تبریزیم(66)/

ایکی کمال پارکی تبریزده

1401/05/09 - 08:31 - کد خبر: 69140 نسخه چاپی

نصر: در ادامه معرفی اماکن و مراکز تاریخی به پارک دوکمال می رسیم؛ آرامگاهی که از جمله محلات قدیمی تبریز به شمار می رود.

به گزارش نصر، از مراکز تاریخی و دیدنی تبریز، آرامگاه دو کمال در محله ولیانکوه ( بیلانکی ) در سمت شرقی شهر و شرق محله باغمیشه است که علاوه بر اینکه اثر تاریخی است از نظر شعر و ادب هـم حـائز اهمیت می باشد.
یکی از این قبور مربوط به کمال الدین خجندی و آن دیگر به کمال الدین بهزاد متعلق که معروفترین هنرمند و نقاش دوره صفوی می باشد.
کمال خجندی معروف ترین شاعر و عارف آرمیده در خاک پاک تبریز از شهر خجند در جمهوری تاجیکستان است و در مقدمه دیوانش آمده است:
 

... امروزه در شهر « خجند » تاجیکستان هتل بزرگی وجود دارد که می گویند بر ویرانه های خانه کمال خجندی بنا شده است، خانه ای که کسی شکل نمای آن را در ذهن خود مجسم و نقاشی نکرده است.
این حرف اگر بی اساس هم باشد اما شباهت هایی با خود شاعر دارد چرا که چهره « کمال » نیز شبیه آن خانه در ویرانی تاریخ مجهم مانده و گذر زمان نتوانسته ترسیم محکمی از او مجسم نماید.»
ولادت کمال را در قرن هشتم بیان کرده اند. این مطلب را « شریعت خـان حسن زاده » دانشمند تاجیکی با استناد به شعرهای کمال که بارها به اپیر اشاره دارد می گوید، قول او شاید نزدیک تر از قول دیگران به برهان باشد ... به دلیل این آشفتگی و پوشیدگی، در ذکر نام و القاب او مشاهده می شود.
او را به همین نام « کمال خجندی » که مشهورتر است و نیز « کمال الدین بن مسعود خجندی »، « خواجه کمال » ، « شیخ کمال » و نام های دیگر، شهرت داده اند حتی برخی محققان او را با صوفی قرن هفتم هجری « باباکمال خجندی » آمیخته اند.
این شاعر و عارف در روزگار هرج و مرج مربوط به دوران رو به زوال مغولان در این ایام، وقتی پوسیدگی حکومت به جان قدرت برتر آن دوران چنگ زد، ظلم و ستم خـشـن تر جلوه کرد و قدرتهای توسری خورده، سر از لاک وحشت بیرون آورده و با انبانی از عقده ها، مدعی حکومت شدند.
مورخان بسیاری از محیط اجتماعی و مدنی ( کمال ) اسناد معتبری را ارائه داده اند که همگی حکایت از روزهای سخت به ویژه در شمال و شمال شرقی ایران دارد.
 
 
شهر من تبريز گشته و دیگران تابع هیچ روزگاری که نظام حاکم سیاسی، برای اداره قلمرو خویش دچار ضعف؟ دستوری نبودند و با زور و ارعاب، بی نظمی و نابسامانی را دامن می زدند، حیات سخت سیاسی مردم ماوراء النهر و قیام سرداران خراسان و بعد، خروش سردمداران سمرقند حکایت از وضعیت بد سیاسی ـ اجتماعی آن روزها می کند.
در این روزهای سخت که بروز و ظهور خلاقیت هنرمند در تنگنا قرار می گیرد و سبب ترک دیار می شود شاید بهترین علت برای سفرهای « کمال » نیز باشد اما برخی دیگر از محققان مدعی اند که سفرهای او با حالات صوفیانه مطابقت داشته است ولی به تدبیر نزدیک تر این است که اوضاع نابسامان « خجند، در دوران مغول می تواند از علل سفرهای او باشد.
 

سفر او را هنگامی ذکر کرده اند که دوران جوانی را طی کرده بود و نخستین سفر وی را حج و زیارت خانه خدا نام برده اند که پس از عزیمت از کعبه، دیگر به خجند بازنگشت و به تبریز رفت و علت ماندگار شدن کمال را در تبریز ، آرامش اجتماعی و سیاسی و اوجگیری ادب و فرهنگ و زمینهٔ مناسب عرفانی و صوفیگری در این شهر گفته اند.
اوضاع تبریز در عصر کمال را باید این گونه نوشت که تبریز از شهرهایی بود که زخمهای خفیف تری نسبت به دیگر شهرها از شمشیر مغولان بر پیکر خود دید.
وزیر اتابک اوزبک جهان پهلوان ( ۶۰۷-۶۲۲ ) به نام شمس الدین عثمان طغرایی با سیاست خاص خود با دادن هدایا و مال و ثروت فراوان، فرمانده مغولان ( یمه نویان ) را در سال ۶۱۷ قمری از دروازه های تبریز بازگردانید و آنها دست از تبریز برداشته به سوی سراب تاختند و همه مردم آن شهر را از دم تیغ گذراندند.
به این وسیله تبریز از هجوم وحشیانه مغولان در امان ماند.
تبریز که چندین بار در اثر زلزله و سیل و دیگر آفات و جنگ های داخلی و هجوم خارجی تخریب شده و از نو آباد شده بود در زمان کمال به اوج شکوفایی و ترقی رسیده بود.
 
شهری بزرگ و مرفه بـا بـاغستان های فراوان و آب گوارا و هوای لطیف و طبیعت دلربا و اغذیه و اطمعه لذيذ و از همه مهمتر رفاه مردم مهمان نواز و فرهنگ پرور که سایه آرامش و آسایش روحی و معنوی را بر سر کمال پهن کرد تا طبع او جاری شود، آنگاه سلطان جلایری نیز امکاناتی در اختیار او قرار داد تا باغ و خانقاهی در ولیانکوه (بیلانکی باغمیشه) تدارک ببیند و مردم را گرد هم آرد.
کمال آن خجندی شیرین سخن الفتی داشته با این باغ و با این بهشت که در وصف باغ و بهشت سراید:
زاهدا تو بهشت جو که کمال وليــانکوه خـواهـد و تبریز و نیز اوج گیری انواع گوناگون هنر و رونق چشمگیر علوم انسانی و ادبی و عرفانی که دوره بی نظیری را به وجود آورده بود سبب شد تا کمال در تبریز به کمال برسد.

اما چرخ روزگار دیری نچرخیده بود که « توقتمش » از شمال به تبریز تاخت و به رسم کشورگشایان ، بسیاری از دانشمندان شهر تبریز را به تختگاه خود کوچ داد که کمال نیز در میان این جماعت بود.
کمال در سرای دشت قبچاق که پایتخت دشت نشینان ( زشت نشینان ) و در حاشیه رود ولگا بود بساط ارشاد خود بگسترانید.
سرای شهری بزرگ و پناهگاه علم و فرهنگ نیز بود.
« ابن بطوطه » درباره شهر « سرای » نوشته که زیباترین و بزرگترین شهر جهان بود ، کمال به روایتی چهار سال و به روایتی یازده سال در آنجا ماند و مریدانی گردش حلقه زدند، اما جسم کمال در خجند و روح وی در تبریز بود و همو در ایام اقامت در « سرای سرود تبریز مرا راحت جـان خـواهـد بـود تا در نکشـــم آب چرنداب و گجیل پیوسته مـرا ورد زبـان خـواهـد بـود سرخاب ز چشم من روان خواهد بود اما با هجوم امیر تیمور سرای به ویرانه ای تبدیل شد و کمال دوباره به تبریز بازگش شهر سرای چو دست آشفته شد کمال وقت است اگر عزیمت تبریز کنی گویی کمال خود دوست داشت که دوباره به تبریز بازگردد، زیرا پس از کشته شدن توقتمش و بازگشت وی به تبریز می سراید: حـمـد للـه کـه دیگـر بـار روی دوستان دیدم چون بلبل میکنم مستی که باغ و بوستان دیـدم کمال آن دم کـه خـواهـی دیـد یـاران قرین را بگو : این دولت از یمن شـه صـاحبنظران دیـدم کمال خجندی تا آخر در تبریز بماند و همان جا وفات یافت و بر سنگ قبر وی نوشتند:
 

شهر من تبریز کمال از کعبه رفتی بر در بار هزارت آفرین مردانه رفتی تاریخ فوت کمال نیز اختلاف در قلم مورخان انداخته است. سال های ۷۹۲-۷۹۴-۸۰۷ هجری قمری اختلاف اهل تحقیق است اما از سال ۸۰۳ هجری قمری اهل تحقیق امروز معتبرتر است . اما آنچه حقیقت داشته و از اشعار شاعر حاصل می شود این که عمر طولانی و پربرکتی داشته است.
عزیز دولت آبادی (درویش) در سال ۱۳۳۷ شمسی هنگام چاپ دیوان کمال خجندی در محله کوره پزخانه ولیانکوه (بیلانکی) باغی به نام کمال می یابد که در آنجا گورستانی مشهور به گورستان کمال بوده است و می نویسد: ... کمال الدین خجندی در ولیانکوه تبریز، خلوت و باغی داشته که آنجا را بهشت نامش کرده بود.
و پس از تحقیق معلوم می شود که در این گورستان علاوه بر آرامگاه کمال خجندی، کمال الدین بهزاد استاد بزرگ نقاشی و مینیاتورکاری دوره صفویه ( متوفی ۹۴۲ هجری قمری ) نیز مدفون است.

پس از سپری شدن چندین سال و تمیز کردن محوطه قبر دو کمال در محله بیلانکی ( ولیانکوه ) به همت و تلاش سازمان میراث فرهنگی آذربایجان و شهرداری تبریز، آرامگاه به شکل باغی زیبا و گردشگاه و پارک عمومی در آمده و قبر « دو کمال » بازسازی شده و در حد کمال خجندی و کمال بهزاد و در شأن و منزلت این دو عارف و هنرمند یک جایگاه آبرومندی احداث می شود.




انتهای پیام/
ایکی کمال پارکی تبریزده نصر

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار