یادداشت/
جنبش مشروطه، تبریز را از یاد نمی برد
نصر: امروز یکصدو شانزدهمین سالروز صدور فرمانمشروطه و پیروزی اینجنبش است.(۱۲۸۵ش)
فارغ از نگاه های متمایز و ارزیا بی های متفاوت، جنبش مشروطه و نهضت آزادیخواهی ملت ایران در اواخر سده ی سیزدهمهجری شمسی، صفحه ی جدیدی در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران معاصر بود که منشاء حرکت های بعدی ملی-مذهبی و عدالت خواهی و جریانات ادبی و سیاسی در ایران شد..در استبداد قاجاری همه ی مقدرات ملک و میهن و صلاح مردم در دست سلطان یا به قول خودشان ظل الله بود و تا آنزمان در ایرانمفهومی بنام《ملت ایران》تقریبا معنی نداشت و همه رعیت شاه قاجار بودند. این ننگ در کنار حضور استعمار و تضییع استقلال ایران با انعقاد قرارداد های استعماری ،هر ذهن آگاه و آزاده ای را می آزرد. در چنین شرایطی جنبش مشروطیت با هر منشاء و آرمانی که ارزیابی بشود، بدنبال پی ریزی مفهوم قانون و حقوق ملت و حکومت قانون بود.بررسی ماهوی مشروطه به دفعات در این سالها گفته و نوشته شده است و این که متاسفانه فرجام قیام با توطئه های بعدی و تک روی های برخی افراد ضایع گشت هم هدف این یادداشت رسانه ای نیست. در ایننوشته کوتاه نقش ممتاز مبارزان آن دوره در تبریز را به نیت احترام به آنها در سالگرد قیاممرور میکنبم تا نسل جدید آن فدا کاری ها را از یاد نبرند..باری در سالهای بین ۱۲۸۲ تا ۱۲۸۴ه.ش بتدریج این جنبش شکل گرفت و پس از مبارزات و و سختی های فراوان، حمایت های مراجع دینی شجاع و نو اتدیش و مقاومت مبارزان طبقات مختلف و روشنفکران، منجر به صدور فرمانمشروطه و تشکیل مجلس گردیده و .انقلاب به ثمر نشست اما .استبداد قاجاری منافع و اختیارات خود را از دست داده می دید و انقلاب را بر نمی تافت.پس باید مبارزه همچنان ادامه می یافت چرا که دستاورد مردم هر آن تهدید می شد و با به توپبستنمجلس به فرمان محمد علی شاه ،عملا حمله به انقلاب آغاز شده بود و اینک زمان حراست از دستاورد ها بود.مرحله ی حساسی برای جنبش و نجات انقلاب شروع شده بود..زمان پایداری بودو تداوم قیام و تثبیت آن ضرورت داشت. از آنجا که در تاریخ تحولات کشورما همواره مردم آذر بایجان نقش ویژه ای داشته اند. در جریان حرکت تجدد خواهی و استبداد ستیزی مشروطیت، نیز نقش تبریز و آذر بایجان هم در شکل گیری جنبش و همدر حمایت از تداوم آن برجسته بود.وجود جریانات قوی فرهنگی و روشنفکری و پایگاه قوی علمای شجاع ونو اندیش دینی در تبریز و سابقه ی مقاومت و رادمردی و مبارزاتی مردم آن در پهنه ی وسیع تاریخ ایران و آشنا بودن آنها با مفاهیم تجدد و پیشرفت بدلیل موقعیت خاص جغرافیای و انتشار نشریات و رفت و آمد نخبگان و روشنفکرانتبریز به اروپا و روسیه و مشاهده ی نمود های پیشرفت آنبلاد، ،عوامل مهمی برای ایفای چنیننقش ممتازی برای آذربایجانو تبریز محسوب می شد..در تحولات مهمتاریخی ایران، مردم تبریز همواره حضورتعیینکننده داشته و به خوبی دینخود را به ایرانایفا نموده و آنرا از یاد نبرده است..این را می تواندر قالب نقش تمامکننده در جریانات سیاسی و اجتماعی، تبریز همارزیابی کرد.وقتی حرکت عدالت خواهانه ی مردم توسط محمد علی شاه قاجار و همراهی برخی مرتجعین واپسگرا نادیده گرفته شد و کودتایی شکل گرفت و ،شاه قاجار با هدف حذف ملت و قانون ،یعنی دو مفهومکلیدی نزد مشروطه خواهان، مجلس تازه تاسیس را که بعنوانتنها نشانه ی ملت بود ، به توپبست، بدینخیال بود که با خفه کردن تهران اتقلاب بر می افتد.غافل از اینکه ایران فقط پایتحت نبود واکنون ولایات هم در سرنوشت سیاسی کشور تعیینکننده بودند.همچون همیشه و اینبار هم آذر بایجان و تبریز سر افراز است که بعنوان اولین شهر بپا می خیزد تا از دستاورد های جنبش مشروطه صیانت کند و با تحمل سختی های فراوان و کمنظیر که تاریخ آن را ستوده است، با مقاومت جانانه در برابر محاصره ی شهر ، انقلاب توده های ملت را نجات داده و استبداد قجری را عقب می راند. گویی وظیفه ی این مردم رشید و شجاع ، همراهی ایران بزرگ در تمام عرصه های سخت تاریخ است و این بزرگتریننشانه ی بارز ایران دوستی و وفاداری آذربایجان و تبریز قهرمان است...سخنگفتن از آن روز های طاقت فرسای محاصره تبریز و رشادت های مبارزان مشروطه و صبر مردمدر برابر محاصره ی شهر توسط عمال قاجار، مستلزم سطور فراوانی است که از عهده ی این قلم ناتوان خارج است. الحمد لله قهرمانان امروزی مشروطه ،نویسندگان و محققین بزرگی چون مرحوم سرداری نیا،استاد رییس نیا و .... از آنجمله اساتید ی هستتد که بی غرض و بی طرف در این راه عمری صرف کرده اند. و محققاته تاریخ آن دوره را با بیانی شیوا تدوینکرده اند که درودشانباد. به قول ادوارد براون.رشادت های مبارزانمشروطه در تبریز را میتوان همچون تابلوی زیبایی از همبستگی غیرتمدانه مردماین شهر در مقابل استبداد محمد علی شاه و ارتجاع تصویر کرد که در ان مبارزان و مجاهدان با سلایق مختلف، بازاری و روشنفکر و روحانی و کارگر و ارمنی و مسلمان و حتی مبارزان آزادیخواه قفقازی ،هر یک نقشی برای پاسداشت آزادی و حقوق حقه ی ملت و بر چیدنبساط استبداد ایفا کردند..نام بردن تک تک مجاهدان آن دوره در اینجا میسر نیست و تبربز و ایرانهمیشه به آنها می بالد.هنوز هم متولیان فرهنگی شهر در پاسداشت آنمبارزان آنگونه که باید کار نکرده اند.قیام تبریز هماز نظر شکل و هم گستردگی متفاوت از سایر شهر ها بود که باید بیان شود
این شهر در اکثر مقاطع حساس ایران را یاری نموده است.. نقش بزرگ تبریز در دوره های بعدی بویژه انقلاب اسلامی و جنگتحمیلی هم برجسته و ماندگار بوده و پر است از صحنه های شجاعت و ایثار برای ایران عزیز که خود حدیث مفصلی است.باری بدینگونه تبریز و آذر بایجان همواره حافظ استقلال و یکپارچگی ایرانبوده و هست، حتی اگر در دوره های مختلف از مرکز نشینان بی مهری و کملطفی ببیند و علی رغمداشتن استعداد های فراوان انسانی و طبیعی بر اثر کجسلیقگی و کجفهمی برخی مدیران و برنامه ریزان ملی،هنوز چهره ی خوب توسعه را آنگونه که شایسته است لمس نکرده است.
روا نیست منطقه ای با اینپیشینه ی مبارزاتی و دفاع از دین و ملت و تمامیت ارضی ،در برنامه ریزی های ملی در الویت چندم بوده و در انبوهی از مشکلات تنها گذاشته شود در حالیکه مردم این خطه ایران را در تاریخ تنها نگذاشته است به قول رهبر فرزانه،آذربایجان سر ایران است..کجای پهنه ی وسیع ایران اینگونه سلحشوری و عشق به ایران را با این کیفیت سراغ داریم؟عده ای به اصطلاح نظریه پرداز کج فهمهمیشه در صدد به حاشیه راندن نقش آذر بایجان در تاثیر گذاری های ملی هستند غافل از اینکه آذر بایجان نه حاشیه بلکه متن موجودیت ایران بزرگ است .
در سالگرد قیاممشرو طه ،یاد و نام مجاهدان و شهیدان آن قیامرا گرامی می داریم.
به قلم محمد باقر واصلی
انتهای پیام/
نصر