به گزارش نصر، در برخی موارد خشم "حق" شماست که احساسش کنید. خشم حس ما را از عدالت و مسئولیت اجتماعی کنترل میکند. این کار به ما کمک میکند تا به یکدیگر انگیزه دهیم تا مسئولیتپذیری، رفتاری انسانیتر و اخلاقیتر داشته باشیم. طبق یافتههای یک پروژه تحقیقاتی در دانشگاه ایالتی آمریکا نشان میدهد که خشم میتواند به اندازه انگیزه دادن مردم به داوطلب به عنوان همدردی موثر باشد.
خشمگین شدن دو عامل مهم و اصلی دارد:
1) عوامل درونی: عواملی که هیچکس در بروز آنها تاثیر گذار نبوده و فقط از درون خودمان سرچشمه میگیرد. مثل: افکار، عقاید، خاطرات، سرکوبها، اتفاقات گذشته و... ممکن است گاهی اوقات با یادآوری خاطرات بد، فکر کردن به اتفاقات ناگوار و… خشمگین شویم که این نوع خشم، به خاطر عوامل درونی است.
2) عوامل بیرونی: این عوامل همان طور که از نامشان هم پیداست عواملی هستند که در خارج از ذهن ما و در اطرافمان اتفاق میافتند و دیگران از خودمان در به وجود آمدنشان تاثیر گذارتر هستند. عواملی مانند رخ دادن اتفاقات بد، افراد دور و برمان، شرایط زندگیمان و...
هر دوی این عوامل را میتوان کنترل کرد. حتی عواملی که در بروزشان تاثیر گذار نیستیم، میتوان با مدیریت کردنشان، کاری کنیم که نه تنها اتفاقات بدی دامن گیرمان نشوند، بلکه از آنها به نفع خودمان استفاده کنیم! یعنی اگر کنترل خشم را به زبان ساده بخواهیم تعریف کنیم، باید بگوییم جلوگیری از رخ دادن خشم.
کنترل عصبانیت، فرایند یادگیری به رسمیت شناختن نشانههایی که شما در حال عصبانیت اقدام به آنها میکنید و آرام میگیرید میباشد. کنترل و مدیریت عصبانیت سعی میکند که شما را از حال و احساس عصبانیت بیرون آورد و یا شما را به ادامه دادن عصبانیت تشویق نمیکند. عصبانیت یک احساس متقابل، نرمال و سالم است.
کنترل عصبانیت، یادگیری این است که چگونه باید با آن مقابله کرد. همه ما در طول عمرمان موج عصبانیت را در درجات مختلف تجربه کردهایم. شاید هنگامی که شخصی در ترافیک به نحوی موجب ایجاد عصبانیت میشود، یکی از اعضای خانواده با یک مشکل کوچک مشکل بزرگتری همچون جر و بحث و درگیری لفظی ایجاد کند و یا یکی از همکارانتان که به آنها دست دوستی در همکاری دادهاید، به شما خیانت کند، دچار عصبانیتهای غیرقابل کنترل میشویم. در موارد گفته شده حتماً شما به درگیری و یا کارهای خطرناک وسوسه میشوید که در انتها شما از یک مشکل کوچک یک کوه بزرگی میسازید که برای رهایی از آن باید تقاص آن را بدهید.
نزدیک به بیست درصد کل جمعیت گرفتار چنان درجه بالایی از ستیزه جویی هستند که برای تندرستیشان خطرناک است. بیست درصد دیگر، میزان دشمنیشان بسیار پایین است و بقیه جمعیت در شرایطی بینابین هستند. خشم نوعی هیجان است که غالباً بر اثر انتظار شخص بدبین از رفتار ناشایست دیگران به وجود میآید. تحقیقات در مورد بیماران قلبی مشخص کرده است که معمولاً این افراد بسیار عجول و آماده پرخاشگری و ستیزه جویی، جاه طلب و دارای حس رقابت هستند. این گروه دارای شخصیت نوع الف نامگذاری شدند. به خاطر داشته باشیم پرخاشگری رفتاری نیست که فرد خود برگزیده باشد، بلکه ریشه عصبی-شیمیایی دارد و از این رو دلیلی برای سرزنش کردن فرد خشمگین وجود ندارد. پس شاید میتوان به جرات گفت که حضور خشم در زندگی وقتی به درجهای رسید که در عملکرد فرد اختلال ایجاد کرد نیاز به درمان و مداخله ضروری است. اما آیا میتوان خشم را به صورت ارادی کنترل کرده و از آسیبهای آن در امان ماند؟
کنترل خشم برای کمک به اجتناب از درگیری و انجام کاری که پشیمانی به بار بیاورد اهمیت زیادی دارد. پیش از این که حس خشم شدت بگیرد میتوانید از روشهای خاصی برای کنترل آن استفاده کنید.
این دو قانون ارزشمند را همیشه به یاد داشته باشید:
یک: موضوعات بیاهمیت را بزرگ نکنید.
دو: اغلب موضوعات بیاهمیت هستند!
سوء تفاهم (در مورد اشخاص و موقعیت ها) باعث بروز بسیاری از مشکلات افراد زودخشم میشود. با فراگیری تدبیر، سخت نگرفتن مسایل و اینکه چگونه با خود استدلال کنید، میتوانید از شر افکار بدبینانه، احساس خشم و رفتارهای پرخاشگرانه خود رها شوید. این مهارت را میتوانید به عنوان اولین راه کار، از همین لحظه شروع کنید.
چنانچه خشم شما ارزش ادامه دادن ندارد، ببینید آیا این خشم نابجاست و یا شما پاسخ موثر برایش ندارید. در ارتباط با محیط و موقعیت، فریاد بس کن کافی است! را آرام، بلند و یا توسط شخص دیگر سر دهید.
هرگاه دریافتید که برای تغییر موقعیت به وجود آمده در اثر خشم راه حل موثری به ذهنتان نمیرسد، سعی کنید افکار خود را هر چه سریعتر از موضوع منحرف کنید. در هنگام خشم، سعی کنید ذهن خود را از موقعیت موجود به موضوع سرگرم کنندهای معطوف دارید. مثل ورق زدن مجله، تماشای دیگران و یا اندیشیدن به یک رویای دلپذیر.
برای کم کردن علایم بدنی و تنشهای ایجاد شده به واسطه خشم، عضلات بدن خود را شل کنید، به طور طبیعی نفس بکشید و تمام حواس خود را به جریان تنفس خود معطوف دارید. این کار را تا از بین رفتن علایم تنش ادامه دهید آنگاه بر تنفس خود تمرکز کنید.
فراموش نکنیم که دلیل آنکه خداوند به ما دو گوش و یک دهان عطا کرده است، این بوده که بیشتر گوش کنیم و کمتر حرف بزنیم. تصمیم بگیرید در مکالمات خود با دیگران کمتر بر افکار و عقاید خود پافشاری کنید و بیشتر بر گوینده و پیام او تمرکز داشته باشید و سعی کنید که مهارت گوش کردن را در خود پرورش دهید. وقتی کسی حرف میزند، سکوت کنید و حواس ذهنی و فیزیکی خود را به گوینده معطوف نمایید. پیش از آنکه عقیده و فکر خود را ابراز کنید، آنچه را که از پیام گوینده دریافت کردهاید، برایش بازگو کنید و آنگاه به او فرصت دهید تا آنچه را که شما از گفته هایش درک کردهاید، تایید کند.
به خاطر بسپارید که اغلب اوقات، قضاوت سریع شما در مورد انگیزه اعمال دیگران درست نیست. بنابراین، سعی کنید مهارت خوب فکر کردن در مورد دیگران و خوشبین بودن در مورد اعمال آنها و احساس همدردی با آنان را تمرین کنید. هرگاه احساس کردید که تفکرات پرخاشگرانه، احساسات ستیزهجویانه و بدبینی از رفتار دیگران بر شما چیره شده است، با خود شروع به صحبت کنید و به خود بقبولانید که شاید آن فرد برای عمل خویش دلیل قانع کنندهای داشته باشد و به جای خودخواهانه قضاوت کردن، منصفانه قضاوت کنید.
هیچ موردی وجود ندارد که شما نتوانید افکار ستیزهجویانه، بدبینی و خشم خویش را مهار کنید. سعی کنید که در مواجهه با مشکلات، لبخند بزنید. تداوم در اجرای این تمرین به شما ثابت خواهد کرد که هیچ موردی ارزش آن همه صدمه زدن خویش را ندارد.
و در پایان این مهم را همیشه در لحظههایتان به خاطر بسپارید که گویی امروز آخرین روز زندگی شماست. با هر مسئلهای روبرو شدید، تفکر فوق را در ذهن خود داشته باشید و آنگاه پیش از اینکه خیلی دیر شود، بیاموزید که روزهای زندگیتان چگونه در آرامش بیشتری سپری کنید.
سهیلا کریم زاد شریفی، دانشجوی دکتری روانشناسی
منتشر شده در شماره سوم ماهنامه نصر آذربایجان
نسخه دیجیتال سومین شماره ماهنامه نصر آذربایجان به دنبال استقبال مخاطبان به عنوان اولین ماهنامه گویای ایران در دسترس عموم قرار گرفته است. برای مشاهده نسخه دیجیتال و مطالعه مطالب این ماهنامه این لینک را کلیک کرده و ورق بزنید.
انتهای پیام/