یادداشت/
امنیت، منافع ملی و فرصتسازی جهانی
نصر: در نشســت سخنگویی روز سهشنبه در پاسخ به پرســـــش یکی از رســـانههای منتقـــد دولت گفتم حق مردم ایران از منافع اقتصاد جهانی بیش از چیزی است که امروز به دست میآید.
امریکا مانع از دستیابی به این حق مردم ایران شده است. همچنین رئیس جمهوری در سخنان روز چهارشنبه خود گفت که کسی حق فرصتسوزی ندارد.
منافع ملی و امنیت ملی جزو موضوعات پرچالش و پرتناقض است. این مفاهیم نسبی، ذهنی و فراخ به شمار میروند و حتی آنها را گاهی توخالی هم قلمداد میکنند. این دو مفهوم به نحوی است که هر فرد و نهادی میتواند برداشتهای خود را درون این مفاهیم جاسازی کند. با این وصف هیچ دولتی را نمیتوانیم بیابیم که بدون ترسیمی مشخص از منفعت و امنیت ملی خود مسیر توسعه همراه با امنیت را طی کرده باشد.
تفاوت دولتهای ضعیف و قوی در همین تفسیر و نوع نگاهشان به این دو مفهوم نهفته است. معمولاً منافع ملی مفهومی جذاب و پرمنفعت بوده و قادر است عالیترین مصالح و منافع متعدد برای جامعه را در بر بگیرد و به رغم انتزاعی بودن این مفهوم از مقولاتی است که به طور مستمر میان سیاستمداران، مدیران و صاحبنظران مبادله میشود. به همین دلیل سوءبرداشت از این مفاهیم یا اختلاف ادراک، ولو به مقدار ناچیز موارد خطرناکی را برای نظامهای سیاسی و ملتها به همراه خواهد داشت.
در دوران معاصر، چگونگی سیاستگذاری، برنامهریزی و کنش با مفاهیمی مانند عبور از عقبماندگی و توسعهنیافتگی و نیز کیفیت گذار از مسیر پرتلاطم و تنشزدای آن برای کشورهای در حال توسعه از مقولاتی است که در کانون مباحث منافع و امنیت ملی در زمره گفتمانهای رایج قرار گرفته است.
یکی از آسیبهای جدی این دو مفهوم، پیوند آنها با اختلافات سیاسی داخل یک کشور است. متأسفانه در کشور ما چگونگی حضور در جامعه جهانی و ارتباط با کشورهای دنیا و تأمین منافع و امنیت ملی از این میان، به نزاعهای سیاسی داخلی گره خورده و این اختلاف به چارچوبهای ادراکی و برنامهریزی اجرایی توسعه در کشورمان آسیب رسانده و در برخی موارد به چالش فرسایشی در سیاست داخلی تبدیل شده است.
این روزها با اتفاقاتی که در انتخابات ایالات متحده امریکا رخ داد، به نحوی دیگر مسأله چگونگی تعامل با جهان در عرصه سیاست داخلی پررنگ شده و یکبار دیگر رابطه منافع ملی با سیاست خارجی را به میان آورده است.
این موضوع در کشور ما گاهی شکل افراطی یافته و از دو سو برای از میدان به در کردن رقیب مورد استفاده قرار میگیرد. از یک سو افرادی را که با استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه کشور سخن میگویند حتی به خیانت و وابستگی متهم میکنند و از سوی دیگر، گروه مقابل را به نوعی عدم درک از مقتضیات بینالمللی و جزیرهای کردن کشور متهم میکنند.
در این کشاکش، پاسخ به این سؤال ضروری است آیا هر کشوری که در مناسبات جهانی بدون هیچ مانعی از سوی قدرتهای دیگر قرار گرفته یا حتی در زنجیره امنیتی قدرتهای جهانی باشد، میتواند به توسعه مؤثر در جهان دست یابد؟ از طرف دیگر میتوان پرسید آیا جامعهای که در تنش دائم با جامعه جهانی و دولتهای تعیینکننده آن باشد، میتواند به دستیابی به توسعهای با نقش مؤثر در جهان امیدوار بماند؟ آیا دولتی بدون ساختارهای آماده، چابک و بدون وجود نخبگان و اصلاحات اقتصادی اساسی و کارآفرینان بخش صنعتی قدرتمند داخلی حتی با وجود قرار گرفتن در حلقه امنیت جهانی میتواند توسعه یابد؟ و حتی در پرسشی دیگر، آیا دولتی بدون مشروعیت مدنی و رضایت عامه و سرمایه اجتماعی مناسب میتواند توسعه یابد؟ واقعیت آن است که هیچ کدام از گزارههای فوق ظرفیت توسعه همراه با ثبات و امنیت ملی را به ارمغان نخواهد آورد.
علی ربیعی/ دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
انتهای پیام/
منابع محلی