جستاری برای نجات فوتبال حرفهای تبریز؛
مکتب فوتبال تبریز
نصر: پیدایش فوتبال صنعتی تبریز از دهه 50 آغاز شد؛ زمانی که تبریز به عنوان قطب صنعتی کشور و صنایع مادر مورد بهرهبرداری قرار گرفت و قرعه اول فوتبال بهنام ماشینسازی تبریز افتاد؛ پس از آن تراکتورسازی تبریز شروع به فعالیت کرد که این اتفاقات سبب شد تا فوتبال حرفهای تبریز به تدریج توسعه پیدا کند و ماشینسازی و تراکتورسازی تبریز به جام تخت جمشید راه یافتند. پس از این اتفاق دیگر صنایع بزرگ تبریز جا پای بزرگسالان نهادند و در نهایت «کمپیدرو» در دستههای پائین چهره شد و در آستانه حضور در سطح اول فوتبال ایران قرار گرفت.
با این حال اوج گسترش فوتبال تبریز دردهه 60 بود چرا که بسیاری از صنایع و سازمانها در فوتبال سرمایهگذاری کردند و در نهایت برخی از باشگاههای فوتبال در دهه شصت و برخی دیگر از آنها در دهه هفتاد توانستند در سطح اول فوتبال تبریز قدم بردارند. باشگاههایی مانند ایدم، موتوژن، پیستونسازی، راه آهن، آتشنشانی، آذرآب، پاس، برق، عقاب، گچ آذربایجان، ریختهگری، بلبرینگسازی، پتروشیمی و... از جمله این باشگاههایی بودند که در طول سالهای گذشته دوام نیاوردند و فقط تنها نام آنها ماندگار شد.
بعد از تشکیل تیمهای متعدد در تبریز و با توجه به کثرت باشگاهها، تیمهای تبریزی به چهار دسته تقسیم شدند و در چهار دسته یک، دو، سه و چهار به رقابت پرداختند که تعداد این تیمها به حدود 48 تیم میرسید. پس از آن با شروع فوتبال حرفهای در کشور و افول اقتصادی صنایع در تبریز، فوتبال تبریز از لحاظ کیفیت و کمیت دچار افت و نزول گردید؛ بطوریکه تا دهه هشتاد و نود تمامی این باشگاهها نابود شدند و فوتبال حرفهای تبریز تنها در گسترش فولاد، شهرداری، ماشینسازی و تراکتورسازی خلاصه شد.
با شروع لیگ حرفهای کشور، نزدیک به یک دهه فوتبال تبریز در سطح اول فوتبال حرفهای کشور باشگاهی نداشت تا اینکه در دهه نود تیم تراکتورسازی به لیگ حرفهای صعود کرد و در برههای از زمان برای فوتبال تبریز و آذربایجان افتخاری بود که در آن برهه بایستی برای فوتبال حرفهای برنامه جامعی طراحی میشد که این کار انجام نشد و با روزمرهگی و بیبرنامگیها، انحصارطلبی و عدم ثبات در ارکان باشگاهی، فوتبال تبریز دچار افت شد.
الگو برداری از یک برنامه توسعه فوتبال بدون توجه به هویت، سبک و ارکان فوتبال و آمایش سرزمینی آن منطقه جریانی زودگذر بوده و هیچ تغییر رویکردی و تحولی برای رشد و پیشرفت فوتبال نخواهد داشت. بومیسازی فوتبال و تلفیق مولفههای فوتبال حرفهای با مکتب فوتبال منطقه باعث تعمیق ریشههای فوتبال در فرهنگ و تاثیر آن در ویژگیهای جمعیت شناختی تماشاگران و مدیران فوتبال شده و باعث بهوجود آمدن سیستم جامع برای برنامهریزی و بهرهمندی از ظرفیتهای فوتبال خواهد شد.
در فوتبالی که اجزای تشکیل دهنده آن وارداتی بوده و انحصارطلبی و نگرش بخشی اصلیترین محور فعالیت باشگاه را تشکیل میدهد و خروجی آن بینتیجه بوده، سرمربیان و بازیکنان غیر بومی بر پیکره آن تحمیل خواهند شد. پس باید به این سوالها پاسخی یافت که آیا فوتبالی که سالانه میلیاردها تومان در آن هزینه می شود، از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی ارزش سرمایهگذاری دارد؟ یا چه زیرساختهایی برای توسعه فوتبال استان ایجاد شده است یا جوانان و نوجوانان چه بهرهای از این فوتبال برده اند؟ فوتبال پایه چه تحولی پیدا کرده و کدام مربی بومی استان ارتقا یافته و در لیگ حرفهای مربیگری میکنند؟ در زمینههای علمی نیز باید پرسید کدام کنگره و آسیبشناسیها برگزار شده و کدام ارزیابیها برای فوتبال حرفهای از کانال ساختارهای رسمی استان تدوین و طراحی شده است؟
به طور کلی باید فوتبال نتیجهگرای استان مورد بازنگری قرارداده شود و عوامل سازنده فوتبال یعنی مدیران و مربیان با برنامههای راهبردی، سرمایههای هدایت شده بازیکنان با استعداد و پرتلاش بومی و در نهایت تالار گفتگوی توسعه فوتبال استان را سازماندهی نمایند و اصول فوتبال حرفهای را با مولفهها و شاخصهای فوتبال مدرن دنیا مرتبط سازند و فلسفه حاکم بر فوتبال تبریز را با تربیت مدیران تحولگرا و ساختارمند و همچنین مربیان صاحب سبک و بازیکنان مستعد و افزایش تعداد فوتبالیستهای بومی، ارکان باشگاهها را توسعه دهند تا بتوان فوتبال حرفهای تبریز و آذربایجان را طراحی کرد که برای این کار اقدامات زیر مورد نیاز است:
1. تدوین برنامه جامع فوتبال استان
2. بهرهمندی از ظرفیتهای موجود فوتبال
3. پرورش مدیران متخصص فوتبالی
4. برنامهریزی برای ارتقا مربیان بومی
5. استفاده از ظرفیتهای فرهنگی استان
6. استفاده از نخبگان فوتبال در ساختار باشگاهها
7. کیفیت بخشی به ارتقا فنی مدارس فوتبال
8. طراحی سیستم ارزیابی فوتبالی
9. تشکیل شورای توسعه فوتبال استان
با توجه به مطالب مذکور میتوان نتیجه گرفت تنها راه نجات فوتبال حرفهای تبریز، طراحی یک سیستم و برنامه مدون توسعه و تحولگرا با تقویت مولفههای آن از لحاظ سختافزاری و نرمافزاری و تعامل سازنده با ساختارهای رسمی موثر در فوتبال و بهرهمندی از ظرفیتهای علمی نخبگان فوتبال و بازنگری در ماموریتها و وظایف حوزههای مختلف فوتبالی با رعایت پروتکلهای آسیایی و جهانی با تاکید بر فرهنگ مبتنی برمبانی اخلاقی و حرفهای توسط هواداران و متولیان در فرآیند توسعه فوتبال خواهد بود.
رسول صادقی، کارشناس فوتبال
انتهای پیام/
نصر