یادداشت/

مطالعه تاریخ اینترنت و سانسور در ایران

1400/10/10 - 22:47 - کد خبر: 56664 نسخه چاپی

نصر: تاریخ اینترنت و سانسور در ایران از جمله مباحثی است که مطالب و منابع کمی راجع به آن تا به حال منتشر شده‌است و به همین دلیل در این مقاله کوتاه تلاش می‌شود به این موضوع پرداخته شود.

کشور ایران بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی یا همان ۱۹۷۹ میلادی حساسیت‌ها و سختگیری‌هایی که پس از هر تحولی برای پاک نگه داشتن آرمان‌ها ایجاد می‌شود را دارا بود. کانال‌های ارتباطی ایران پس از انقلاب به تلویزیون، رادیو و مطبوعات خلاصه می‌شد و از زمانی که برای اولین بار در دهه ۶۰ میلادی اینترنت بنیان گذاشته شد (مومنی, 1400)، زمانی که در سال ۱۳۶۸‌شمسی اولین بار اینترنت وارد ایران شد(همان) پدیده‌ای ناشناخته به شمار می‌رفت. اینترنت تا الان که به این مرحله رسیده است و تقریبا بخش بزرگی از جمعیت کشور به اینترنت دسترسی دارند فراز و نشیب های بسیاری را طی کرده است، از اولین روزی که اینترنت وارد ایران شد و در ادامه بحث جزئی تر به آن خواهیم پرداخت تحول بزرگی را در کشور بوجود آورد؛ قبل از اینترنت مردم تنها به تلفن های ثابت و همراه دسترسی داشتند که از طریق سیم کارت و زنگ زدن به یکدیگر تنها کاربردی در حد خبر گرفتن از یکدیگر داشتند، با ورود اینترنت به ایران مانند تمامی جوامع دیگر مردم با سطح بزرگی از اطلاعات مواجه شدند دیگر برای شنیدن اخبار مجبور به تماشای تلوزیون نبودند و با یک جست‌و‌جوی ساده می‌توانستند هر چیزی که می‌خواستند دسترسی داشته باشند، این مسئله از مخاطب تلوزیون که رسانه ای یکطرفه بود کاست  و به خصوص نسل جوان را فعال تر کرد، دیگر تحریف اخبار و یا منتشر کردن اخبار کذب ممکن نبود و باعث رسوایی می‌شد.
اما تنها کاربرد اینترنت برای دسترسی به اخبار نبود، به مرور زمان گروه های گوشه گیر اجتماعی در محافل مجازی یکدیگر را پیدا کرده و شروع به تعامل کردند، اینترنت و فضای مجازی نقش موثری در قوت گرفتن برخی جنبش‌ها و خرده فرهنگ‌ها در ایران داشت و باعث رشد برخی سبک های موسیقی جنبش‌های مدنی و حتی بحث‌های علمی در محافل مجازی شد و این مسئله مهمی در چند دهه اخیر بوده است، جامعه بعد انقلاب در فضایی بسته که در رادیو، تلوزیون و مطبوعات خلاصه می‌شد زندگی می‌کردند، با ورود چنین پدیده‌ای حال و هوای جامعه به کل عوض شد و مردم توانستند برای اولین بار گام در جهانی بگذارند که در آن خبری از فضای بسته‌ی محدود به مطبوعات، رادیو و تلوزیون نبود، اینبار مردم حق انتخاب داشتند که چه چیزی تماشا کنند چون فرم تلوزیون این را ایجاب می‌کند که مخاطب فقط می‌تواند به‌صورت یکطرفه برنامه های پخش شده از آن را تماشا کند یا فرم مطبوعات و رادیو نیز اینگونه است و اما آیا اینترنت نیز اینگونه است؟ اینترنت تمامی رسانه های بعد انقلاب یعنی رادیو، تلوزیون و مطبوعات را داخل خودش جای می‌دهد و همگرایی اینترنت با رادیو، تلویزیون و مطبوعات در ایران صورت می‌گیرد؛ «گاهی همگرایی به تلاقی فرم‌های فرهنگی و تکنولوژیک اشاره می‌کند مثل همگرایی تلویزیون و اینترنت به عنوان تکنولوژی هایی که ویدئو توزیع می‌کنند.در جای دیگری همگرایی به‌جای «کوورسازی» به کار گرفته می‌شود» (دی. لاتز & هیونز, 1396, ص. 285)، اما در اوایل مشکلی به نام سرعت و سخت بودن دسترسی به اینترنت وجود داشت، همچنین نبود تلفن‌های هوشمند اتصال به این شبکه عظیم را سخت می‌کرد و برای عموم مردم وصل شدن به اینترنت کاری آسان نبود، از این مسئله نگذریم که در اوایل همه‌ی مردم حق استفاده از اینترنت را نداشتند (محمدی, 1391)، بعد ها که عموم توانستند به آن دسترسی داشته باشند با پدیده ای بنام سانسور یا فیلترینگ روبرو شدیم که در ادامه بیشتر راجع به آن سخن خواهیم گفت.
 در این مقاله همانطور که از عنوان مشخص است ابتدا نگاهی به تاریخ اینترنت در ایران انداخته و سپس به مباحث زیر خواهم پرداخت داد:
 شبکه‌های اجتماعی مجازی در ایران.
 آیا سانسور یک ضرورت است؟
اینترنت چگونه به ایران رسید
وصل شدن به شبکه جهانی اینترنت در جهان امروز یک ضرورت برای هر جامعه‌ای محسوب می‌شود، ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود و در سال ۶۸ اولین بار زیر ساخت های ورود ایننرنت به ایران پایه گذاری شد. شهشانی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف و قائم‌مقام سابق مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات درباره این موضوع می‌گوید: «بعد از بازگشت به ایران به عضویت هیأت علمی مرکز تحقیقاتی فیزیک نظری و ریاضیات در آمدم. سال ۶۸ بود که آقای دکتر محمد جواد لاریجانی رئیس این مرکز، همت کردند و اینترنت را به ایران آوردند. من هم به عنوان جانشین ایشان در این طرح همکاری کردم ».
دلیل ورود اینترنت به ایران در اوایل به دلیل استفاده عموم نبود بلکه استفاده دانشگاه‌ها از آن و وصل شدن آن‌ها به شبکه جهانی و عقب نماندن از دانشگاه‌های جهان و ارتباط با آن‌ها بود، «درسال ۷۱ با تلاش های صورت گرفته از سوی این مرکز تعداد کمی از دانشگاه های ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلان به اینترنت وصل شدند تا با دنیای خارج ایمیل رد و بدل کنند. در آن سال ها کسی تصور امکان تجارت، خرید و فروش، پرداخت وجه، آموزش و بسیاری از کاربرد های فعلی بر بستر اینترنت را نداشت و تنها استفاده‌ای که از اینترنت صورت می‌گرفت تبادل ایمیل بود».
و اما با گذشت زمان شاهد وصل شدن عموم مردم به این شبکه جهانی و همچنین استفاده های مختلف از آن صورت گرفت؛ «در سال ۲۰۰۱ تعداد کاربران اینترنت در جهان ۵۳۱ میلیون نفر یعنی ۸.۵ درصد جمعیت جهان برآورد گردید که از این تعداد، شمار کاربران ایرانی ۴۱۸هزار نفر براورد می‌شود. پس از این سال شمار کاربران اینترنت در ایران روند سریع تری به خود گرفت به نحوی که در سال ۲۰۰۲ یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر کاربر اینترنت در کشور وجود داشت و در سال ۲۰۰۵ این آمار تخمینی به ۱۵ میلیون نفر رسید. هم اکنون نیز شمار کاربران اینترنت حدود ۲۵ میلیون نفر اعلام شده است».
آمار بالا مربوط به سال ۱۳۹۱ است، در گزارشی که خبرگزاری مهر[1] در ایران منتشر کرده است، تا پایان خردادماه ۹۹ بالغ بر ۷۸ میلیون و ۸۶ هزار و ۶۶۳ نفر در ایران از اینترنت استفاده می‌کنند و به بیان دیگر کاربر اینترنت هستند.
و اما بحث دیگر سرعت اینترنت است در ابتدای ورود اینترنت به ایران سرعت تنها جوابگوی همان رد و بدل ایمیل بود و اما الان که به امروز رسیده‌ایم سرعت اینترنت ایران تعریفی ندارد و در رتبه‌بندی جهانی از رتبه قابل قبولی برخوردار نیست. رتبه ایران در لیست سرعت اینترنت در میان سایر کشورها تغییری نکرده و همچنان در رتبه ۱۳۴ جهان قرار دارد.
ظهور شبکه‌های اجتماعی مجازی
« اجتماعی مجموعه‌ای از ابزار های موبایلی و برنامه‌های کاربردی مبتنی بر وب که به مردم اجازه ایجاد و استفاده از محتوا را می‌دهد که به وسیله سایر افراد استفاده یا ایجاد گردد و توانایی و قدرت ارتباطات را بالا می‌برد».
شبکه‌های اجتماعی مجازی یکی دیگر از تحولات بزرگی هستند که شبکه اینترنت باعث به وجود آمدن آن‌ها شده است، در واقع این رسانه و پیامرسان‌ها در بستر اینترنت ساخته شده‌اند و بدون آن نمی‌توان از آن‌ها استفاده کرد. برنامه‌هایی که هر روز در حال ارائه خدمات و ویژگی های بیشتر به کاربرانشان هستند و میان یکدیگر به رقابت می‌پردازند تا کاربران بیشتری را به سمت خود بکشانند، اما بحث من سر مسائل فنی و اقتصادی صاحبان این پدیده نیست بلکه راجع به نحوه کاربرد و همچنین تاثیرات اجتماعی آن داخل کشور ایران سخن خواهم گفت.
 بر اساس آماری که پلتفرم هاب[2] منشتر کرده است در سال ۱۴۰۰شمسی محبوب ترین شبکه های اجتماعی در ایران به ترتیب زیر می‌باشد:
واتس‌اپ
تلگرام
اینستاگرام
روبیکا
سروش‌پلاس
فیس‌بوک
گپ
ایتا
لینکدین
توییتر
واتس‌‌اپ به عنوان محبوب ترین پیامرسان در میان کاربران ایرانی بیش از ۵۰ میلیون کاربر در ایران دارد، این آمار به راحتی میزان درهم‌آمیختگی زندگی مردم با شبکه‌های اجتماعی و درنتیجه فضای اینترنت را به نمایش می‌گذارد، در واقع انسان‌ها در فضای مجازی زندگی می‌کنند، رابینسون شبکه‌های اجتماعی مجازی را مانند زندگی دوم انسان‌ها در مکانی دیگر و فعالیتی دیگر می‌داند (محسنیان راد, 1391, ص. 27). وقتی زندگی روزمره افراد اینگونه با چیزی درهم‌ تنیده شده‌‌است مشخص است که نتایجی روی زندگی واقعی افراد خواهد گذاشت و این عواقب می‌تواند مثبت یا منفی باشند.
شبکه‌های اجتماعی مجازی در اوایل ورودشان به داخل کشور ایران تنها پایگاهی برای سرگرمی و گذران وقت برای عامه مردم بودند، به مرور زمان با الهام گرفتن از نمونه‌های خارجی در کشورهای پیشرفته به ظرفیت‌های این شبکات پی برده شد، ظریفت‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و در واقع هرچیزی که جهان واقعی داشت در این فضا یافت می‌شد، این مسئله باعث راه افتادن کسب و کارهای مجازی شد.
آیا تنها دستاورد شبکه‌های اجتماعی راه افتادن کسب و کار های مجازی بود؟ جواب این سوال مشخص است، خیر. شبکه های اجتماعی اینبار جدی‌تر از قبل شروع به جریان سازی کردند، هر شخصی در هر نقطه‌ی جهان که در این عصر زندگی می‌کند می‌تواند شاهد این موضوع باشد، همانطور که در سال ۹۸ داخل ایران شاهد جریان سازی شبکه‌های اجتماعی و شروع و شدت گرفتن اعتراضات سراسری در داخل کشور شد به طوری که دولت وقت چندین روز دسترسی تمامی کاربران ایرانی را به اینترنت بست و تنها برنامه‌ها و جست‌و‌جوگرهای داخلی در دسترس بودند.
« از طریق اتصالاتی که در شبکه‌های اجتماعی دارند، می‌توانند به چالش با ساختارهای اجتماعی پرداخته و حتی نظام های اجتماعی بسیار راکد موجود را تغییر دهند».
همچنین ظهور سلبریتی‌ها، کجروی‌ها و تولید محتواهای مبتذل که پرطرفدار نیز شده‌اند، تلف شدن وقت مردم و اعتیاد به شبکه‌های مجازی و... از نتایج دیگر شبکه‌های اجتماعی می‌باشد.
و اما این تنها شرح حال جزئی از کاربران ایرانی بود دولت در این حوزه نقش فعال و مهمی را بازی می‌کند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

فیلترینگ و سانسور
می‌دانیم که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی شبکه‌ای گسترده از اطلاعات و همچنین استفاده‌ کاربران و مردم عادی از آن و اشتراک گذاری هرچیزی که می‌خواهیم را در اختیارمان گذاشته است، اما تا اینجای بحث از اخلاق و اینکه آیا می‌توان هر استفاده‌ای از این فضا را کرد یا خیر را نکرده‌ایم، آیا فیلترینگ و سانسور یک ضرورت است؟
»عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را می‌توان در چهار تقسیم بندی کلی گنجاند:
مسائل سیاسی، مسائل اجتماعی، مسائل امنیتی و مسائل اخلاقی.
آنچه باعث تفاوت مبنایی هر کشور برای فیلترینگ می‌شود، ارزش‌های بنیادین مورد توجه در هر مقوله در آن کشور‌هاست» (بی نا, بی تا, ص. 1).
آزادی عملی که اینترنت برای کاربران به ارمغان می‌آورد می‌تواند باعث برخی کجروی‌ها . همچنین سو‌استفاده‌ها شود، در ایالات متحده آمریکا دسترسی به سایت هایی که محتواهای جنسی و پورن به اشتراک می‌گذارند هیچ محدودیتی ندارد ولی ایران که یک کشور اسلامی به شمار می‌رود این سایت‌ها فیلتر شده‌اند، در واقع ضرورت فیلترینگ همراه با ارزش های فرهنگی انعطاف می‌‌یابد (البته که سانسور قومیت‌ها و اقلیت‌های فرهنگی غیر اخلاقی است)، «هرزه نگاری‌های جنسی به خصوص در زمینه سواستفاده از کودکان، ترویج خشونت و فساد، خرید و فروش مواد مخدر و زیانبار، اشاعه اطلاعات خصوصی افراد و سازمان‌ها، استفاده از اطلاعات وب در جهت اهداف تروریستی و موارد مشابه ضرورت کنترل اینترنت را ناگذیر ساخته است»(همان)،  اما عقاید سیاسی مانند ارزش‌های فرهنگی انعطاف پذیر نیستند و سانسور آن‌ها می‌تواند عواقبی داشته باشد، برای مثال در کشور چین بیشترین فیلترینگ بر روی افکار ضد کمونیستی در محافل مجازی اعمال می‌شود و این کشور در صدر جدول فیلترینگ‌ سایت‌های اینترنتی قرار دارد.
و اما داخل مرز‌های ایران نیز فیلترینگ فقط برای امن ساخت فضای اینترنت برای کاربران نیست البته مشخص است که تمامی اعمال صورت گرفته با این نام صورت می‌گیرند اما واقعیت چیز دیگری است. این موضوع به‌ سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ شمسی بازمی‌گردد زمانی که پیام‌رسان تلگرام در ایران فیلتر شد، در این سال‌ها تلگرام به فضایی تبدیل شده بود که از هر قشری در آن حضور داشتند و در تظاهرات سراسری کشور در این سال‌ها تلگرام نقش موثری داشت و دولت وقت آن‌زمان برای مقابله با این موضوع تلگرام را از دسترس کاربران ایرانی‌ خارج ساخت، البته که کاربران با استفاده از فیلتر شکن یا همان وی پی ان‌ها این فیلترینگ را دور می‌زنند ولی آیا فیلترینگ چنین پیام‌رسانی که بیشترین کاربر را در آن زمان داشت تحمیل اقتدار دولت به مردم نیست؟
«در میان بیست اپلیکیشن پر دانلود جهان، ۹ مورد در ایران فیلتر است» (صانعی, 1400)، «اگر نگاهی به بیست سایت پر بازدید دنیا بر اساس رنکینگ الکسا بیاندازید، متوجه می‌شوید پنجاه درصد این سایت ها در ایران فیلتر شده‌اند و در دسترس مردم قرار نمی‌گیرند».
فهمیدیم که اینترنت کی به ایران رسید و به صورت کلی هم که باشد راجع به فراز نشیب های آن سخن گفتیم و اما بحث و سخن راجع به شبکه های اجتماعی مجازی و همچنین فیلترینگ بسیار است.
شبکه‌های اجتماعی مجازی فواید زیادی برای مردم به ارمغان آوردند، در کنار این فواید برخی عناصر فرهنگی را نیز به جامعه ایران تحمیل کردند، البته که قشر بزرگی از مردم پذیرای این عناصر فرهنگی بودند، شبکه های اجتماعی باعث به وجود آمدن سلبریتی‌ها، ترویج مصرف گرایی، برخی سو استفاده‌ها، تجاوز به حریم شخصی افراد و... شدند که ناشی از نداشتن زیرساخت استفاده از آن یعنی سواد رسانه‌ای  از طرف کاربران این پدیده بود، از نظر بنده اشتباهی که قدرت حاکم وقتی با این پدیده‌ها روبرو شد فیلترینگ بود، همانطور که در زمان حال نیز بحث‌های فیلترینگ اینساگرام نیز مطرح می‌باشد، جواب سوال آیا فیلترینگ و سانسور یک ضرورت است یا نه مشخص است، باید جلوی برخی کجروی‌ها و سواستفاده‌ها از این بستر را گرفت اما قبل آن باید و مجبوریم برخی مطالعات فرهنگی را داشته باشیم و آمار بگیریم، آیا مردم ایران با فیلتر شدن تلگرام، اینستاگرام، توییتر و باقی شبکات اجتماعی موافق هستند؟ چه کسی آنقدر صلاحیت دارد که به جای چندین میلیون نفر تصمیم بگیرد؟ سوال هایی هستند که با پاسخ دادن به آن‌ها می‌توانیم پایه‌هایی از دموکراسی را در کشور داشته باشیم. اینکه ارتباط مردم با جوامع بین‌المللی گرفته شود تنها می‌تواند یک توضیح داشته باشد، حکومت به سمت اقتدارگرایی حرکت می‌کند. مردم باید در این فضا حضور داشته باشند این حق تک تک شهروندان است که از خدمات اینترنتی استفاده کنند و این سواد رسانه‌ای است که کاربران منفعل را به کاربران فعال تبدیل می‌کند. با قوی‌تر کردن زیرساخت‌ها، بالا بردن سرعت اینترنت، فیلترینگ محدود به محتواهای مبتذل و سواستفاده‌ها که با فرهنگ عامه مردم و همچنین انسانیت مغایرت دارند و تجهیز کاربران به سواد رسانه‌ای می‌توانیم از این مشکلات عبور کرده و به مرحله پیشرفت و استفاده‌های کلان و مفید از این بستر برسیم.
«فضای مجازی باید هدایت گر جامعه به سمت خیر و عافیت باشد و جامعه را از آسیب هایی که این فضا به همراه دارد، دور کند. در واقع فضای مجازی باید بر ترویج خیر و معروف و مطلوب تاکید کند و از آسیب های ضداخلاقی دوری گزیند. خیر و معروف در فضای مجازی متفاوت از فیزیکی نیست و سالم سازی جامعه به سمت خیر و معروف نیز به منزله اقدامی است که به نفع بشریت و در راستای احترام به شأن انسان است و جامعه را به سمت مطلوب بودن آن رهنمون می‌کند. بر این اساس فضای مجازی باید به انتشار هدایت به جای انتشار ضلالت بپردازد» (عاملی, 1397, ص. 178-179)، «فضای مجازی باید تبدیل به یکی از کانال هایی شود که اقتدار و اعتبار کشور را در صحنه منطقه ای و بین المللی افزایش دهد و با بازنمایی های سازنده و هدفمند و سازماندهی شده، منزلت کشور را بالا ببرد. بر این اساس، فضای مجازی باید از ظرفیت افزایش قدرت کشور در عرصه بین المللی استفاده کند و با بهره گیری از امکاناتی که این فضا فراهم کرده، واکنش سریع و آنی در روابط بین الملل فراهم کند».

نیما درمانی
انتهای پیام/
مطالعه تاریخ اینترنت و سانسور در ایران نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار