برنامه هفتم و سیاست خارجی

1401/07/06 - 08:54 - کد خبر: 76002 نسخه چاپی

نصر: حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری به تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاست‌های کلی برنامه هفتم را به سران سه قوه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ کردند.

به گزارش نصر، درسیاست‌های کلی برنامه هفتم، بندهای۲۱ و۲۲ به سیاست خارجی اختصاص دارد که عبارتند از:
بند ۲۱ـ کنش‌گری فعال در دیپلماسی رسمی و عمومی با ایجاد تحول و ظرفیت‌سازی ارزشی و انقلابی در نیروی انسانی در دستگاه دیپلماسی و همکاری هدفمند و مؤثر سازمان‌ها و نهادهای مسئول در امور خارجی.
بند ۲۲ـ تقویت رویکرد اقتصاد محور در سیاست خارجی و روابط منطقه‌ای و جهانی و تقویت پیوندهای اقتصادی با اولویت همسایگان
در این مجال سعی می شود به تشریح و تببین کلید واژه های استفاده شده در بند ۲۱ پرداخته شود.
الف: کنش‌گری فعال در دیپلماسی رسمی و عمومی
کنش‌گری یا اکتیویسم (activism) به فعالیت‌های متشکل و مختلف در عرصه‌های مختلف از جمله سیاسی گفته می‌شود که با میل ایجاد تحول و ابتکار در مسیر بهبود وضع موجود به وضع مطلوب در جامعه شکل می‌گیرد. کنش‌گری دیپلماسی فعال رسمی و عمومی به این معنا می تواند باشد که فعالیتها و اقدامات دستگاه دیپلماسی و حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی باید مبتنی بر ابتکار عمل و ایجاد تحول باشد.
کُنش‌ را معمولا در مقابل واکنش که حالتی انفعالی است مطرح می کنند؛ زمانی که یک کشور موضعی اتخاذ می کند، کشور مقابل واکنش نشان می دهد که بیشتر حالت دفاعی و انفعالی دارد. اما کنش‌گری فعال به معنای یک رویکرد ابتکاری برای مطرح کردن یک حرف جدید، برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی است.
کنش‌گری فعال، به نوعی ارتباط مستقیم با میزان استقلال کشورها دارد و به هر اندازه که کشورها مستقل و غیر وابسته به قدرتهای بزرگتر باشند، توانایی کنش‌گری را به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در منطقه و سطح بین الملل دارند. بر این اساس، به هر میزان که سیاست خارجه جمهوری اسلامی با ابتکارها و رویکردهای جدید و برخاسته از استقلال کشور، سعی در تامین منافع خود نماید، به عنوان یک بازیگر موثر شناخته خواهد شد. البته کنش‌گری فعال به معنای نفی واکنش نیست بلکه واکنش بموقع و منطقی نسبت به رویدادها نیز خود نوعی کنش‌گری فعال محسوب می شود. انفعال در مقابل دشمن و دلبستگی به او در نقطه مقابل کنش‌گری فعال قرار دارد و یک نقطه‌ی منفی برای سیاست خارجی کشور است. انفعال در عرصه های سیاسی که ناشی از عدم اعتماد به نفْس و مغایر با اصل استقلال است قطعا تامین کننده منافع ملت نخواهد بود.
رویکرد ایران در مقابله با تروریسم که با حضور در خارج از مرزهای خود انجام و منجر به شکست داعش شد، نمونه ای از اقدام کُنش‌گرانه و ابتکار عمل در روابط خارجی برای تحقق اهداف نظامی و سیاسی بشمار می آید. رهبر انقلاب در این رابطه می گویند:
«ما امروز در زمینه‌های سیاست خارجی تحرک و نشاطمان خوب است و انسان این تحرک و نشاط و فعالیت وسیع را میبیند که هست. ابتکار عمل هم در بسیاری از مسائل جهانی در دست نظام جمهوری اسلامی است؛ بخصوص در مسائل منطقه‌ای. این یک پدیده‌ی کم‌سابقه و کم‌نظیری است که ابتکار عمل در دست مسئولان نظام جمهوری اسلامی است. این‌طور نیست که منتظر نشسته باشند تا دیگران یک حرفی بزنند و اینها هم به مخالفت یا موافقت یک چیزی بگویند؛ نه، اینها اقدام و ابتکار می کنند.» (بیانات ۹/۶/۱۳۸۵)
کنش‌گری فعال در دیپلماسی عمومی نیز می تواند به این معنا باشد که کشور در حوزه رسانه، دانشگاه و دیگر عواملی که ابزار دیپلماسی غیر رسمی و عمومی هستند، به یک بازیگر فعال تبدیل شود. اتخاذ موضع فعال نسبت به موضوعاتی همچون جایگاه زن، حقوق بشر و آزادی و با پرهیز از انفعال در این مقوله ها ها نمونه ای از کنشگری فعال در دیپلماسی عمومی است. رهبر انقلاب در این زمینه می گویند:
«چرا باید کسانی در زمینه‌ی زن، یا در زمینه‌ی حقوق بشر، طوری حرف بزنند که گویی ما باید بکوشیم خودمان را با نقطه‌نظرهای غربی‌ها نزدیک و آشنا کنیم؟ آن‌ها اشتباه می‌کنند. آن‌ها باید نقطه‌نظرهای خود را به ما نزدیک کنند. آن‌ها باید نسبت به مسأله‌ی زن و حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، نقطه‌نظرهای غلط و باطل خودشان را تصحیح کنند و با نظرات اسلامی مواجه نمایند؛ نه این‌که عدّه‌ای از این طرف دچار انفعال شوند.» (بیانات ۱۷/۲/ ۱۳۷۶)
مزیت فرهنگی ایران به عنوان یک کشور اسلامی و دارای تمدن غنی نیز در حوزه دیپلماسی عمومی می تواند منجر به کنش گری فعال به خصوص در ارتباط با کشورهایی که دارای قرابت فرهنگی، دینی و تاریخی با معرفی "ایران امروز" شود. این کنش گری در عرصه جهانی نیز برای مقابله با "اسلام هراسی" و "شیعه هراسی" نیز با معرفی مظاهر اسلام ناب محمدی(ص) می می تواند متجلی گردد.
اگر کشور بخواهد که به عنوان یک کنشگر فعال در دیپلماسی رسمی و عمومی ایفای نقش کند، نیازمند به نیروی انسانی انقلابی، اسلامی است. رهبر انقلاب درادامه بند ۲۱ برنامه هفتم، تحقق این هدف را «با ایجاد تحول و ظرفیت‌سازی ارزشی و انقلابی در نیروی انسانی در دستگاه دیپلماسی» می دانند. این مهم در بکارگیری و آموزش نیروهای انسانی باید در دستورکار دستگاه های ذیربط قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب در رهنمودهای خود درباره کنش گری، استفاده از نیروهای جوان را یک ضرورت قطعی دانسته و در عین حال به بهره گیری از تجربیات نیروهای کارکشته نیز توصیه می کنند.
«جوانها در واقع کنش‌گر اصلی، پیشران و حرکت‌دهنده‌ی به جلو هستند؛ وجودشان بنابراین لازم است؛ هم در دستگاه‌های دولتی لازم است، هم در دستگاه‌های قانون‌گذاری لازم است، [هم] در بخشهای مختلف لازم است. این جوانگرایی‌ای که ما گفتیم، یک ضرورت قطعی کشور است؛ امّا به معنای این نیست که آدمهای مجرّب، کارکُشته، راه‌بلد، کاربلد از دُور خارج بشوند؛ نه، ترکیب این دو یک ترکیب مطلوبی است.»
نکته آخر در بند بند ۲۱ سند برنامه هفتم، تاکید رهبر انقلاب بر همکاری هدفمند و موثر سازمانها و نهادهای مسئول در امور خارجه بوده که ناظر بر این است که دستگاههای مرتبط با روابط خارجی باید بصورت هماهنگ با یکدیگر همکاری کنند. عدم هماهنگی میان دستگاه های دولتی با یکدیگر و همچنین ناهماهنگی میان دستگاههای دولتی و غیر دولتی با یکدیگر از سوی دیگر موجب ناکارآمدی در روابط خارجی می شود. به هر میزان که وزارت خانه ها و نهادهای دولتی و غیردولتی کشور، هماهنگ و متفاهم، فعالیت های منطقه ای و بین المللی خود را دنبال کنند، در تحقق اهداف سیاست خارجی نقش موثرخواهند داشت.
بی تردید تعهد به اجرای مفاد اسناد بالا دستی در سیاست خارجی که توسط شورای امنیت ملی تصویب و به تنفیذ مقام معظم رهبری می رسد، می تواند موجب هماهنگی بیشتر میان دستگاههای مرتبط با روابط خارجی شود.

 محسن پاک آئین
انتهای پیام/
برنامه هفتم و سیاست خارجی خبرگزاری تحلیلی خبرآنلاین

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار