یادداشت/

موهبتی به نام «امنیت» در سایه «پلیسی» قدرتمند

1399/07/28 - 10:00 - کد خبر: 29147 نسخه چاپی

نصر: سبزجامگان نیروی انتظامی در طی سال های اخیر، به وضوح نشان دادند که استعداد تبدیل شدن به نیرویی قدرتمند و با ضابطه در سطح منطقه را دارا هستند. هر چند که هیچ کس و هیچ گروهی، نمی تواند منکر وجود برخی ضعف ها و محدودیت ها در داخل این مجموعه خدمتگزار باشد. واقعیت این است که برای دستیابی به جامعه ای امن و آرام و قانونمند، نیازمند حذف «فاصله ها» بین مردم و پلیس هستیم.

قانون گذاران هر چه قدر قوانین کارآمد و منطقی وضع کنند و مجریان به هر اندازه هم که با قدرت و صلابت، قانون های موضوعه را به اجرا درآورند اما باز جوامع مورد نظر، در زنجیره ی وضع تا اجرا، حلقه ی گمشده ای خواهند داشت.
نهادی که بر اجرای قانون نظارت داشته و تخطی کنندگان از قانون را از قافله ی قانونمداران تفکیک نموده و به شیوه های  گوناگون ارشاد نماید. این نهاد کارآمد  و ضروری «پلیس» است. مجموعه ای که از نخستین ایام تشکیل دول و ملل، جای پای خود را در طول تاریخ، به شیوه های گوناگون و فارغ از مثبت یا منفی بودن فعالیتش، تثبیت کرده است.
کشور بزرگی به نام ایران با آن گستردگی مرزها و همسایه ها و با تکثّر اقوام و فرهنگ ها و آداب و رسوم و عقاید، از این قاعده مستثنی نبوده و با توجه به همین شاخصه ها نیز ضرورت نیرویی قدرتمند پلیسی توانمند و ناظمانی غیرتمند در آن احساس می شود.
وسعت بسیار مرزها از یک سو و ناپایداری قدرت سیاسی در داخل کشورهای همسایه به ویژه در طی سه دهه ی اخیر، ایران را با چالش های بسیاری روبرو ساخته است. چه، عدم ثبات حکومتی در این کشورها، خواسته یا ناخواسته، موضوعات درون مرزی را نیز تحت الشعاع قرار داده است شاید نگاهی به وضعیت همسایه های ایران بتواند اهمیت کار تشکیلات انتظامی ما را روشن کند:
پاکستان: کشوری که با موضوع عقیدتی – سیاسی نوینی به نام وهابیت و سلفی ها روبروست.
در کنار آن قاچاق سوخت، مواد مخدر، تضاد فکری بین دو سوی مرز، مسائل قومیتی، تحریک کشورهای خارجی و دشمنان جمهوری اسلامی، بخش وسیعی از ایران را در آن نقطه تحت الشعاع تحرکات ناامن کننده خود قرار داده است.
در طی چند سال گذشته، ناامنی اجتماعی و سیاسی د ر آن سوی مرز، اثرات خود را در این سوی مرز نشان داده است. نفوذ معارضین و گروهک های فرقه ای به داخل مرزهای ایران، باعث شهادت دهها تن از هموطنانمان شده است. ضمن آنکه ربودن ۴ سرباز ایرانی و سپس شهادت چندین باره مرزبانان ایران، چالش های بزرگی را برای ایران به وجود آورد. هم اکنون نیز سایه سرد بی اعتمادی در مرزهای بین دو کشور حاکم است و گاه و بیگاه به واسطه عدم کنترل و نظارت جدی همسایه شرقی بر مرزها، اتفاقات ناخوشایندی رخ می دهد.
افغانستان: ناگفته بر همگان عیان است که بی ثباتی سیاسی در این کشور، بیش از همه کشورهای دنیا، بر ساختار اجتماعی کشور ما ضرر وارد کرد و ایران تاوان زیاده خواهی دشمنان خارجی را در این نقطه می دهد. کشت و قاچاق گسترده ی مواد مخدر از یک سو و موضوع مهاجرت و سکونت گسترده ی افغانیان در ایران در طی سه دهه ی گذشته، درصد ناامنی های اجتماعی را در شهرها و روستاهای ما بالا برد. پلیس ایران، همواره شجاع ترین مردان خویش ر ا در این جبهه به خاطر حفظ امنیت اجتماعی جامعه از دست داده است.
ترکیه و جمهوری های تازه استقلال یافته: از اینجا هم ابتذال چون ماری خزنده و بی صدا، کانون خانواده ها و بنیان اعتقادی جوانان را تهدید می کند. برای نخستین بار، موضوع ویدیو و ماهواره و CDهای مستهجن از داخل این کشور به ایران نفوذ کرد.
قاچاق سوخت، قاچاق کالا، مشروبات الکلی و حتی قاچاق انسان در این مرزهای شمالی و شمالغربی سبب ایجاد چالش های مهم امنیتی و اجتماعی برای ایران و پلیس آن شده است. مسائل قومیتی و تحریکات برخی لابی های خارج نشین، تفکر شوم جدایی طلبی را بر پیکره ایران یکپارچه تزریق می کند.
اخیرا نیز، مناقشه مربوط به قره باغ، سبب بروز پاره ای حساسیت ها و ناامنی ها در این سوی ارس شده است که در نتیجه نیازمند اتخاذ تدابیر دفاعی و تصمیم گیری های مدبرانه برای جلوگیری از هر نوع ناامنی برای کشور است.
مرزهای شمالغرب شکور نیز تاکنون به دلیل فرصت طلبی و زیاده خواهی برخی گروهک های شرور و قاچاقچی آماج تهدید و هجمه قرار گرفته است. پرپر شدن جوانان مرزبان این سرزمین در درگیری با اشرار و گروهک ها، همچنان ادامه دارد. همین چند وقت پیش بود که آذربایجان دو تن از جوانان برومند خود را در راه دفاع از مرزهای امنیت از دست داد.
عراق: ناامنی ناشی از حضور بیگانگان در این کشور و بی ثباتی حکومتی، سبب افزایش آمار قاچاق اسلحه  و در نتیجه ایجاد ناامنی در داخل کشور ما می شود. ضمن آنکه قاچاق برخی کالاها نیز از مرزهای این کشور، بنیان های اقتصادی ما را به چالش می کشد.
حضور نیروهای داعش در این کشور در طی سالهای گذشته سبب شده تا حساسیت بر روی مرزهای غربی ایران افزایش یابد. هر چندکه به خاطر اقتدار نیروهای امنیتی و نظامی، این نیروهای ضددین ومذهب و ضد انسانیت تاکنون نتوانسته اند به مرزهای ایران نزدیک شوند. اما با این حال باید همچنان با چشمانی بیدار، اوضاع رخ داده در این کشور همسایه را با هوشیاری رصد و ارزیابی کرد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس: قتل گاه سرمایه های ایرانی، وسوسه کننده ی شوم! مرزهایی برای قاچاق انسان، مغزهای متفکر ایرانی و ورود کالاهای اشرافی و تجملاتی و خروج ارز از ایران.

این توصیف کوتاه و مختصر، تکه های کوچکی از یک پازل بزرگ است که تنها وجود و حضور یکی از آنها برای قدرتمندترین کشورهای پیشرفته هم می تواند مشکل ساز باشد. اما چرا به رغم تجمیع همه این مشکلات و معضلات در گرداگرد «مرز پرگهری» به نام ایران، تاکنون این کشور، استوار ایستاده است؟! اینجاست که قطعه اصلی و بزرگ پازل روشن می شود، نیروی عظیم و از خود گذشته ای به نام «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی» که به رغم همه مشکلات و تنوع معضلات و با وجود همه بی مهری ها و کمبودها و محدودیت ها بر تمام آنها فائق آمده و از اصول خویش عقب نشینی نکرده است.
اما عملکرد نیروی انتظامی و چالش های پیش روی آن، همواره از استانی به استانی دیگر و از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوت است. آذربایجان شرقی به لحاظ واقع شدن در یک منطقه سوق الجیشی، چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و اجتماعی، از اهمیت بالایی برخوردار است. همسایگی آذربایجان ایران،  با کشورهای عراق، ترکیه و جمهوری های تازه استقلال یافته ارمنستان و آذربایجان، خود به اندازه کافی می تواند مشکل ساز بوده بر ناامنی ها دامن بزند و از همین رو، وظیفه و مسئولیت پلیس را در این نقطه مرزی سنگین تر می کند.
شاید این استان به اندازه سیستان و بلوچستان، با پدیده قاچاق مواد مخدر روبرو نباشد، اما به هر حال، در لایه های مختلف اجتماعی این غول هفت سر، حضوری شوم دارد. ترانزیت مواد مخدر هر چند در طی سالهای اخیر در کشور ما افزایش یافته، اما استان آذربایجان شرقی، برابر نظر سنجی های انجام شده، در زمینه انواع جرائم، آسیب ها و معضلات اجتماعی منتسب به مواد مخدر، پائین ترین رتبه را کسب کرده و جزو استان های امن کشور به شمار می آید.
از سوی دیگر تشدید مشکلات اقتصادی، می تواند بر ناهنجاری های مختلفی نظیر سرقت، زورگیری، کیف قاپی، کف زنی جرایم دیگر اقتصادی دامن بزند. با این حال نیروی انتظامی در این زمینه نیز هوشیارانه عمل کرده است.
ارتکاب جرم در استان آذربایجان شرقی نسبت به بسیاری از استانهای دیگر، اندک و بسیار امیدوار کننده است و نشان از غیرتمندی و شجاعت پلیس آذربایجان شرقی نیز دارد. با این حال، وقوع حتی یک جرم در یک جامعه متمدن و اسلامی نظیر آذربایجان شرقی هم، خاطر هر شهروندی را آزرده می کند.
سبزجامگان نیروی انتظامی در طی سالهای اخیر، به وضوح نشان دادند که استعداد تبدیل شدن به نیرویی قدرتمند و با ضابطه در سطح منطقه را دارا هستند. هر چند که هیچ کس و هیچ گروهی، نمی تواند منکر وجود برخی ضعف ها و محدودیت ها در داخل این مجموعه خدمتگزار باشد.
واقعیت این است که برای دستیابی به جامعه ای امن و آرام و قانونمند، نیازمند حذف «فاصله ها» بین مردم و پلیس هستیم. هرچقدر این فاصله سیر منفی بپیماید، دورنمای دستیابی به جامعه ای با امنیت تر و منضبط تر، روشن تر و نزدیک تر خواهد بود.
در این میان، در کنار همه ی تلاش ها  ایثارگری های برادران و خواهران نیروی انتظامی در مقابله با پدیده های ناهنجار اجتماعی از مواد مخدر گرفته تا مفاسد اجتماعی و ابتذال و نامنی و …، مسئولان نیروی انتظامی باید مساعی خویش را در جهت تحکیم روابط برادرانه خود در بین شهروندان و ترسیم تصویری زیبا و واقعی از چهره ی «پلیس سبز پوش» اجتناب ناپذیر است.
جامعه شناسان بر این باورند که «آزادی و امنیت» موهبت های بزرگ و بدون جایگزین خدا برای مخلوقات و انسان است و موهبت هایی که ارزش آن از نان و آب روزانه نیز فراتر است. جایی که امنیت باشد، و بالاتر از خود امنیت، «احساس امنیت»  حکمرانی کند، توسعه و رشد و ترقی جامعه نیز خود به خود حاصل خواهد شد.
در هفته نیروی انتظامی، جا دارد به نیابت از همه شهروندان فهیم و قدرشناس، ایثار و مردانگی، مرزبانی، حب وطن و مردمداری سبزپوشان مومن و فداکار نیروی انتظامی را پاس بداریم.
خداقوت

محمد امین خوش نیت/ آذرقلم
انتهای پیام/
موهبتی به نام «امنیت» در سایه «پلیسی» قدرتمند منابع محلی


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار