتی عبور نکردهاند، اما اکنون بیش از هر زمان دیگر روشن شده که روابط عمومی حرفهای، بازوی تصمیمسازی در مدیریت بحرانهای ارتباطی است، وقتی دستگاههای اجرایی در ساعات اولیه وقوع یک اتفاق از اطلاعرسانی دقیق، سریع و قابل فهم ناتوان هستند، شکاف اطلاعاتی بهسرعت با شایعه، ترس یا تحریف پر میشود.
روابط عمومیها باید ساختار «اتاق بحران رسانهای» داشته باشند؛ برنامهریزی، تمرین، هماهنگی بین دستگاهی، و البته حضور در صحنه، نه فقط در شبکههای اجتماعی. مدیرانی که روابط عمومی را شریک خود در ارتباط با مردم نمیدانند، هم از اعتماد عمومی محروم خواهند شد و هم از فرصت طلایی مدیریت ذهن مردم.
مردم: مخاطب آگاه، حلقه کلیدی امنیت نرم
مردم در این معادله تنها مصرفکننده خبر نیستند، بلکه بازیگران اصلی امنیت روانی جامعه هستند، اگر مردم در برابر هر صدای ناهنجار، شایعه یا تصویر جعلی، آرامش خود را حفظ کنند، اعتمادشان به منابع داخلی را تقویت کنند و در بازنشر اطلاعات، دقت و تأمل داشته باشند، خود به سدی در برابر آشفتگی اطلاعاتی بدل میشوند،رسانههای مردمی، خبرنگاران شهروند و کاربران شبکههای اجتماعی در تبریز باید مسئولیتپذیرتر و دقیقتر از همیشه عمل کنند.
تبریز باید روایت خود را بسازد
تبریز در کانون تحولات منطقهای قرار دارد، اما نقش نظارهگر برایش کافی نیست، رسانههای آن باید زبان مردم و چشم حاکمیت باشند، روابط عمومیهایش باید هوشمند، مسئولانه و فعالتر از همیشه عمل کنند، و مردمش باید با آگاهی و خویشتنداری، شهر را در آرامش نگه دارند.
اگر ما نتوانیم روایت دقیق و درستی از واقعیت بسازیم، دیگران برایمان خواهند ساخت؛ اما آن روایت، به جای آرامش، ممکن است ترس و سوءظن تولید کند. اکنون زمان آن است که تبریز، در مقام یک کلانشهر اثرگذار، از کانون تهدید به کانون فرصت ارتباطی و اقتصادی بدل شود.
انتهای پیام/
گلناز پورنامی