گزارش اختصاصی نصر/
پسر 17 ساله، قاتل اصلی پسربچه سه ساله بستان آبادی/ اعترافات تکان دهنده متهم به قتل
نصر: صبح روز 21 آبان ماه سال 1399 بود که کودک سه ساله بستان آبادی به نام "امیرعلی"، بعد از خارج شدن از منزلشان دیگر بازنگشت و پدر و مادرش را در شوک گم شدن معمای خود قرار داد.
به گزارش نصر، بعد از گذشت 58 ساعت از زمان گم شدن این کودک، پیکر بی جان وی در داخل گونی در یکی از روستاهای اطراف بستان آباد پیدا شد. در همان زمان و به دنبال کشف جسد امیرعلی، پدر وی دو تن از اقوام دور خود را به عنوان مظنونین اصلی پرونده به مامورین آگاهی معرفی و اعلام کرد: "دشمن اصلی ما این افراد هستند و احتمال این که پسرم را بر سر این دشمنی به قتل رسانده باشند زیاد است." همچنین به دلیل پیدا شدن جسد از روستای "ارجان" بستان آباد که محل زندگی همان افراد مورد شک پدر امیرعلی بوده است، آنان به عنوان متهمان اصلی این پرونده دستگیر شدند.
نحوه دستگیری متهم اصلی پرونده
اما با توجه به گزارشات واصله به تیم جنایی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز، مبنی بر اعمال غیراخلاقی پسری 17 ساله، ساکن بستان آباد (از اقوام نزدیک امیرعلی و متهم اصلی پرونده) با کودکان خردسال و همچنین با توجه به این که جسد امیرعلی در داخل گونی ضایعات پیدا شده بود و متهم مذکور نیز در کار ضایعات بود، جرقه ای در ذهن قاضی ضیامهر، بازپرس ویژه قتل شعبه شش دادسرای عمومی و انقلاب تبریز شکل گرفت و این فرضیه را در ذهن وی مطرح کرد که شاید قاتل اصلی امیرعلی هم این فرد باشد.
در این راستا، بنابر دستور بازپرس ضیامهر، کارآگاهان پلیس آگاهی استان، تحقیقات گسترده خود را برای روشن شدن حقیقت با این فرضیه بازپرس آغاز کرده و موفق شدند متهم اصلی قتل امیرعلی را دستگیر نمایند.
در طی این مدت، با وجود فشارهای مکرر شبکه های خارجی مبنی بر مجازات هرچه سریعتر قاتل امیرعلی، اما تیم جنایی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز، با دقت اقدام به بررسی تمام ابعاد ماجرا نمودند تا سر انسان بی گناهی بالای دار نرود.
همین گونه هم شد، مظنونین اولیه این پرونده بعد از چندین ماه بی گناه ازآب درآمدند و قاتل اصلی در چنگال قانون قرار گرفت.
در حالی که امیرعلی به شدت گریه می کرد، وی را با دستانم خفه کردم
متهم به قتل امیرعلی در صحنه بازسازی جرم که بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز، همچنین تیمی از مامورین آگاهی استان و شهرستان بستان آباد نیز حضور داشتند، در رابطه با جزییات به قتل رساندن امیرعلی گفت: ساعت 9 صبح روز حادثه، امیرعلی را بغل گرفتم و به گوشه ای از منزل خود که برای کار ضایعات استفاده می کنم، بردم. وی را به پشت خواباندم، امیرعلی به شدت گریه می کرد و می خواست وی را رها کنم؛ اما من با تمام قدرت دست خود را به مدت پنج دقیقه بر دهانش گذاشتم تا هم صدایش قطع شود و هم نفسش!
وقتی فهمیدم امیرعلی دیگر نفس نمی کشد، پشیمان شده و بر بالای جسدش نشسته و گریه کردم. خیلی هم ترسیده بودم. از بالای دیوار اطراف را نگاه کردم تا از عدم حضور افراد در این اطراف مطمئن شوم. وقتی دیدم کسی نیست، سریع از داخل ضایعات، گونی سیاه رنگی که برای همین کار ضایعات استفاده می کنم، برداشتم و امیرعلی را در داخل آن گذاشته و در لابه لای ضایعات پنهان کردم.
برای رد گم کنی، من هم به شدت دنبال امیرعلی می گشتم
به منزل برگشته و متوجه شدم همه به دنبال امیرعلی می گردند، برای این که کوچکترین شکی به من نداشته باشند من هم همراه خانواده امیرعلی همه جا را به دنبال وی گشتم.
تا این که ساعت 10 شب شد، دوباره به محل حادثه برگشته و گونی امیرعلی را همراه خود به کنار درختی در فاصله اندکی از منزلمان بردم و در میان دو درخت، گذاشته و روی آن را کلا با خار و خاشاک پوشاندم تا مبادا کسی آن را ببیند و دوباره به خانه برگشتم.
ولی این بار متوجه شدم از نظر خانواده امیرعلی، مظنون اصلی دو تن از اقوام دورمان هستند؛ من هم از این فرصت استفاده کرده و شب بعد، جسد را در روستای محل زندگی همان افراد مظنون رها کرده و به منزل برگشتم تا ذهن ها را به سمت همان متهمان منحرف کنم.
کینه از پدر امیرعلی باعث شد او را بکشم
وی در پاسخ به سوال بازپرس پرونده در رابطه با انگیزه قتل، این گونه اظهارات خود را بیان کرد: چون پدر من با پدر امیرعلی درگیری و اختلاف داشتند، از آن ها کینه به دل گرفته بودم و تقریبا 20 روز قبل از به قتل رساندن امیرعلی نیز، پدر من با پدر امیرعلی جر و بحث و دعوای شدیدی کردند و همین جر و بحث باعث رانده شدن من از سوی پدرم شد؛ من هم تصمیم گرفتم از طریق امیرعلی از آنان انتقام بگیرم.
لزوم مراقبت از کودکان خردسال
در پایان قاضی ضیامهر، ضمن توصیه به والدین در مراقبت هرچه بیشتر از کودکان خردسال خود اظهار داشت: هموطنان عزیز در مراقبت از فرزندان کم سن و سال خود دقت بیشتری نمایند تا کودکان در دام این چنین افرادی گرفتار نشوند و بار دیگر شاهد چنین حوادث دلخراشی نباشیم.
جزییات گم شدن امیرعلی از زبان پدرش
پدر امیرعلی در زمان گم شدن فرزندش در گفتگو با خبرنگار نصر در رابطه با جزئیات پیدا شدن جسد پسر سه ساله اش این گونه گفته بود: بعد از سه روز جست و جوهای فراوان در پی پیدا کردن امیرعلی، شب گذشته (23 آبان ماه) حوالی ساعت ۲۰، تماسی از طرف یکی از آشنایان از روستای "ارجان" دریافت کردیم که خبر از پیدا شدن جسد پسربچه ای را به ما دادند. برای شناسایی جسد، همراه مامورین آگاهی سریع به روستای مذکور رفتیم.
جسد داخل گونی در کنار جاده انداخته شده بود
پدر امیرعلی با بیان اینکه جسد پسرم را داخل گونی گذاشته بودند، افزوده بود: در روستای ارجان، نهر آبی وجود دارد که جسد پسرم را در داخل گونی با فاصله ۱۰۰ متری از آن، در کنار جاده گذاشته بودند.
اما مامورین آگاهی اصلا اجازه ندادند به جسد دست بزنیم و بقیه قسمت های بدنش را بررسی کنیم که آیا جراحتی در بدن پسرم وجود دارد یا نه؛ تنها صورتش را باز کردند و از ما خواستند تا جسد را شناسایی کنیم.
چوپان اطلاع داده بود
این پدر داغدیده از نحوه با خبر شدن از محل جسد امیرعلی گفته و ادامه داده بود: چوپانی که در اطراف نهر آب روستای ارجان مشغول انجام کارهای خودش بود، بعد از رو به رو شدن با جسد شخصی در داخل گونی، سریع موضوع را به اهالی روستا گزارش می دهد؛ که چون یکی از اهالی روستای مذکور از آشناهای ما بوده و در جریان گم شدن امیرعلی قرار داشت، سریع با ما تماس می گیرد تا برای شناسایی جسد به مکان مورد نظر برویم.
این گزارش می افزاید، هم اکنون این پسر 17 ساله (متهم به قتل امیر علی)، در اختیار قانون قرار دارد و منتظر اجرای قانون است.
انتهای پیام/
نصر