خسارات روحی سیل به مراتب بيشتر از خسارات مالی و جانی آن است. فرد آسيب ديده حاضر در فاجعه خود را در مقابل نيروهای عظيم طبيعی عاجز ديده و مجبور به تسليم میشود، اين افراد در اکثر مواقع در اثر وقوع سیل منابع مالی و عاطفی خود را از دست میدهند، ترس از ادامه زندگی بدون وجود منابع مالی و عاطفی باعث ايجاد فشار روانی در فرد شده و سلامت جسمانی و روانی فرد را به خطر میاندازد و باعث بروز مشکلاتی همچون اشکال در تمرکز، اختلال در تصميم گيری، عدم کنترل احساسات، نااميدی، شب ادراری در کودکان، بیتفاوتی و گوشه گيری نسبت به همه چيز و همه کس، اضطراب، وسواس و افسردگی میشود.
اين افراد برای اين که بتوانند به زندگی عادی برگردند، نياز به تجزيه و تحليل سانحه و هضم آن دارند. همراهی يک مشاور يا متخصص در مناطق سیل زده یکی از مهم ترین اتفاق هایی است که در طول روزهای مواجهه با این بحران باید صورت گیرد.
سیل از جمله پديدههايی است که به هنگام وقوع، جامعه را با مخاطرات و نابسامانیهای مختلف مواجه میسازد و اختلالاتی در ساختار و امور جامعه به دنبال میآورد. مطالعاتی که به بررسی عواقب وقايع طبيعي پرداختهاند نشان میدهند که در بسياری از افراد سیل زده پاسخهای کلينيکی علامت دار خاصی پس از مواجهه با وقايع استرسزا نظير فقدان افراد مورد علاقه، در هم ريختگی ساختار اجتماعی و از دست دادن حمايتهای اجتماعی ديده میشود.
به طور معمول PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) اولين پاسخ بازماندگان به واقعه است و خود پيشبينی کننده مهم پيامد طولانی مدت سلامت ذهنی و فيزيکی بعدی آنها میباشد.
علايم عمده اين بيماری شامل کابوسهای شبانه، تداعی مکرر حادثه در ذهن، رفتار تهاجمی، کاهش تمرکز، مشکلات در بروز احساسات و خواب نامنظم و غيرعادی است. برای درمان اين حالات وجود متخصصان مجرب روانپزشک ضروری است.
اگرچه حوادث ناگوار طبيعی تمام افراد را تحت تأثير قرار میدهد، اما اثرات اين شرايط بر کودکان و نوجوانان بسيار شديدتر و قابل توجه است. کودکان در سنين مختلف واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند.
نکته مهمی که در مناطق سیل زده در مواجهه با کودکان می بایست رعایت شود حالات روحی و رفتارهای اولیه رشد (شب ادراری، فعاليت بيش از حد و پرخاشگری، اختلال در صحبت کردن يا سکوت و لکنت زبان) آن ها است، در این شرایط می بایست کودکان را از پدر و مادرشان جدا نکنند، در صورتی که اشيا يا لباسی از پدر يا مادري که فوت کرده باقی مانده است آن را در اختيار فرزندش قرار دهند، حتی الامکان از تغيير مکان مداوم کودکان خودداری، به نيازهای تغذيهای و بهداشتی کودکان در تمام سنين توجه، امکانات بازی و سرگرمی برای کودکان را فراهم کنند.
پس از هر حادثه يا بلای طبیعی یا غیر طبیعی؛ افکار، احساسات يا رفتارهايی در بين افرادی که آسيب ديدهاند يا شاهد صحنههای دردناک بودهاند جريان پيدا میکند، اين افراد نگرانی در مورد تنها ماندن، امنيت، سلامت خود و اشخاص مورد علاقه خود را داشته و خواب آشفته دارند. اين افراد نبايد بيمار تلقی شوند چون اين امر واکنش طبيعی فرد به يک حادثه است که در بسياری موارد در طول زمان علايم تخفيف و يا از بين میروند. البته بلايا اثر يکسانی نمیگذارند برخی افراد نسبت به ديگران آسيب پذيری بيشتری دارند، از جمله کودکان که در هنگام وقوع بلايا دچار عوارض روانی بيشتری شوند.
در پايان همواره بايد به خاطر داشت که زمان لازم برای بازگشت فرد آسيب ديده به زندگی طولانی بوده که در تمام اين مدت همراهی و همدلی ديگران ضروری است، لذا امید است تا با مشارکت جمعی هموطنان شاهد مرتفع سازی مشکلات اجتماعی و روانی مناطق سیل زده کشورمان باشیم.
...............................................
نویده رئوف فرد- کارشناس روانشناسی عمومی
انتهای پیام/