ایران طی تاریخ در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دستخوش تغییرات بسیاری شده که تأثیرات آن طی دهههای بعدی گاهاً نمودهای جبرانناپذیری در جامعه داشته است، پس از افزایش یکباره تعداد متولدین در دهه 60، چالشهای بسیاری طی دهه 80 و حتی اکنون برای جوانان این نسل اعم از تأمین هزینه زندگی، ورود به دانشگاه، به دست آوردن موقعیت شغلی و حتی ازدواج به وجود آورد.
با رواج این فرهنگ در بطن جامعه ایران، میزان فرزندآوری طی دهه 70، 80 و 90 بهطور چشمگیری کاهش یافت و متقاعد کردن زوجین برای تصمیم به فرزندآوری به یکی از چالشهای مهم خانوادههای ایرانی تبدیل شد. بنا به اظهار جوانان متولد دهه شصت و هفتاد که در سنین فیزیکی مناسب برای فرزندآوری قرار دارند، اقدام به این تصمیم یکی از سختترین مراحلی است که در زندگی خود سپری میکنند.
بر اساس نتایج برخی از پژوهشها عواملی چون نابسامانی اقتصادی، نبود درآمد کافی، اطمینان نداشتن از آینده شغلی و تأمین مالی مهمترین موانع اقتصادی و ناامیدی از داشتن آیندهای امن، رشد فردگرایی، نداشتن آمادگی روحی برای تولد فرزند، جامعهپذیری ناقص، تغییرات نقش و جایگاه زنان در جامعه از جمله عوامل فرهنگی و اجتماعی در کاهش فرزندآوری هستند. باید به این مسائل بهطور دقیق و کارآمد پرداخت و نباید از تأثیر آنها بر ازدواج نکردن افراد مجرد و تمایل نداشتن زوجهای جوان برای بچهدار شدن غافل شد
.
با کاهش جمعیت جوان، آسیبها و پیامدهای منفی در جامعه همچون کاهش نیروی کار و افزایش مصرفکنندگان، ایجاد مشکل در رشد و پیشرفت کشور، کاهش تولید و افزایش واردات، کاهش پتانسیلهای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین تضعیف ریسکپذیری جامعه در حوزه های مختلف نمود مییابد. اما نکته قابل تأمل در این میان وضعیت روانی و باورهای نسل جوان فعلی است که در این خصوص پدید آمده و رسیدگی به آن میبایست یکی از مهمترین اهداف مسئولان فرهنگی کشور باشد.
متأسفانه با نابسامانی در رگهای اقتصادی کشور و تمرکز عمده دولت و حتی مردم بر این مسئله، بهبود و رسیدگی به وضعیت روانی افراد جامعه مورد غفلت قرار گرفته است. درگیری عمده مردم برای تأمین مایحتاج زندگی و یا یافتن شغل مناسب زمان کافی برای رسیدگی به سلامت روان را از آنها گرفته که به دنبال این موضوع میزان افسردگی، احساس ناکارآمدی و جامعه زدگی در میان افراد افزایش یافته است.
از دیگر دلایلی که در جامعه برای کاهش فرزندآوری خانوادهها نسبت داده میشود، تغییرات نقش و جایگاه زنان است؛ مسلماً با حضور بیشتر زنان در جامعه و افزایش میزان تحصیلات آنها تصمیم به ازدواج در سنین ابتدایی جوانی در میان آنها کمرنگ شده است، این اتفاق حتی در میان زنان روستانشین نیز رواج پیدا کرده و دختران جوان در حد توان در مقابل ازدواجهای زودهنگام و زایمان در سنین کمتر از 20 سال اجتناب میکنند.
نبود حمایت از طرف دولت و حاکمیت برای فرزندآوری نیز عاملی دیگر در کاهش تمایل زوجها در فرزندآوری است. عدمحمایت جدی دولت از فرزندآوری در کنار نبود مشوقهای لازم دست به دست هم داده تا شاهد سیر نزولی جمعیت در کشور باشیم، در کشورهای پیشرفته مشوقهایی برای زوجین در نظر میگیرند تا به فرزندآوری تشویق شوند و حتی در این بین در کنار گزینههای تشویقی موانع فرزندآوری را کاهش میدهند، اما این مشوقها در کشور ما کمرنگ و ناکارآمد است، همانطور که مرخصی زایمان برای بانوان در کشور ما نهتنها تشویق محسوب نمیشود، بلکه آنها را به سمت بیکاری سوق میدهد در حالیکه باید به بانوان اطمینان خاطر داده شود که بعد از دوران مرخصی زایمان به کار باز میگردند تا بتوان به افزایش مدت مرخصی زایمان به چشم مشوق برای افزایش تمایل فرزندآوری نگاه کرد
.
کلام آخر اینکه، با وجود تمامی مشکلات اقتصادی و فشارهای ناشی از آن بر زندگی افراد جامعه، امید به زندگی و تأمین امنیت روانی دو حلقه مفقوده زندگی جاری در کشور ما است که زمینه بروز بسیاری از مشکلات از جمله عدم تمایل به فرزندآوری را افزایش داده است. هر جامعه و کشوری در کنار برنامههای سیاسی و توسعهای خود برای دوام و پایداری نیازمند جامعهای سالم و امیدوار است، تا زمانی که این دو مورد تأمین واقع نشوند، سایه فرسودگی و ناامیدی بر جامعه گستردهتر خواهد شد.
نویده رئوف فرد
منتشر شده در شماره دوم ماهنامه نصر آذربایجان
نسخه دیجیتال دومین شماره ماهنامه نصر آذربایجان به دنبال استقبال مخاطبان به عنوان اولین ماهنامه گویای ایران در دسترس عموم قرار گرفته است. برای مشاهده نسخه دیجیتال و مطالعه مطالب این ماهنامه این
لینک را کلیک کرده و ورق بزنید.
انتهای پیام/