یادداشت/
همدان نصف جهان اگر تبریز نباشد!
نصر: روزی روزگاری شهر تبریز مرکز تجارت شرق و غرب، و سرآمد شهرهای منطقه و تا اواخر قاجار زیباترین شهر ایران بود. این شهر به واسطه کاردانی و درایت مسئولانش به حدی رشد کرده بود که نه تنها در ایران بلکه در منطقه، تبریز را به عنوان یک شهر متجدد میشناختند. جهت اطلاع از جایگاه گذشته تبریز، به چند مورد از افتخارات این شهر که در گذشته با تلاش مدیران و نخبگانان شهر حاصل شده بود، اشاره میگردد:
در دوره صفویان و به سال 1500میلادی، شهر تبریز پنجمین شهر پرجمعیت جهان و بزرگترین شهر تجاری و اقتصادی ایران و خاورمیانه بود؛ و اکثر تجار، دانشمندان، نخبگان و کارآفرینان، علاقمند به سکونت در این شهر بودند.
در سال 1227 خورشیدی زمانیکه ناصرالدین میرزا ولیعهد ایران، جهت تاجگذاری به همراه امیرکبیر تبریز را به مقصد تهران ترک کرد و امیرکبیر صدراعظم ایران شد، وقتی به امیرکبیر پیشنهاد صدارت کشور داده میشود، او در مورد برنامههای خود برای صدر اعظمی اینگونه عنوان میکنند:
می خواهم تهران را مثل تبریز آباد کنم!
وقتی از اوایل حکومت پهلوی اول، دولتمردان ایران نسبت به تبریز و آذربایجان کم لطف شدند و تصمیم گرفتند اصفهان با شتاب بیشتر آباد شود؛ چند سالی گذشت، اصفهان رشد کرد و تا جائیکه مردم خوب اصفهان این شهر را نصف جهان خواندند. در چنین مقطعی، چون اصفهان هنوز به پای تبریز نرسیده بود، مردم آگاه تبریز در جواب آنها گفتند؛ اگر اصفهان نصف جهان باشد تبریز کل جهان است و در قبال این ادعا شعر زیر را سرودند:
اصفهان نصف جهان، اگر تبریز نباشد!
حالا بدون تعصب، اگر کلاه خود را قاضی کرده و در مورد امکانات رفاهی و پیشرفت این دو شهر، خوب قضاوت کنیم، خواهیم دید؛ امروز تبریز دیگر همان تبریز کل جهان نیست، باید گفت؛ هم اکنون شهر اصفهان به لطف مدیران با تعصب، آگاه و کاردانش، این خطه به نصف جهان واقعی رسیده و همچنین به یکی از زیباترین شهرهای ایران تبدیل شده است. در این رابطه چند مورد از عملکرد و اقدامات مشابه مسئولان دو استان را در موضوعات یکسان قیاس کرده تا اختلاف عملکرد مدیران اصفهانی و تبریزی به خوبی مشخص گردد:
1- در اصفهان با پیگیری نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و استانداری، و با کمک شهرداری اصفهان، مجموعهای از سالنهای همایش بینالمللی در زمینی به مساحت70 هکتار ساخته شده که از نظر وسعت و نوع معماری غیر قابل قیاس با سالنهای همایش تبریز و حتی پایتخت است. در تبریز ما که اولین سالن تئاتر و نمایش ایران در این شهر تاسیس شده، بعد از سالها تلاش، در خاوران سالنی ساخته شد که حتی در شان تاریخ این شهر نمیباشد.
2- در شهر اصفهان نزدیک کویر، آب شهری به ندرت قطع میشود و اگر قطع شود؛ قطعا اطلاع رسانی میگردد. اما در تبریز کوهستانی نزدیک سهند و سبلان پر آب، بعضی وقتها آب قطع میشود، با هزاران تاسف، مسئولان ذیربط حتی فاقد مدیریت اطلاع رسانی هستند.
3- همه ما میدانیم تعداد کارخانجات اصفهان اگر نسبت به تبریز کم نباشد قطعاً زیاد است، اما در این استان با مدیریت خوب، موضوع تعطیلی کارخانجات تولیدی در اثر قطعی برق حل شده و یا به حداقل رسیده، در صورتیکه در شهر تبریز اداره برق حتی حوصله اطلاع رسانی قطع برق منازل را هم ندارد.
4- مسئولان اصفهان شامل نمایندگان مجلس، استاندار و حتی امام جمعه این شهر بزرگ، تلاش کردهاند تا کمبود آب مورد نیاز کارخانجات بزرگ و سایر واحدها را از طریق پروژه بزرگ لوله کشی از دریای عمان حل کنند، در صورتیکه مسئولان در دو استان آذربایجان شرقی و غربی جهت حل معضل خشکیدگی آب دریاچه ارومیه طرح اساسی ندارند!
5- با مقایسه تعداد پروژههای در دست اجرای شهرداری دو شهر اصفهان و تبریز، عمق عقب ماندگی و تفاوت مدیریت در این دو شهر کاملا مشهود است.
6- در موضع آسفالت خیابانهای اصفهان و تبریز، تنها به این موضوع بسنده میکنیم؛ بعد از این نباید کیفیت و کمیت آسفالت خیابانهای شهر تبریز را با اصفهان مقایسه کنیم.
همچنین در مورد نحوه تیمداری در فوتبال، خط مترو، اتوبوسرانی و ... نمی خواهیم مقایسههایی داشته باشیم که اوضاع تاسف بار و خیلی وخیم است. در نهایت باید گفت؛ اگر این نوع مدیریت و نگرش در تبریز و منطقه آذربایجان ادامه یابد، تبریز شهر اولینها کوچک و کوچکتر شده و بعد از یک دهه به یک شهر معمولی و درجه سوم ایران تبدیل خواهد شد. به قول یکی از همشهریهای ساکن همدان، باید درآینده نزدیک، تبریز مظلوم را با همدان مقایسه کنیم و در مقابل پیشرفت شهر همدان، به همدانیهای عزیز بگویم:
همدان نصف جهان، اگر تبریز نباشد!
ایوب نیکنام لاله
انتهای پیام/
نصر