چند سکانس تلخ از مقبرهالشعرا / مقبرهالشعرا، قربانی بلندپروازی شهرداری
نصر: تلخ است، اما باید باور کنیم «مقبرهالشعرا» مدتهاست بیش از آنکه نماد تاریخ و ادبیات باشد، به سمبل ناکارآمدی مدیران بیتعصب شهر تبدیل شدهاست.
به گزارش نصر، مقبرهالشعرا، در تبریزِ آرمانی شما، چه جایگاهی دارد؟ لابد پردیسی سبز و زیبا، با معماری چشمنواز و محافل ادبی که ذوق شعر و ادبیات را در روح شما نوازش میدهد. چیزی شبیه سعدیه و حافظیه و صائبیه. اما تبریزِ خیالی شما، با تبریزی که امروز گرفتار مسئولان ناکارآمد شده، فرسنگها فاصله دارد.
سیمان و بتن و میلگرد و خاکروبه، چنان بر کوی تاریخی سرخاب چنگ انداخته که هر رهگذری را از فکر شعر و هنر بر حذر میکند.
حالا که دوره شهرداری و شورای اسلامی شهر رو به اتمام است، بد نیست چند سکانس تلخ از مقبرهالشعرا را به یاد بیاوریم و ببینیم پروژهای که قرار بود سرآمد زیرساختهای فرهنگی شمالغرب کشور باشد، چه روزهای بدی را پشت سر گذاشته است:
سال ۹۴ / آشکارشدن اولین تاثیرات مخرب پروژه
هنوز چند ماه از آغاز پروژه نگذشته بود که عکسهایی از آشکارشدن یک دیواره تاریخی در حفاریهای مقبرهالشعرا، در فضای مجازی منتشر شد.
حقپرست، مدیرکل وقت میراث فرهنگی، عکسهای منتشرشده را مربوط به زیرزمین و سرداب مقبره خانواده قائم فراهانی خواند اما اطمینان داد که بازسازی محوطه این مجموعه تاریخی با نظارت کارشناسان این ادارهکل پیش میرود.
سال ۹۶/ تعرض به حریم تاریخی پروژه
پروژه با توقفهای متعدد پیش میرفت، تا اینکه سال ۹۶، اتفاق عجیب دیگری در ضلع غربی مقبرهالشعرا افتاد. دو برج غولپیکر، بر خلاف ضوابط میراث فرهنگی، آرام و بیسر و صدا، قد کشیده و بر عرصه مقبرهالشعرا سایه انداخته بودند.
آبدار، مدیرکلِ آن موقعِ میراثفرهنگی آذربایجانشرقی، در یک برنامه تلویزیونی، شهرداری را باعث و بانی این ساختوساز غیرمجاز دانست و گفت: شهرداری مجوز داده و خودش باید پاسخگو باشد. از آن سو، موسایی، قائممقام شهردار تبریز هم این طور عنوان کرد که میراثفرهنگی در جواب استعلام سال 93 شهرداری تبریز، مجوز بلامانع صادر کرده و اسنادش هم قابلانتشار است.
موسایی همچنین خبر داد که دیوان عدالت با صدور رایی، حکم توقف عملیات ساختوساز را باطل کردهاست.
امروز هر دو برج، بدون هیچگونه محدودیت و مزاحمتی در جوار مقبرهالشعرا، قدرتنمایی میکنند.
سال ۹۸/ جولان سگها در حریم شاعران
در حالی که پروژه تقریباً تعطیل بود، با فوت اصغر فردی، صحنههای تلخی که تا پیش از آن، در حصار کارگاه عمرانی شهرداری بود، با برگزاری مراسم تشییع و تدفین او آشکار شد. از آن جمله، عکس تکاندهندهای از مقبرهالشعرا منتشر شد که نشان میداد مقبره، به آلونک سگها تبدیل شدهاست. شهردار تبریز در جمعی مدعی شد، عکس آرشیوی و قدیمی است!
همچنین معلوم شد که قبرهای تاریخی با چه بیمهریی، با بَنِر و گونی پوشانده شدهاند.
از حیث فنی نیز رطوبت زیر بنا، همچنان در حال پیشرَوی به بالا بود و نشان میداد که علیرغم حجم سنگین حفاری و کار عمرانی، اتفاق خاصی در رطوبتزدایی از لایههای زیرین پروژه روی ندادهاست.
از دیگر سو، افزایش ناگهانی قیمت مصالح عمرانی، کموبیش کارهایی را هم که در ضلع شمالی صورت می گرفت، به تعطیلی کشاند.
حاجآقا آلهاشم، نماینده رهبر معظم انقلاب در استان، با انتقاد از وضعیت مقبرهالشعرا گفت: نمیدانم مساله بازسازی مقبرهالشعرا برعهده کدام ارگان یا سازمان است؟ اما بر عهده هرکجا که باشد امیدواریم تلاش مضاعفی داشته باشند تا این پروژه به زودی به سرانجام مطلوبی برسد.
سال ۹۹/ ادامه تاثیرات مخرب پروژه
اسفند سال ۹۹ عکس دیگری از نمایانشدن یک قطعه جداره تاریخی منتشر شد.
مدیر پژوهشی ادارهکل میراث، این قطعه را یک چشمه طاق زیرزمینی متعلق به خانهای از دوران قاجار خواند و گفت: پروژه در قسمت مورد نظر، متوقف شدهاست.
کشف دو قطعه جداره تاریخی در سالهای 94 و 98 نشان داد که پروژه، دستکم در حوزه میراث، بدون ملاحظات فنی و کارشناسی شروع شدهاست. احتمال اینکه سایر لایههای پروژه نیز مربوط به دورههای تاریخی باشد، بسیار است، اما دیگر کار از کار گذشتهاست. حجم انبوه بتن و سیمان، بخش مهمی از تاریخ گورستان سرخاب را برای همیشه دفن کردهاست.
مقبرهالشعرا، قربانی بلندپروازی شهرداری
به سال 94 بر میگردیم. به روزی که با توافق شهرداری و ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرار شد، پروژه مقبرهالشعرا، از ارشاد به شهرداری واگذار شود. دورهای که ارشاد، آه نداشت با ناله سودا کند، مصادف بود با سالهای غوغاسالاری شهرداری تبریز.
ارشاد، مقبرهالشعرا را با تمام دردسرهایش از سر وا کرد و به شهرداری سپرد. شهرداری با عجله و شتاب، بدون کارِ فنی و کارشناسی، بدون پیشبینیهای مالی، و بدون اینکه طرح را وارد ردیف ملی کند، مقبرهالشعرا را پذیرفت. جالب اینکه مدیریت پروژه، به شهرداری منطقه دَهی واگذار شد که از مناطق محروم شهر تبریز است و حتی در پارهای اوقات، امور خدماتی روزمره خود را به سختی پیش میبَرَد.
مقبرهالشعرا، پیش از سال ۹۲ با پارهای مشکلات روبهرو بود. بخشهایی از بنا دچار رطوبت شدهبود و اطراف بنا نیز نیازمند فضاسازی و محوطهسازی بود. اما شهرداری تبریز، به جای اقداماتی نظیر استحکامبخشی، رطوبتزدایی و محوطهسازی، طرح پیچیده و بزرگ «بازآفرینی مقبرهالشعرا» را آغاز کرد تا دست به یک بلندپروازی عجیب در حوزه عمران بزند.
به این ترتیب، اجرای پروژه پیرامون المان مقبرهالشعرا در دو فاز ضلع شمالی و جنوبی با زیر بنای ۱۵هزار مترمربع آغاز شد. حجم سنگین طرح، وسعت ۱۵ هزار مربع را در بر میگرفت.
در نخستین روزهای واگذاری مقبرهالشعرا، از آیتمهایی نظیر سالنهای آمفیتئاتر، نگارخانه، بیتوتهها، تالار آئینه، تالار موسیقی، تالار گفتگو، گالری آواها، نظرگاه، قدمگاه و بیگاه، گذرگاه خاطره، کافه کتاب و هشتی ورودی مقبره، مجموعه مجسمهها، کتیبهها، تمثالها در مقبرهالشعرا نام برده میشد. اما با گذشت 8 سال از آغاز طرح، از آن همه آیتم با اسامی عجیب و غریب، مجموعهای از سیمان و بتن و آهنپاره به جا مانده که هر آن، به هویت تاریخی و فرهگی شهر طعنه میزند.
از آغاز پروژه مقبرهالشعرا، چند استاندار و شهردار تغییر کرده است. نمایندگان مجلس هم گاهی برای خالینماندن عریضه، اظهار نظرهایی در مورد وضعیت پروژه مطرح میکنند. همهچیز صرفاً در حد «حرف» است تا مهمترین نماد فرهنگی و ادبی تبریز شهردار و آذربایجان، در محاصره بتن و سیمان، به محاق رود.
انتهای پیام/
خبرگزاری فارس