اختصاصی نصر |

ماجرای گم شدن عسل و ازدواج با امیرحسین / اظهارات تامل برانگیز مادر امیر حسین

1400/10/29 - 08:21 - کد خبر: 57571 نسخه چاپی

نصر: دو روز پیش که تصویر دختر نوجوانی به نام عسل در رسانه های منتشر شد همه عزم شان را جزم کردند تا این دختر را پیدا کنند.

به گزارش نصر، تصویر توسط پدر عسل منتشر و عنوان شده بود که 17 روز است که از دخترمان بی خبریم.
پدر این دختر نوجوان از نگرانی اش به رسانه های گفته بود و اینکه هیچ اطلاعی از دلایل گم شدن دخترشان ندارند تا اینکه با رسانه ای شدن موضوع عسل خود را به کلانتری اهر معرفی می کند و پرده از ماجرای گم شدن این دختر نوجوان برداشته می شود.
گویا این گم شدن هم حکایت از ماجرای تکراری فرار دختر و پسر عاشق بود که بارها در گذشته نیز بوده و به نوعی دلیلی تکراری است اما این ماجرا نقاط تامل برانگیزی دارد که در گفت و گو با مادر امیر حسین همان پسری که گویا دوست عسل بود؛ مطرح شده است.
 
ازدواج امیرحسین و عسل
مادر امیرحسین در گفت و گو با خبرنگار سرویس حوادث نصر از ازدواج این دو نوجوان خبر داد البته ازدواجی که وی به شدت با آن مخالف بود.
مادر امیرحسین به دلایلی به شدت مخالف این ازدواج بود، وی در تماسی، درخواست کرد تا درد و دل هایش رسانه ای شودتا  درس عبرتی شود برای سایر والدین نوجوانان.
 
اعتیاد پدر امیرحسین
مادر امیر حسین می گوید: ۲۰ سال پیش با پدر امیرحسین ازدواج کردم، ازدواجی که تمام خوشبختی های زندگی ام را از من گرفت، چرا که بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم خودزنی دارد و خانواده وی این موضوع را از من پنهان کرده بودند؛ بدبختی ام زمانی دو چندان شد که همسرم بعد از ازدواج در دام اعتیاد نیز گرفتار شد.
تمام رفتارها و پرخاشگری هایش را فقط به خاطر وجود فرزندانم، امیرحسین و پسر کوچکم، تحمل می کردم. اما دیگر کاسه صبرم لبریز شد و پنج سال است که طلاق گرفتم.
 
آغاز اعتیاد امیرحسین از 8 سالگی!
وقتی امیرحسین تنها هشت سالش بود، با تقلید از پدرش به مصرف الکل و حشیش روی آورد، امیرحسین هم مانند پدرش خودزنی دارد و طبق دستور روانپزشک امیرحسین را در بیمارستان رازی بستری کردم، به امید آن که بهتر شود و بتواند کار کند و روی پای خودش بایستد تا مانند سایر جوانان زندگی معمولی داشته باشد.
اما از آنجایی که در بیمارستان رازی تبریز، در بخش نوجوانان دختر و پسر را کنار هم نگه می دارند نه به صورت جداگانه؛ آن جا بود که امیرحسین با عسل آشنا شد که ای کاش هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد.
من پسرم را برای درمان در بیمارستان رازی بستری کرده بودم نه آن که به جای درمان، سرنوشتش از اینی که هست تلخ تر شود.
 
عقد امیرحسین و عسل
امشب بنا به دستور قانون، عسل و امیرحسین به عقد هم درآمدند؛ ولی من به دلایلی به شدت مخالف این ازدواج هستم، و نگران سرنوشت فرزندی که از عسل و امیرحسین به دنیا خواهد آمد.
انتهای پیام/
ماجرای گم شدن عسل و ازدواج با امیرحسین / اظهارات تامل برانگیز مادر امیر حسین فاطمه قلی پور گنجه لو


نظرها بسته شده اند

نمایش 3 نظر

  امیرحسین   سال پیش  

امیرحسین

  ۰   سال پیش  

۰

  ۰   سال پیش  

۰
پژوهشیار