یادداشت نصر/
صبح خون، غروب انتقام؛ اینجا تبریز است
1404/03/24 - 02:34 - کد خبر: 138570
نسخه چاپی
نصر: اینجا تبریز است؛ در نقطه ای از جغرافیای تاریخی وطن، خیره به روزگار گذار از بحرانی ایستاده ام که صبح جمعه ای دیگر را به خون دل این ملت شریف آغشته کرد که صفحات تاریخ تمدنشان، با انگشتان خونین و لاله های شکفته بر دل شهدایشان ورق خورده است.
اینجا تبریز است؛ تب ریزِ حوادثی که اوراق کتاب تاریخش را دلاوری های مشروطه چیان و رشادت جوانان دوران دفاع مقدسش، نجابت بانوان شیردل و درایت مردان سوداگرش و چشم خون بار ولی مطمئن مردمان متحدش، سنگین کرده است.
اینجا تبریزِ ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۴، یک روز مانده به عید سعادت خواه و سعادت بخش غدیر خم برای این ملت است؛ در این روز جمعه ای که نه یادآور جمعه سیاه ایران بود که در ۱۷ شهریور خودی به خودی زد، نه یادآور جمعه زرد ایران که بی اطلاع رئیس جمهورش، بنزین مملکت بیخودی سه برابر شد! بامدادی را از سر گذراندیم که برای دوره و زمانه ای که هوش مصنوعی در زیست ملتش جولان می دهد و حرف از تمدن بدون مرز و صلح جهانی است، خونین و حسرت بار بود.
در این نقطه از تاریخ وطنم، در خیابانی ایستاده ام که ملتی در چند دستگی عقیدتی در گوشه و کنار، وطن پرستی من را به جوش و خروش می کشند. پشت سر، تاریخ خون بار مردمی را دارم که تنها گوشه ای از دلاوری هایشان در کتب مانده و گوشه ای از شهیدانشان در گلزار خفته اند.
پیش رو امیدی آمیخته به خون خواهی، ترس و انتقام دارم. امیدی در تپش از شنیده ها و دیده های بامداد که فروپاشی زنجیره فرماندهان و سردارانی چون باقری و حاجی زاده را طول روز در رسانه ها دمیدند و امیدی متوم از خشم فرو خورده سال ها تحریم و ظلم.
زیر پایم خاکی است که به اقدامات «تفاله بیزار از بشر» و «مفتونِ ظلم جهانی»، اسرائیل، پاکی و قداستش نجس نمی شود که هیچ، بلکه طلایی تمام عیار می شود برای عاشقانش که آویزه ی بند دلشان کنند.
و بالای سرم خداوندی است که به مومنان، وعده یاری و انتقام از دشمنان را داده است: وَاللَّهُ عَزیزٌ ذُوانْتِقامٍ...
و ما این نقطه از تاریخ را تا بامداد فردا چنان با وعده صادق خونخواهی ها که رهبر فرزانه مان بر آن اذن دادند، بریده و خواهیم دوخت که بر تن زخمی مملکت استوارمان، خیلی خوب بنشیند؛ در شبی که آسمان ایران نظاره گر آتشی است که اسرائیل را به کابوسی بیپایان میسپارد. شبی که موشکهای ما، نه تنها پدافندهای دشمن را به سُخره گرفتند، که غرور پوچشان را با از بین بردن F35 ها، به بند تحقیر تاریخ گره زدند.
اینجا تبریز است؛ با سینهای شکافته از داغ بزرگ مردان، شهدا و مجروحان اما چشمی بیدار و دلی پر امید از آنکه انتقام، دیگر تنها یک وعده نیست! واقعیتی است که در گوش شب تلآویو زوزه میکشد.
و این تنها آغاز است؛ آغازِ زخم خنجر عدالت بر گلوی صهیونیسم که به ذوالفقار علی علیه السلام می ماند و این عید غدیر خم را با خون خواهی و پیروزی ای که در پرده ایمان و صبر متبلور خواهد شد، به تاریخ پیوند خواهد داد. فَصَبْرًا أَیُّهَا النَّاسُ، فَإِنَّ الْحَرْبَ شَعَارُهَا الصَّبْرُ...
انتهای پیام/
فائزه بنی نصرت