گزارش/
هشت سال دفاع مقدس به روایت مجسمههای «احد حسینی»
نصر: با وجود گذر از چلهی رویداد تاریخی دفاع مقدس و پاسداشت زنان و مردانی که نامشان در پهنای یک زندگی حک شد، باز هم برای گفتن از آنها کلمه سر خم میکند و جملهها از پی هم پیوند میخورند.
به گزارش نصر، آتش که به خانه میافتد، تر و خشک را میسوزاند. خانه را ویران میکند و آدمهای آن را به هر سویی پرتاب. آن ظهر داغ و تبدار شهریورماهیِ خوزستان هم آتش به وطن افتاد. آتش آمد تا ویرانی به پا کند و تار و پود خانه را جدا کند از یکدیگر. ولی انگار کسی نمیدانست ساکنان این خانه دل در گرو یکدیگر دارند و بلند میشوند و با هر دردی که باشد، زبانههای آتش را خاموش میکنند.
آنها انگار آدمهای ناب تاریخ این دیار بودند که در یک مشتشان وطن بود و در مشتی دیگر جانشان. آدمهایی که باید دوباره و دوباره قامت والا و عزیزشان را زنده نگه داشت تا نسلهای بعدی هم از آنها بخوانند و روایتشان را مرور کنند.
در این بین باید اعتراف کرد هیچ چیز به اندازه هنر نمیتواند راوی خوبی باشد برای این قصه. قصهای که روایتگرش هنرمندی بزرگ مثل «احد حسینی» باشد. پیکره تراش و مجسمهساز تبریزی که دست سازههای او در حوزه دفاع مقدس، در کنار دیگر آثارش، میدرخشد.
همزمان با چهلمین سالگرد پاسداشت دفاع مقدس، با او در خصوص آثار و تندیسهایی که در حوزه دفاع مقدس ساخته است، گفتگو کردهایم.
آقای حسینی، آثار بسیاری با دست هنرمندانه شما ساخته شده است. چه تعداد از اینها با موضوع دفاع مقدس است؟
تعداد ۶۵ اثر با موضوع شهدا و دفاع مقدس ساختهام که۲۵ نیم تنه شهدا در موزه دفاع مقدس همدان است و ۱۵ تندیس نیم تنه از شهدا هم در موزه دفاع مقدس شیراز جای گرفتهاند. بقیه مجسمه و تندیسها هم در نقاط مختلف تبریز نصب شده است.
لطفا چند مورد از آثاری که در تبریز نصب شده را نام ببرید.
مجسمه «مادر شهید» که در میدان راه آهن جای گرفته، تندیس «عروج» ، مجسمه «شهید حسین فهمیده» در میدان فهمیده، مجسمه سرداران شهید در میدان شهدا، مجسمه «شهید چمران»، سردیس «شهید صفاشور» و خیلی آثار دیگر.
با توجه به اینکه سبک کاری شما در مجسمهسازی منحصربه فرد است، چطور در این حوزه هم شروع به کار کردهاید؟
سبک کاری من و تمام آثاری که سالها در زیرزمین موزه آذربایجان بودند، همه نشان از افکار و بازتاب علایق شخصی ام بود. مجسمه هایی که از جهل و نادانی بشر سخن میگفتند و با هدف آگاهی بخشی برای انسان فردا و فرار از بدبختی های جامعه امروز ساخته شدند. شهدای هشت سال دفاع مقدس هم فارغ از این احوال جان خود را از دست نداده اند. آنها هم برای گفتن از چنین مفاهیمی راهی میدان نبرد شده بودند. آنها هم در پی آرمان آزادگی بودند. شاید همین ها باعث شد برای ساخت مجسمه آنها و کار در این حوزه هم اقدام کنم.
به نظرتان مجسمهسازی و پیکرهتراشی چقدر میتواند نام و یاد شهدا را زنده نگه دارد؟
شهدا هم مثل تمام انسانهای بزرگ تاریخ، جان خود را در راه حقیقت از دست دادهاند. معتقدم هنر بهترین وسیله برای معرفی و زنده نگاه داشتن بسیاری از رویدادهای بزرگ است. چرا که در هنر، نوعی ماندگاری ابدی وجود دارد که می تواند در تمام طول تاریخ پیوسته ادامه یابد. وظیفه ما هنرمندان هم معرفی و شناساندن این عزیران و قدردانی از آنها است. جامعه هم برای آنها احترام بسیاری قائل است که تمام اینها هنرمند را مشتاق برای کار در این حوزه می کند.
بین تمام آثاری که در این زمینه خلق کردهاید کدام یک برای شما عزیزتر و خاطره انگیزتر است؟
انتخاب یکی از بین تمام این آثار دشوار است. من برای تمام این پیکرهها و تندیسها تجربههای شخصی متفاوتی را زندگی کرده ام. ولی شاید یکی از آنها برای من این حس متفاوت را داشته است و آن مجسمه شهید حمید باکری است. مظلومیت شهید حمید باکری و شخصیت بزرگ و والای او این حس عجیب را هنگام ساخت این مجسمه در من زنده می کرد.
بین مردم چطور؟ مردم بیشتر با کدام یک از این آثار ارتباط برقرار کرده اند؟
شاید شهروندان بیشتر به مجسمه هفت سردار شهید که در میدان شهدا نصب شده است، این حس را تجربه کرده باشند. شاید این هم مربوط به موقعیت مکانی خاصی باشد که نصب شده اند. البته از مجسمه شهید مهدی باکری که در دانشگاه تبریز نصب شده هم استقبال خوبی صورت گرفته است.
آقای حسینی، مجسمه سازی در حوزه دفاع مقدس پیچیدگی و دشواری خاصی هم دارد؟
راستش را بخواهید بله. چون تصویر و عکس مناسبی از زوایای مختلف چهره شهدا به جای نمانده است و این کار مجسمه ساز را سخت می کند.
المانها و مجسمهها بخشی جدانشدنی از فضای شهری محسوب میشوند. بخشی که شهروندان روزانه با آنها سر و کار دارند و اهمیت انتخاب و جای گیری درست این المانها واضح است. در این بین حمایت مجموعه مدیریت شهری از این آثار شما چطور بوده است؟
همکاری خوبی با مجموعه شهرداری تبریز داشته ام و همواره حمایت و برخورد خوبی با من داشته اند.
گزارش از سحر فکردار
انتهای پیام/
منابع محلی