گفت‌وگوی «نصر آذربایجان» با مستندساز تبریزی درباره تجارب حضور در مناطق زلزله‌زده ترکیه؛

چنگ بر ریسمان وحدت در بحران زلزله ترکیه/ جبر سیاسی کشورها مغلوب وحدت و انسان دوستی در بین امداد رسانان زلزله ترکیه

1402/02/10 - 14:19 - کد خبر: 91408 نسخه چاپی

نصر: بی مقدمه باید آغاز کرد؛ روایت دردی را که لرزه بر روح و جان و خانه وکاشانه می‌اندازد و می‌ستاند هر آنچه که با خود در این دیار فانی به همراه داری.

اگر چه کوتاه است، اما در لحظه وقوع عمری طولانی می‌شود بر چشمان کسانی که لرزه بر دنیایشان افتاده و هر آنچه که دارند و ندارند در یک آن از دست می‌دهند. آری خبر کوتاه بود، اما عمق آن به اندازه حیات تک تک انسان‌هایی است که به هزار امید و آرزو در این دنیا قدم بر زندگی گذاشته‌اند.
ماه‌های پایانی سال شمسی و ماه‌های آغازین سال میلادی خوش ننشست بر دل مردم آذربایجان و ترکیه، مردمی که هزاران نهال امید در دلشان جوانه زده بود، تا با رسیدن نسیم بهاری به گل بنشانند آنچه را که در خزان امیدوارانه به خاک سپرده بودند، اما بهار نرسیده پیکر بی‌جانشان به خاک سپرده شد.
روایت لرزه‌ای که بر جان شهر خوی آذربایجان و پس از آن در زلزله مهیب دیگری بر 11 استان جنوب شرقی کشور ترکیه گذشت، روایت حیرت انگیز و جان‌کاهی است که از هر زبان و قلمی بر نمی‌آید، اما هستند کسانی که جان بر کف دست می‌گذارند و در بحران‌هایی این چنین در کنار مردم می‌ایستند، به روایت غم‌شان می‌پردازند و صدایشان را به گوش جهانیان می‌رسانند.
«محمد علیمرادی» نامی آشنا در این عرصه است و روایت‌گر روزهایی که شاید از یادها برود، اما دوربین و نگاه او به وقایع معنایی دیگر می‌بخشد و ثبتش می‌کند.
علیمرادی مستندساز نام آشنای آذربایجانی، این‌بار روایتگر زلزله مهیب جنوب ترکیه و خوی است، چنان که پیش‌تر صدای مردم میانه، سرپل ذهاب، آق قلا، سیستان و بلوچستان، ورزقان و بسیاری دیگر بوده است.
امروز 24 بهمن ماه 1401، 10 روز از زلزله مهیب ترکیه می‌گذرد و محمد علیمرادی پس از مستندسازی زلزله شهر خوی، 6 روز است که در شهر قهرمان ماراش ترکیه به سر می‌برد و به روایت این فاجعه در طراز جهانی می‌پردازد.
ترکیه در حالی این بحران را می‌گذراند که از نخستین ساعات وقوع با اعلام وضعیت قرمز درخواست کمک جهانی کرد و با کمک‌های بین‌المللی و ملی خود به یاری هموطنانش شتافت، همبستگی و برنامه‌ریزی اصولی برای رسیدگی به وضعیت زلزله‌زدگان حلقه مفقوده‌ای است که همواره در مواقع بحرانی با آن در کشور خود روبرو هستیم تا جایی که دست رد بر سینه کمک‌های خیرخواهانه همسایگان می‌زنیم، اما همچنان قبول نمی‌کنیم که ضعف‌هایی در مدیریت بحران داریم.
این نوشتار به دنبال تماس تصویری با محمد علیمرادی در ترکیه تهیه شده که در آن به گفت و گویی در خصوص وضعیت ساماندهی زلزله زدگان ترکیه و مشاهدات او به عنوان مستندساز در خصوص نحوه امدادرسانی پرداخته شده است.
***
آقای علیمرادی ضمن احترام و خدا قوت، لطفاً از وضعیت کنونی کشور ترکیه و به خصوص استان‌های درگیر در این فاجعه شرح مختصری بفرمایید.
امروز 15 فوریه و دهمین روز پس از زلزله جانگداز جنوب شرق کشور ترکیه است و من 6 روز است که در شهر قهرمان ماراش مستقر هستم. نمی شود گفت که وضعیت بهتر است، اما در حال بهبود و ساماندهی بیشتری قرار دارد، وسعت این زلزله به قدری زیاد و وحشتناک است که افرادی مثل من که پیش از این با بحران‌های بسیاری مواجه بوده‌اند نیز با دیدن وضعیت و خسارت‌های جانی و مالی وارده در حیرت‌اند، ساختمان‌ها و بناهای عظیم بسیاری بر اثر زلزله فرو ریختند، محله‌ها از بین رفته‌اند و مردم در استیصالی عمیق و غم انگیز به سر می‌برند. اگر این زلزله که شدت آن 9/7 ریشتر بود، در یکی از شهرهای اروپایی نیز رخ می‌داد، به همین اندازه فاجعه بار می‌بود که طی این چند روز در ترکیه شاهد هستیم.
 
وضعیت امدادرسانی به مناطق زلزله‌زده در ترکیه چگونه است و به عنوان یک مستندساز چه نکات قابل تاملی را در این حوزه در مقایسه با امدادرسانی به شهر خوی شاهد بودید؟
مسئولان و سیاستمداران ترکیه در ساعات اولیه این فاجعه وضعیت قرمز اعلام و از تمامی نقاط دنیا درخواست یاری کردند، چرا که ساماندهی وضعیت حاضر تنها با همبستگی و همراهی همه جانبه قابل اجرا بود. این زلزله در 11 استان رخ داد که هرکدام دارای شهرها و روستاهای متعددی هستند که با تخریب‌های بسیاری همراه‌اند. شهرهای قهرمان ماراش، دیاربکیر، هاتای، مالاتیا، عثمانیه، شانلی اورفا و پنج استان دیگر در شعاع این زلزله مهیب قرار داشتند و تخریب چنان وسعتی دارد که می‌بایست همتی بین‌المللی برای ساماندهی آن محقق شود. یکی از مهم‌ترین نقاط قوت ترکیه در این واقعه، هواپیمایی ترکیه بود، با اینکه فرودگاه‌های بسیاری از شهرها تخریب شده بود، اما در حد توان خود توانست این امکان را برای تیم‌های امدادرسان فراهم کند تا از ساعات اولیه در مکان‌های مورد نظر حضور پیدا کنند. هدف از بیان این موضوع مقایسه وضعیت خوی یا زلزله 20 سال پیش شهر بم و ترکیه نیست؛ چرا که امکانات موجود در دو منطقه کاملاً متفاوت است، اما این نکته حائز اهمیت است که علی رغم انتقاداتی که می‌توان بر عملکرد ترکیه نیز وارد کرد، هماهنگی دولت و ملت ترکیه در این بحران مثال زدنی است.
از دیگر نقاط قوت ترکیه در مدیریت این بحران، فعالیت نهادهای مختلف مردمی و همچنین جامعه‌های تخصصی است که در این روزها با برنامه‌ریزی و گردآوری کمک‌های لازمه و همچنین توزیع غذای گرم از روزهای نخست درکنار مردم هستند. فراهم کردن و استقرار ماشین آلات نظیر بیل مکانیکی در هر محله از دیگر نقاط قوتی است که قابل مشاهده است، چرا که حداقل در این 6 روزی که من در شهر قهرمان ماراش هستم، در هر محله 20 الی 50 بیل در حال فعالیت‌اند یا حتی گروه‌های کمک رسان مانند گروه‌های فعال در حوزه معادن، گروه‌های مردمی که توسط نهادهای قیزیل‌آی و آفاد هر 5-6 روز به محل‌ها اعزام می‌شوند و سپس برای تجدید قوای آن‌ها گروه‌های دیگر وارد شهر می‌شوند؛ همه این‌ها امکانات و برنامه‌ریزی است که ترکیه برای ساماندهی این بحران اجرا کرده است. این بحران، بحرانی جهانی است و قطعاً شدت و وسعت آن قابل مقایسه با زلزله رخ داده اخیر در شهر عزیز خوی یا ورزقان نیست، اما آنچه که حائز اهمیت است، برنامه‌ریزی برای عبور از بحران و نجات آسیب دیدگان است. این واقعه 18 میلیون انسان را تحت تاثیر قرار داده و ترکیه در این مدت 200 هزار نفر را از مناطق یاد شده تخلیه و به سایر استان‌ها انتقال داده است، نکته نهایی و اصلی در این موضوع بهره‌مندی ترکیه از ظرفیت نهادهای غیردولتی و مردمی برای عبور از این بحران است.
 
با توجه به اینکه خانواده‌ها و خصوصاً کودکان در چنین وقایعی متحمل آسیب‌های جدی می‌شوند، روند رسیدگی به آن‌ها به چه شکلی است؟
همان‌طور که ذکر کردم، بسیاری از خانواده‌ها به شهرها یا کمپ‌های برپا شده منتقل شدند و کودکان نیز در این وضعیت تحت نظارت و همچنین امکانات لازمه قرار گرفته‌اند، در حال حاضر در استادیوم‌های شهرها کمپ‌های 300 تا 500 تایی برپا شده‌اند و نهادهای مذکور به فراهم کردن امکاناتی نظیر بهداشتی، تغدیه‌ای و حتی تفریحی برای کودکان پرداختند که نمونه کوچک آن را ما در هفته‌های گذشته توسط برخی از هموطنان دغدغه‌مند و به خصوص هنرمند شناخته شده آذربایجان خانم ائلناز خاکزاد برای کودکان شهر خوی برپا کردیم و همچنان در حال ادامه است. اما اینجا کودکان با فاجعه بزرگ‌تری روبرو هستند. برخی از خانواده‌ها 100 تن از اعضای خانواده خود را از دست داده‌اند و گاهاً من شخصاً به علت عمق درد و اندوه مردم قادر به گفت‌وگو با آن‌ها نیستم، چون شرایط آ‌‌ن‌ها به شکلی است که حتی نمی‌توان مقابل آن‌ها میکروفون قرار داد و سوالی پرسید.
عصر امروز با مردی هم صحبت شدم که 100 تن از اعضای خانواده و خویشاوند خود را از دست داده بود و می‌گفت: نمی‌دانم چه کنم، نه می‌توانم گریه کنم و نه لبخندی بر لب بیاورم، یعنی دیگر احساسی ندارم...
همین‌طور در ادامه با فرد دیگری مواجه شدم که می‌گفت ما 11 نفر بودیم، تمامی فرزندان و نوه هایم را در زلزله از دست داده‌ام و تنها بازمانده این واقعه‌ام و نمی‌دانم چرا مانده‌ام، در مقابل این شرایط دردناک و جانکاه چه می‌توان گفت، چه می‌توان کرد.
به همین دلیل برخی از کودکانی که تنها بازمانده خانواده خود هستند، در این فاجعه آسیب جدی و عمیقی دیده‌اند و باید برنامه‌های مستمری برای آن‌ها اجرا شود، البته که بسیاری از گروه‌های مردم نهاد با فراهم‌سازی برنامه‌های متعدد و همچنین صحبت با کودکان از طریق عروسک اقدامات بجا و خوبی را در راستای تامین امنیت روانی کودکان انجام داده‌اند، اما آنچه که مشخص است، لزوم تداوم این اقدامات برای بهبود سلامت روانی کودکان است.
 
آخرین سوال اینکه، میزان مشارکت‌های بین‌المللی در حوزه امدادرسانی را در این بحران جهانی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
یکی از زیبایی‌های قابل لمس در این وانفسا حضور کشورهای مختلف و گردهم آمدن آن‌ها است، اینجا تا چشم کار می‌کند، مردم کشورهایی که به لحاظ جبر سیاسی با یکدیگر دشمن هستند، دوشا دوش هم برای نجات زلزله‌زدگان تلاش می‌کنند و بر ریسمان وحدت در بحران چنگ زده‌اند. وسعت این فاجعه خیلی عمیق و بزرگ است، اما آنچه که اهمیت دارد تداوم اقدامات حمایت مادی و معنوی است که تاکنون در ترکیه به هر نحوی انجام شده و می‌بایست ادامه پیدا کند.
 
و سخن آخرتان؟
آنچه در این وانفسا راه تنفس را از زیر خروارها خشت و خاک برایمان باز می‌کند، سوسوی نور و دست امیدی است که به دور از مرزهای خود ساخته، به سویمان دراز می‌شود، گرد خاک را از پیکرمان می‌رهاند و زندگی دوباره‌ای را برایمان رقم می‌زند. مردم کشور ما مردمی انسان دوست‌اند که همواره برای یاری هم نوعانشان شتافته‌اند، انصاف در این نیست که جبر سیاسی و مرزهای خودساخته، ریسمان وحدت را میان ما و جهانیان بشکافد.

نویده رئوف‌فرد


 
منتشر شده در شماره چهارم ماهنامه نصر آذربایجان
نسخه دیجیتال سومین شماره ماهنامه نصر آذربایجان به دنبال استقبال مخاطبان به عنوان اولین ماهنامه گویای ایران در دسترس عموم قرار گرفته است. برای مشاهده نسخه دیجیتال و مطالعه مطالب این ماهنامه این لینک را کلیک کرده و ورق بزنید.

انتهای پیام/
چنگ بر ریسمان وحدت در بحران زلزله ترکیه/ جبر سیاسی کشورها مغلوب وحدت و انسان دوستی در بین امداد رسانان زلزله ترکیه نویده رئوف فرد

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار