یادداشت/

تکرار تجربه تلخ اصفهان در آذربایجان!

1402/05/21 - 09:11 - کد خبر: 97946 نسخه چاپی

نصر: استقرار صنایع مختلف برای رونق تولید و اشتغال، اگر با رویکرد توجیه اقتصادی ، استفاده از فناوریهای روز ، بهره وری بالا و در نظر گرفتن الزامات توسعه پایدار و آمایش سرزمین ، محیط زیست و ظرفیتهای آبی انجام شود ، قطعا اتفاق خوشایندی است ، در غیر این صورت ممکن است عواقب ونتایج زیانباری ببار آورد که امکان جبران آن تا نسل ها مقدور نباشد.

طی سال های اخیر، علی رغم هشدارهای کارشناسان، صنایع فولادی نورد و ذوب که نوع دوم آن به آب بسیاری احتیاج دارد و به همین دلیل  اغلب در مناطق ساحلی کشورهای توسعه یافته، استقرار یافته اند، با تبلیغات گسترده ای در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، آن هم بدون توجه به فراهم بودن زنجیره تامین و ظرفیت معادن مربوط در حال گسترش  بوده، زنگ خطر هشدار را برای منابع آبی به صدا در آورده است.
گفته می شود در حال حاضر حدود ۴۰ واحد فولادی در این استان وجود دارد و آذربایجان شرقی پس از استان های اصفهان و خوزستان به سومین قطب فولاد کشور تبدیل شده است، تهدیدها و فرصت های این اتفاق باید به دقت مورد مطالعه و مداقه قرار گیرد و به راحتی از کنار آن نمی توان گذشت. 
اگر بخواهیم از منظر رونق تولید و اشتغال صرف، به این موضوع بنگریم، وجود این تعداد واحد فولادی در منطقه قطعا به اشتغال صدها نفر کمک کرده، ولی سوالی که به ذهن می رسد این است که آیا ما مجازیم در شرایطی که سرانه آب قابل دسترس در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کمتر از هزار متر مکعب برای هر آذربایجانی است ودر آینده نزدیک این سرانه کمتر نیز خواهد شد، صنایع فولادی با مصرف آب بالا ، بهره وری پایین که فناوری قدیمی و دست چندم هم  دارند، را با توجیه تو لید واشتغال در این منطقه مستقر کنیم ؟
واقعیت این است که شهرستان های هشترود، میانه و بستان آباد به دلیل فراهم بودن منابع آب برای استقرار واحد های فولادی، از نظر الزامات توسعه پایدار، مناسب ترند نه شهرهای حاشیه دریاچه ارومیه، ولی سرمایه گذاران واحد های فولادی به دلیل دوری از مرکز استان، فراهم نبودن زیر ساختها کمتر حاضر به سرمایه گذاری در آن شهرستان ها هستند. 
هفدهم دی ماه ۱۳۹۴ دکتر محسن رنانی استاد صاحب نظر حوزه توسعه در محل سالن اجتماعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سخنرانی جالبی ارایه داد که از برخی جهات بویژه آنچه امروز بر سر دریاچه ارومیه و گسترش کارخانه های فولاد دراین منطقه آمده، درس آموز است. دکتر رنانی در حاشیه آن سخنرانی تلویحا از کلاه گشادی که به اسم توسعه صنایع فولاد وذوب آهن بر سر اهالی استان اصفهان گذاشته شده ، سخن گفت و در ادامه مدیران حاضر در جلسه را مورد خطاب قرار داد و این گونه هشدار داد؛ (نقل به مضمون ) ای اهالی ومسئولان آذربایجان! به هوش باشید که اصفهان اگر اصفهان است ، نه به خاطر استقرار کارخانه های فولاد مبارکه ونه به خاطر ذوب آهن ، بلکه به خاطر حداقلی از جریان آب در سی و سه پل و پل خواجو و زاینده رود ، اصفهان است، توریست هایی که از نقاط مختلف جهان وایران به اصفهان می آیند ، برای دیدن فولاد مبارکه وذوب آهن به این شهر نمی آیند، ما اصفهانی ها از وقتی متوجه این کلاه گشاد شده ایم ، در این شهر تشکلی به وجود آورده ایم که حدود ۴۰۰عضو دارد و فارغ از جناح بندی های سیاسی مرسوم ، راهبرد " آهن بس " را در این استان دنبال می کند، حالا اگر مسئولی حتی  در رده های بالای مدیریت استان ، بدون توجه به این مطالبه عمومی سیاستی غیر از این را در اصفهان دنبال کند ، مورد انتقاد افکار عمومی قرار می گیرد ، این اتفاق خوشایند باید در همه جای کشور از جمله آذربایجان شرقی دنبال شود.
تجربه تلخ استان اصفهان و استانهای دیگر کویری مانند یزد که کم آب هستند، به ما می آموزد که این تجربیات تلخ نباید در هیچ جای کشور از جمله آذربایجان شرقی تکرار شود.
 با عنایت به وضعیت موجود ، از سیاست گذاران و برنامه ریزان استان که خوشبختانه از تجربیات و دانش مطلوبی بویژه در مدیریت کلان شرکتهای فولادی برخوردارند ، انتظار می رودبا اطلاع رسانی و شفاف سازی بیشتراین موضوع   به مردم و توجه به هشدار های صاحب نظران ، در خصوص استقرار صنایع فولاد در این منطقه تجدید نظر اساسی نمایند.

محمدرضا عزیزپور
انتهای پیام/
تکرار تجربه تلخ اصفهان در آذربایجان! نصر

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار