عبدالمجید نجفی در گفتگوی اختصاصی با «نصر» مطرح کرد؛
روح آموزش و پرورش فراموش شده است/ ما بدهکار کودک و نوجوان امروز هستیم
نصر: نویسنده کتاب های کودک و نوجوان گفت: از ۳۰-۳۵ سال اخیر که جزوات آموزشی پا به عرصه آموزش و پرورش نهادند، گردش مالی وسیع این جزوات، فساد عظیمی را با خود به همراه آورده است؛ چنان که کتابهای درسی که برایشان زحمت کشیده شده، نادیده گرفته میشوند و با تحت فشار قرار دادن دانش آموزان، ذهن آنها را محدود به چند رشته انگشت شمار، مدرک گرایی، تست محوری کرده اند. در واقع روح آموزش فراموش شده است!
به گزارش نصر، روز درگذشت مهدی آذریزدی نویسنده، بازنویس و از پیشگامان شناخته شده ادبیات کودک در ایران به عنوان روز رسمی ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام شده است. به بهانه این روز با استاد عبدالمجید نجفی، نویسنده داستان های کودک و نوجوان و مدرس ادبیات داستانی مصاحبه ای داشتیم.
وی با اشاره به اینکه یک سوم جمعیت کشور را دانش آموزانی تشکیل می دهند که همگی نیازمند تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش هستند، گفت: اگر بخواهیم عملکرد آموزش و پرورش را در این خصوص تحلیل کنیم، از نظر آموزشی چنان که باید، همپای مباحث آموزشی دنیا نیستیم و بسیار عقبیم. پرورش هم که شامل آموزش رفتاری، مهارتهای زندگی، آموزش خویشتن بانی، نظافت و... میشود، مشمول توجه حداقلی هم نمی شود!
وی ادامه می دهد: به نظر بنده از ۳۰-۳۵ سال اخیر که جزوات آموزشی پا به عرصه آموزش و پرورش نهادند، گردش مالی وسیع این جزوات، فساد عظیمی را با خود به همراه آورده است؛ چنان که کتابهای درسی که برایشان زحمت کشیده شده، نادیده گرفته میشوند و با تحت فشار قرار دادن دانش آموزان، ذهن آنها را محدود به چند رشته انگشت شمار، مدرک گرایی، تست محوری کرده اند. در واقع روح آموزش فراموش شده است! حال در چنین سیاست گذاری، اینکه امروز فقط در باب ادبیات کودک و نوجوان و تشویق کودکان به کتابخوانی صحبت کنیم، تعارفاتی بی ثمر است.
آشتی دادن ادبیات خلاق با آموزش رسمی
وی در ادامه می گوید: ما در آغاز باید مشکل را بپذیریم . قبول کنیم که کم کاری کرده ایم و راه مخربی را پیش گرفته ایم. پس از آن در راستای حل مشکل گام برداریم و دیوار بیاعتمادی که در این بین ایجاد شده، از بین ببریم. مرحله بعدی الگوگیری از کشورهای پیشرفته مثل کانادا و سوئد و ژاپن است که دانش آموزان را چنان تربیت میکنند که فرهنگ کشور را بازنمایی کنند. شیوههای آموزش و هدف آموزش خیلی مهم اند که باید با توجه به نیازهای کشور بر روی دانش آموزان به درستی پیاده شوند. این سیستم آموزشی است که به دانش آموز القا میکند که ارزش انسانی و ارزش کاری یک رفتگر با ارزش انسانی و کاری یک پزشک همتراز است و این احترام اجتماعی را به بار میآورد. علاوه بر این، سیستم با تربیت معلمینی اصلاح میشود که در زمان تحصیل، آموزشهای کافی مبتنی بر تحقیقات داشته باشند و این مهم، با علاقه به تدریس و معلمی ارتباط دارد وگرنه میل به خلاصه گرایی مانع از تحصیل درست در دانشگاهها میشود. برنامهریزیهای پرورشی هم نیازمند سمینارهای جدی از جانب کسانی است که به قصه و داستان و هنر اهمیت میدهند.
نجفی در ادامه اذعان داشت: پس از همه این ها، ادبیات داستانی می تواند در سایه حمایت دولتی از مشکلات نشر و گرانی کاغذ عبور کرده سلامت روانی دانش آموزان را تضمین کند. ادبیات کودک به عنوان ژانری مستقل در دنیا شناخته می شود و میتوان المانهای مختلفی را برای آن در نظر گرفت که یکی از آنها کتاب کودک و نوجوان است. کتاب کودک در هر زمینهای اعم از داستان، قصه، افسانه، شعر، مجله ی کودک و نوجوان میتواند نشاط اجتماعی دانش آموزان را افزایش دهد.
نجفی در ارتباط با وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در تبریز و آذربایجان می گوید: همانطور که برای بررسی یک ماشین تمامی سیستم را بررسی می کنند، در سیستم آموزش و پرورش هم که در نگرش کلی، سیستمی به هم پیوسته است، اوضاع آذربایجان و تبریز، جزئی از کل است و در کلیات به قدری مشکل هست که باید به دور از جار و جنجال و جهتگیری به این معضل خاص پرداخته شود. بنابراین مادامی که نگاه ما به فرهنگ و آموزش و پرورش صرفاً نگاهی تبلیغاتی و ابزاری است، راه به جایی نمیبریم و تبعاً ادبیات که یکی از المان های آموزشی کودکان و نوجوانان است، در راستای این نگاه ، نادیده و نا کارآمد خواهد بود.
وی با توجه به ۱۷ سال سابقه در بخش آموزشی و پرورشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می گوید: بودن کانون پرورش فکری خوب است، ولی در قبال تعداد دانش آموزان ناکافیست. کانون پرورش فکری نمیتواند به همه این دانش آموزان خدمت فرهنگی ارائه دهد. برای گسترش خدمات فکری، من چندین سال پیش ایجاد کتابخانههای محدود و کیفی در مدارس را پیشنهاد دادم، ولی به آن توجهی نشد. در این خصوص می توان با تشویق دانش آموزان به کتاب خواندن، نوشتن خلاصه کتاب و ... علاقه مطالعه را در آنها زنده کرد و به آنها مسئولیت حفظ و نگهداری کتابها را سپرد و مسئولیت پذیری را در آنها پرورش داد و مطمئناً دانش آموزان، کتابهای کیفی و خوب را مطالعه میکنند. بهتر است با فعال کردن دوباره زنگهای انشا و بها دادن بیشتر به این درس، خلاقیت کودکان را بیشتر کنیم، چون کسی که خوب فکر میکند، خوب حرف میزند و کسی که خوب حرف میزند، خوب عمل میکند.
ما بدهکار کودک و نوجوان امروز هستیم
فرهنگ یک فونداسیون و مبناست که اگر محکم نباشد، بنا میریزد و از هم میپاشد. باید توجه داشته باشیم که کار فرهنگی کاری مستمر و تدریجی است. ما باید دانش آموزان را چنان تربیت کنیم که فردای روز که وارد عرصه جامعه شدند، خلاق و کارآمد باشند. هزینه روی کودک و مسائل مربوط به کودک، نوعی سرمایه گذاری است و بهره برداری فردا را به دنبال خواهد داشت. این قضیه مدخلیت دارد با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و سازمان های مردم نهاد و بخشهای مختلف آموزش و پرورش؛ در چنین روزهایی بر گرده اصحاب رسانه، نویسندگان، شاعران و ... است که توجه این مسئولین را به اهمیت بسیار ضروری کار با کودک و نوجوان و توجه به سلامت روانی این جمعیت عظیم انسانی جلب کنند تا هرچه زودتر جلوی مدرک گرایی، دور شدن هرچه بیشتر از ارزش ها و باور ها و سردرگمی این قشر گرفته شود.
گفتگو از فائزه بنی نصرت
انتهای پیام/
نصر