ماجرای تلف شدن دو توله شیر در باغ وحش باغلاباغی تبریز/
تولد نارس تولهها یا سو تغذیه ماده شیر!؟
نصر: خبر مرگ دو توله شیر در تبریز اگرچه بین دیگر خبرهای گزنده این روزها گم شد ولی حتی این نادیده گرفته شدن هم چیزی از غم و اندوه چشمان ماده شیر باغ وحش باغلارباغی کم نمیکند.
به گزارش نصر، تیزی آفتاب داغ تیرماه روی زمین پخش شده و چکههای عرق نرم نرم از پیشانی جاری میشود. از هیاهو و شلوغی شبانه شهربازیای که روزگاری یکه تاز تفریحات تابستانی تبریزیها بود خبری نیست و آرامش و سکوت محض در جای جای اینجا خیمه زده است. حالا پس از ماهها تعطیلی و رعایت پروتکلهای بهداشتی، شهربازی باغلارباغی چند روزی است آغاز بکار کرده و شبها باز هم صدای خنده و فریادهای بچهها جایی بین اسبهای پرنده و کشتیهای بزرگ گم میشود.
ولی اینجا ساکنان دیگری هم دارد که زمستان و تابستان، شب و روز، تعطیلات کرونایی و هر شرایط دیگری در گوشهای از پارک که به نام « باغ پرندگان و حیوانات» نامگذاری شده، زندگی میکنند. باغ وحش تبریز از اوایل دهه 90، در زمینی به وسعت چهار هکتار در داخل محوطه مجموعه تفریحی «باغلار باغی» احداث شد. این مجموعه از ۳ بخش باغ پرندگان، باغ حیوانات وحشی و باغ خزندگان تشکیل شده است.
چند روز قبل خبر مرگ 2 توله شیر در این باغ وحش خبر ساز شد که معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی در همین زمینه گفت: مرگ توله شیرهای باغ وحش «باغلارباغی» تبریز به دلیل نارس بودن آنها بود.
توله ها به دلیل تولد نارس تلف شدند
داوود غنی پور اظهار کرد: در ۱۷ تیرماه سال جاری، شیر مادر باغ وحش «باغلار باغی» تبریز، زایمان زودتر از موعد انجام داده بود.
وی ادامه داد: دامپزشک باغ وحش و کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی در این مدت، تلاش های لازم برای زنده ماندن این توله شیرها را انجام دادند، ولی به دلیل نارس بودن هر ۲ تلف شدند.
بیست و دو ماه پیش یعنی شهریور ماه 98 بود که نخستین تولههای این جفت به دنیا آمدند و حالا با مرگ توله های جدید، سهند و ساوالان هم خواهر و برادر خود را از دست دادهاند. آن طور که «اصغرآقا» که مردی با چشم های درخشان و خندههای مهربان است میگوید: بعد از به دنیا آمدن آن تولههای نخست، تا مدتها و شاید حدود 18 ماه آنها در یک قفس و کنار پدر و مادر خود نگهداری میشدند و تازه چهار ماه است از یکدیگر جدا شدهاند.
شیر ماده از لحاظ جسمی ضعیف و لاغر شده بود
او که مسئولیت نگهداری این باغ پرندگان و حیوانات را بر عهده دارد ادامه میدهد: « طی 18 ماهی که در یک قفس زندگی میکردند در ماههای آخر که تولهها بزرگتر شده بودند وقتی غذایی برای ماده داده میشد، تولهها غذا را از دست مادر گرفته و خود میخوردند. همین موضوع باعث شد ماده از لحاظ جسمی ضعیف و لاغر شود. گمان میکنم جفتگیری دوم شیرها در همین برهه اتفاق افتاده باشد که نتیجه آن تولههای نارس شد.»
هوا گرم است و برای گپ و گفت بیشتر سمت قسمتی از مجموعه میرویم که شاخ و برگ درختان سایه گسترده است. نگاهم ادامه پیدا میکند تا قفس بزرگ شیرها و نگاه عجیب شیر نر که آفتاب داغ و بیرحمانه تنش را تسخیر کرده است. زمین داغ سیمانی زیر پایش باید خیلی دردناک باشد ولی اصغر آقا این کف را مناسبتر و بهداشتیتر میداند و معتقد است اگر از خاک برای کف قفسها استفاده شود این کار احتمال بروز قارچ و بیماری بین حیوانات را افزایش میدهد و شستشوی قفسها را دشوار میکند.
ماده شیر مرگ تولهاش را باور ندارد
آئینی، مدیرعامل جدید باغلارباغی تبریز که به تازگی سکان مدیریت این مجموعه را به دست گرفته در خصوص مرگ توله ها میگوید: «یکی از تولهها در همان لحظه تولد زندگیاش پایان یافت ولی مادر انگار نمیخواست این را باور کند. توله مرده را به دهان گرفته و کنار آن دیگری قرار میداد تا شاید تکانی بخورد. ولی بعد که متوجه تلاشهای بیهودهاش شد، دیگر ادامه نداد. توله دیگر هم فقط پنج روز دوام آورد و بعد آن را هم از دست دادیم.»
روایت مرگ بچه شیرها مقابل چشمان مادر و پدر آنقدر دردناک هست که حالا پس از چند روز چیزی از غم پنهان نهفته در چهرهشان کم نشود. غمی که اگر تدبیر و تلاش بیشتری برای پیشگیری از این اتفاق صورت میگرفت، رخ نمیداد.
پیش از این هم موضوع عدم رعایت استانداردها و رسیدگی صحیح به حیوانات مجموعه باغ وحش باغلارباغی صدای فعالان محیط زیست و دوستداران حیوانات را در آورده بود و عکسهای منتشر شده از آنجا بازتاب گستردهای داشت. پس از آن بود که شرایط نگهداری حیوانات به نسبت بهبود یافت و به طور مثال قفسهای نگهداری حیوانات بزرگتری مثل خرس و شیر وسیعتر شد.
نگهداری از حیوانات در چنین مجموعههایی امروز باید متفاوتتر از گذشته باشد و ساده ترین موضوع شاید این باشد که وقتی حیوانی برای نگهداری خریداری و اسکان در باغ وحشها مد نظر قرار میگیرد، در همان ابتدای ماجرا علم و آگاهی نحوه رفتار صحیح با آن حیوان آموزش داده شود چرا که بیشک حیوانات مختلف، رفتارهای متفاوتی دارند و برای موقعیتهای گوناگون باید استراتژیهای مناسب داشت.
به طور مثال شاید اگر تولههای نخست این شیرها 18 ماه کنار آنها زندگی نمیکردند و زودتر عمل جداسازی آنها و نگهداری در قفسی مجزا صورت میگرفت، ماده شیر هم دچار ضعف بدنی نمی شد و بچههای جدید هم سالم به دنیا می آمدند. ولی تمام اینها فرضیههایی است که بعد از ماجرا مطرح میشود و شاید بهتر بود قبل از وقوع واقعه پیشگیری و چاره اندیشیهای لازم انجام می یافت.
مهدی حامی، معاون سلامت اداره کل دامپزشکی آذربایجانشرقی در گفتگو با سرخاب در خصوص علل نارس بودن این توله شیرها میگوید: شرایط و علت های مختلف میتواند موجب تولد تولههای نارس شود که از آن جمله میتوان به شرایط محیطی و نگهداری، تغذیه، دمای هوا و.... اشاره کرد ولی در نهایت نمیتوانیم دلیل مشخصی برای علت تولد زودرس این توله شیرها عنوان کنیم.
او ادامه میدهد: در این خصوص علاوه بر کارشناسان اداره کل دامپزشکی استان، کلینیکهای بخش خصوصی هم نظارت داشتند ولی با وجود سرم تراپی و رسیدگیهای بعد از به دنیا آمدن تولهها، حتی این رسیدگیها هم افاقه نکرد و ما تولهها را از دست دادیم. در علم درمان هیچ گاه نمیتوان گفت یک حیوان را با درمان زنده نگه میداریم این در صورتی است که شاید درمان یک ماده شیر خیلی سهلتر از توله شیر باشد چرا که بدن آن ایمنی بیشتری دارد.
در گزارش مکتوب دامپزشک معالج توله شیرها آمده است: «گواهی میشود که تلف شدن دو قلاده توله شیر تازه متولد شده در باغلارباغی به علت ضعیف و نارس بودن تولهها بوده و متاسفانه معالجات موثر واقع نشد. »
مدیرعامل باغلارباغی تبریز در پاسخ به اینکه چرا توله زنده طی چند روز برای درمان به مرکزی تخصصی انتقال داده نشد، میگوید: این مجموعه به صورت هیات مدیرهای اداره شده و تصمیمها هم به صورت شخصی گرفته نمیشود. برای همین در تمام موارد باید ملاحضات بیشتری را مد نظر قرار داد.»
او ادامه میدهد: تازه چند هفته است به این مجموعه ملحق شده ام و طی این مدت از دوستان دامپزشک برای بازدید از باغ پرندگان و حیوانات دعوت کرده و پیشنهادهای مبسوط و جامعی هم برای بهبود شرایط این فضا جمع بندی شده است که در اولین فرصت برای هیات مدیره مجموعه مطرح خواهد شد. هدف ما وسعت بخشیدن به فضای باغ وحش است به طوری که بتوانیم فضا را برای آسایش بیشتر حیوانات بزرگتر کنیم. در زمینه آشنایی هر چه بیشتر کودکان با حیوانات و مهربانی انسانها با آنها هم برنامههایی داریم.
امروز در جوامع مدرن فلسفه وجود باغ وحش ها به طور کلی تغییر یافته است و تلاش بر این بوده که به پس آن دیگر شاهد نگاههای غم زده شیرهایی نباشیم که در سوگ تولههای خود بی صدا مویه می کنند.
سحر فکردار- سرخاب
انتهای پیام/
نصر