اختصاصی نصر/
کلاهبرداری باندی با طلا و عتیقه جات دروغین از مردم
نصر: باندی بزرگ در آذربایجان شرقی با استفاده از عتیقه و طلاهایی که وجود خارجی نداشت، به سودهای کلانی دست یافتند.
به گزارش نصر، پرونده حجت، 35 ساله و مالک یکی از معادن استان که با ادعای دروغ خود مبنی بر کشف تونل پر از طلا در حفاری خود، دندانپزشک تبریزی را فریب را داده بود. خیلی زود در دام قانون افتاد؛ یکی از این چنین پرونده ها است.
اما ماجرای کلاهبرداری با استفاده از طلا و عتیقه جات دروغین در آذربایجان شرقی تنها به پرونده حجت ختم نمی شود.
"فیروز شکری زاده، رییس شعبه 115 دادگاه کیفری 2 تبریز در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار نصر به تشریح پرونده دیگر کلاهبرداری با استفاده از طلا و عتیقه جات دروغین پرداخت و گفت: اینبار در ورزقان، امیر 40 ساله، ملقب به دکتر، به یکی از بنگاه ه دارها ی خرید و فروش ویلا در شهرستان ورزقان، یوسف" مراجعه می کند و مدعی می شود: " من در کار خرید و فروش عتیقه جات و طلا هستم و به زودی پول فراوانی از ترکیه به دستم می رسد. می خواهم تا چند روز آینده برایم ویلای مناسبی در این منطقه خوش آب و هوا برایم پیدا کنی" و شماره اش را به بنگاه دار می دهد.
تنها سه روز بعد از این ادعای آقای دکتر، شریک وی به همان بنگاه مراجعه و مدعی می شود: "مقداری طلا و عتیقه دستم مانده است، آیا کسی را می شناسی که بتوانم به کمک وی این طلاها را به فروش برسانم؟"
یوسف، بنگاه دار، سریع با امیر تماس گرفته و ماجرا را برایش توضیح می دهد و می گوید: "آقای دکتر دست بجنبون، برایت یک مشتری خوب پیدا کردم"
قرار ملاقات مالک دروغین طلاها با امیر، توسط یوسف ترتیب داده می شود. اما این جا امیر از یوسف می خواهد در ورزقان بماند تا خود تنهایی برود و طلاها را از نزدیک ببیند. طلاهایی که هرگز وجود نداشتند و تمام این ها نقشه هایی بود برای فریب یوسف!
امیر، ملقب به آقای دکتر، با خوشحالی وصف ناپذیری نزد یوسف برگشته و مدعی می شود: "طلاجات آن مشتری که برایم پیدا کرده بودی، 20 میلیارد تومان می ارزید؛ اما من توانستم با شگردهای خاص و فریب طرف مقابل، آن ها را فقط به قیمت یک میلیارد و 800 میلیون تومان خریداری کنم و پول کلانی به جیب بزنم. چون تو این مشتری را برایم معرفی کرده بودی، می توانم در معاملات بعدی تو را نیز شریک نمایم.
یوسف نیز به خاطر طمع و سود کلان مشارکت با امیر را قبول کرده و تمامی دارایی خود را به فروش می رساند و با تهیه 700 میلیون تومان نزد امیر رفته و تمام پول خود را تقدیم او می کند تا بعد از معامله، سهمش را بپردازد.
اما طبق هماهنگی قبلی امیر، به هنگام معامله ماموران قلابی سر می رسند و یوسف از ترس پا به فرار می گذارد و بعد از آن نیز هرچه با امیر تماس می گیرد، می بیند گوشی خاموش است.
این گزارش می افزاید، قانون به دنبال امیر و هم دستانش است.
انتهای پیام/
فاطمه قلی پور گنجه لو