مشاور عالی انجمن روانشناسان ایران:
در آمریکا سلامت روانی، شرط جراحی زیبایی است
نصر: مدافعين جراحی زيبايی بر مقولۀ آزادی فردی تاكيد میكنند و میگويند هر آدمی حق دارد وقتی خودش را در آينه میبيند، از ديدن چهرهاش احساس رضايت كند. اما اين احساس رضايت گاهی حالت بيمارگونه پيدا میكند.
به گزارش نصر، جراحی زيبايی در ايران، بیش از يك دهه است كه شيوع گستردهای پيدا كرده و گاه مايه خوشحالی و گاه نيز مايه اندوه عميق كسانی میشود كه سر و صورت خودشان را به دست متخصصان جراحی زيبايی سپردهاند. متن زير گفتوگويی است با دكتر احمد جليلی، روانپزشك و مشاور عالی انجمن روانشناسان ايران، دربارۀ برخی از جنبههای قابل تأمل جراحی زيبايی در ايران. گفتنی است که جراحی زیبایی و جراحی ترمیمی، دو شاخۀ جراحی پلاستیک هستند و کار جراحی پلاستیک عبارت است از بازسازی یا تغییر بدن انسان.
در دهۀ 1340، با حضور مرحوم دكتر اسانلو در بخش گوش و حلق و بينی بيمارستان اميراعلم، جراحی پلاستيك در ايران شروع شد. كسانی كه در تصادفات يا سوانح ديگر دچار مشكلاتی شده بودند، با جراحی پلاستيك به ترميم چهره يا ديگر قسمتهای بدنشان میپرداختند و اين امر عملی كاملا انسانی بود؛ چراكه به سلامت روانی آنها كمك میكرد و برای پزشكان هم مفيد بود.
تا قبل از آن، پزشكان دوست داشتند برای بيمارانشان كار درمانی بيشتری انجام دهند ولی امكانات تكنيكی نداشتند. اما از دهۀ 1340 اين مشكل حل شد و به تدريج جراحی زيبايی مطرح شد. در ابتدا افراد متمكن به جراحی ترميمی و پلاستيك روی آوردند در جهت زيباسازی يا زيباترسازی خودشان.
در سالهای اخير نه در ايران بلكه در آمريكا و ساير كشورهای غربی هم، گرايش به جراحی زيبايی بيشتر شده است. قبلا خانمها بيشتر به جراحی زيبايی علاقه داشتند ولي الان آقايان هم اضافه شدهاند.
مردها به غير از بينی، معمولا كدام قسمتهای بدنشان را به تيغ جراحی میسپارند؟
گذاشتن گونۀ اضافی، تغييراتی كه در چانه ايجاد میكنند، برداشتن غبغب، و عملی كه دور چشم انجام میشود. البته اينها كمتر از جراحی بينی به چشم میآيند.
افراد سنتیتر، زيبايی را امری خدادادی میدانند و با جراحی زيبايی مخالفند. اما افراد مدرنتر، انسان را محق میدانند كه در چهرۀ خودش هم دست تصرف ببرد و زيبايی مصنوعی را جايگزين نازيبايی طبيعیاش بكند. شما دربارۀ اين دو ديدگاه چه نظری داريد؟
اين تقابل واقعيت دارد و هر دو ديدگاه نيز استدلالهايی دارند. يكی از خصوصيات بشر ميل به جلب توجه و شاخص بودن و زيباتر بودن است. پس از قرن نوزدهم، نمايش زيبايیهاي فردی تشديد شد. برهنهگرايی هم در همين راستا پديد آمد. الان در خيلي از كشورها، افراد شاخص يا حتی گويندگان تلويزيون را میبينيم كه مثلا فرم بينیشان زيبا نيست ولی اصلا به فكر جراحی بينی نمیافتند. در ايران و ايتاليا و آمريكا، ميل به جراحی زيبايی بيشتر است. چند سال قبل خبرنگار روزنامۀ كوريرار دولاسرا به ايران آمده بود. يكی از چيزهايی كه توجهش را جلب كرده بود، همين پديدۀ جراحی بينی در ايران بود. با من مصاحبه كرد و من به او گفتم پريرو تاب مستوري ندارد/ در ار بندی سر از روزن برآرد.
در جامعۀ ما تا حدی نگاه تحقيرآميزی به كسانی كه جراحی زيبايی كردهاند وجود دارد. دربارۀ اين نگاه چه نظری داريد؟
اين نگاه از ابتدا وجود داشت. يعنی از زمانی كه جراحی زيبايی در ايران رايج شد. معمولا كسانی كه نگاه سنتی دارند، نگاه تحقيرآميزی به جراحی زيبايی دارند. مدافعين جراحی زيبايی بر مقولۀ آزادی فردی تاكيد میكنند و میگويند هر آدمی حق دارد وقتی خودش را در آينه میبيند، از ديدن چهرهاش احساس رضايت كند. اما اين احساس رضايت گاهی حالت بيمارگونه پيدا میكند.
از حدود پنجاه سال قبل، هر فردی كه در آمريكا خواستار عمل جراحی زيبايی بود، متخصصين جراحی پلاستيك و زيبايي، ابتدا او را نزد روانپزشكان میفرستادند تا سلامت روانیاش تاييد شود. اگر سلامتش تاييد میشد، او را جراحی میكردند.
در روانپزشكی اين بحث مطرح است كه چرا افراد پيله میكنند به چهره يا اندامهای بدنشان. يعنی از اندام و صورت خودشان ناراضیاند و شديدا متقاضی جراحی زيبايیاند. در آمريكا اگر كسی سلامت روانیاش تاييد نشود، به او اجازۀ جراحی زيبايی نمیدهند. تمايل به تغيير، بايد حالتی نرمال داشته باشد نه اينكه يك اشتغال خاطر بيمارگونه شود. به هر حال تاييد روانپزشك، نوعی غربال را بين متقاضيان جراحی زيبايی انجام میدهد.
جراحی زيبايی موفقيتآميز، طبيعتا تاثير مثبتی بر روحیۀ فرد میگذارد. اين تاثير مثبت معمولا پايدار است يا اثرش پس از مدتی از بين میرود؟
اگر ناراضی بودن فرد از اندام و چهرهاش بيمارگونه نباشد، رضايت او هم پايدار میماند. اما اگر نارضايتی فرد از زيبايیاش بيمارگونه باشد، افراد هيچوقت از عمل جراحیشان راضی نمیشوند و تن به جراحیهای متعدد میدهند تا اينكه كارشان به شكايت از پزشك میكشد. گاهی از نتيجۀ جراحی شكايت دارند، گاهی هم از اينكه چرا پزشكشان با جراحیهای متعدد موافقت كرده.
فقدان اشتغالات مهم، به خصوص در مردان، آيا يكی از دلايل گرايش بيمارگونه به جراحی زيبايی نيست؟
در اين زمينه بايد آمارگيری كرد. اين حرف شما در حد يك فرضيه است. اما اگر آماری نداشته باشيم، نمیتوانيم به راحتی بگوييم كه مثلا فلان جوان مرفهی كه اشتغال مهمی هم ندارد، در قياس با يك مهندس پرمشغله، گرايش بيشتری به جراحی زيبايی دارد. البته آنچه در سوال شما بود، فرضيۀ مطرحی است ولی اين سوال را وقتی میتوان با قاطعيت جواب داد كه آمار دقيقی در دست داشته باشيم.
البته روسای جمهور هم گاهی بوتاكس تزريق میكنند. يعنی ممكن است كسی شغل بسيار مهمی هم داشته باشد ولی باز ذهنش مشغول ميزان زيبايیاش باشد.
به هر حال كار سياستمداران ارتباط عميقی با پوپوليسم دارد. يعنی میخواهند توجه مردم را به هر طريقی جلب كنند. لباس آراستهاي بپوشند، سر و وضع مرتبی داشته باشند، چهرهشان را مقبولتر كنند و غيره.
آراستگی سياستمداران نقش موثری در برانگيختن حمايت مردم از آنها دارد. من يادم هست كه در دهۀ 40 شمسی، وقتی كه كندی رئيسجمهور آمريكا بود، روزنامههای آمريكايی تاکیدا داشتند که زيبايی ژاكلين كندی، كه هميشه در كنار همسرش جان اف كندی بود، نقش مهمي در موفقيت كندی داشته. بنابراين عجيب نيست كه روسای جمهور و نخستوزيران كشورهای گوناگون بوتاكس هم تزريق كنند تا زيباتر به نظر آيند. در ايران هم چنين مواردی را شاهد بودهايم.
ظاهرا هر چه از معنويت و قناعت بشر كاسته شده، تمايل انسان به جلب توجه با چهره و بدنش بيشتر شده.
بله، اين طور به نظر میرسد. ولی نبايد فراموش كنيم كه انسان ذاتا دوستدار زيبايی است. اما پرداختن افراطی به زيبايیهای جسمی، ناشی از خلأ معنا و معنويت در زندگی آدميزاد است. اينكه همه فكر و ذكر و همّ و غم ما زيبايی صورت و انداممان باشد و از رسيدن به زيبايیهای روحی غافل باشيم، يعنی يك جای كار میلنگد. اين نقيصه را میتوان با پناه بردن به معنويت و اخلاق جبران كرد.
كسانی هم كه سلوك معنوی برایشان اهميت ويژهای دارد، در معرض اين آفت هستند كه زيباتر شدن را تلاشی براي جلب تحسين مردم بدانند و در اثر اين نگاه نازيبايی را به زيبا بودن ترجيح دهند.
لزوما اين طور نيست. بستگی دارد فرد معنوی چه نگاهی به عالم و آدم داشته باشد. پيامبر اسلام به زيبايی خودش اهميت بسياری میداد. مورخين نوشتهاند كه موي پيامبر بلند بود و چهره و جامهاش هميشه آراسته و پاكيزه و دلنشين بود. در روايات هم داريم كه الله جميل و يحب الجمال. پس كسی كه درك درستي از معنويت دارد، سعی میكند هميشه پاكيزه و زيبا باشد؛ چراكه معتقد است خداوندی كه دوستدار زيبايی و پاكيزگی است، هميشه ناظر اوست.
ولی شما اگر ساينتيستهای غير معنوی آكادمی علوم آمريكا را با دراويش معنوی فلان خانقاه مقايسه كنيد، معمولا گروه اول را زيباتر و آراستهتر و پاكيزهتر میبينيد.
اين تفاوتها تا حدی هم فرهنگی است. در همان جهان غرب، هيپیها نيز ظاهری ناآراسته و كر و كثيف داشتند. بسياری هم هستند كه سر سوزنی معنويت ندارند ولی هيچ اهل پاكيزگی و اهميت دادن به زيبايیشان نيستند. نكتۀ مسلم اين است كه مسلمانان اگر به راستي مسلمان باشند، بايد از پيامبرشان تبعيت كنند. و پيامبر اسلام عميقا به پاكيزگی و آراستگیاش اهميت میداد. اينكه چرا در طول تاريخ اسلام كسانی به صحنه آمدند كه ادعای پيروي از پيامبر اسلام را داشتند اما هيچ اهميتی به ظاهر خودشان نمیدادند، بحث مهمی است كه در جای خودش بايد به آن پرداخت. از نظر من چنين گرايشی خلاف طبع بشر است و دين اسلام هم آن را تاييد نكرده است.
در مجموع به عنوان يك روانپزشك، جراحی زيبايی را پديدۀ مثبتی میدانيد يا نه؟
در جای خودش هيچ اشكالی ندارد. فرض كنيد يك دختر خانم میخواهد ازدواج كند ولي بينی زشتی دارد. چه اشكالی دارد او بينیاش را جراحی كند تا زيباتر به نظر آيد؟ اگر كسی چنين كاری كرد و نفعش را هم برد، ما به چه دليل بايد از در مخالفت درآييم و كار او را تقبيح كنيم؟
اگر يك خانم 70 ساله جراحی زيبايی كند تا چروكهای پوست گردن و صورتش از بين برود، اين كار هم مثل كار همان دختر جوان است؟
يكی از كارهايی كه ما انجام میدهيم و بهتر است در اين كار كمی اندازه نگه داريم و دست به عصا باشيم، قضاوت كردن دربارۀ ديگران است. ما دائما دربارۀ ديگران قضاوت میكنيم. قضاوت دربارۀ راستگويی و دروغگويی و پاكدستی و كجدستی ديگران شايد موجه باشد ولی گير دادن به چروك صورت ديگران، ربطی به ما ندارد. من شخصا قبول دارم برخی در سنین بالا جراحیهايی میكنند كه روح سن و سالشان از بين میرود. مثلا من شخصا موی سفيد را از مظاهر شكوه سالخوردگی و تجربه میدانم ولی به خودم اجازه نمیدهم بر اساس اين گرايش شخصيام دربارۀ كسانی كه در سنين بالا مويشان را رنگ میكنند، قضاوت كنم. چرا دائما زيبايی ظاهری ديگران را دستمايۀ قضاوتمان كنيم؟ چرا به زيبايی افكار و گفتار و رفتار آنها توجه نكنیم؟
انتهای پیام/
خبرگزاری عصرایران