یادداشت/
غروب دلگیر موزه فرش دستباف تبریز
نصر: میراث فرهنگی، یکی از مهمترین یادگارهای تاریخی هست که از نسلی به نسل دیگر به امانت میماند، و در حقیقت قابلیت های هر قرن و مردمش را در خود ثبت کرده و در اثر لیاقت و اندیشه نسل بعد نگهداری میشود تا در گذر زمان بتوان فرهنگ، کنشها، رفتار و ساختار آن زمان را به حال آورد.
اهمیت این مهم در کشورهای مختلف، بسته به پیشینه و تمدن وتاریخش و ادراک و آموزه های مردمانش، مورد توجه و احترام است، و در کشور ما بجهت تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله و گذر از عرصه های فرهنگ و تمدن های مختلف، همواره تحت مباحثه و ادعای ارزشمند کردنش بوده، امروز به بهانه روزه موزه که جلوگاه و درحقیقت، رسانه مستقیم و رو در رو. و گنجینه میراث فرهنگی است، گذری به یک میراث گران بها میزنیم که اکنون در معرض بی توجهی و افول فرهنکی و هنری هست، فرش دستباف ایران پیامد تلاش سالیان سال هنرمندان بی نام و شهر ه ای هست، که اندیشه، احساس، مهر و غضب و تاثیرات دوران وپیرامونشان را هنرمندانه ثبت کر ده اند، و افسوس که در این مهد فرش جهان، بیگانگان بیشتر، در بها دادنش، توانگر ترند تا خود ما، چرا شاید بخاطر این است که آنان بیشتر از خوددما از این هنر و میراث گذشتگان متاثر میشوند، وما بسان همان سخن، گرد جهان میگردیم.
شهر تبریز وخطه آذربایجان با خاطرات تلخ وشیرین، از این میراث کهن که به نقلی به فرش پازیک هم میرسد، یکی از مهمترین مناطق تاثیر گذار بر این دستاورد فرهنگی بوده و لایق اعتبار جهانی خود است که نادیده گرفته می شود، نام گذاری شهر جهانی فرش، بغیر از جلوه ای در چندین غرفه نمایشگاهی، هیچ مولودی برای این هنر صنعت و میراث فرهنگی، در برنداشت، حتی به تمنی اهل فرش هم توجهی نشد تا به رسم تمامی شهر ها که به یک هنر و تولید میبالند و در دروازه های خود، اثری برای تداعی خاطرمسافرانش، یادمان و المانی از ان نصب میکنند، بر در ودیوار خود هیچ ندارد،
بگذریم از فرش و اهل فرش و بازار تاریخی تبریز که به این هنر مزین است، وچه ها که در دل دارد.
موزه فرش تبریز امروز غروب دلگیری را سپری کرد، غروبی که آهن های زنگ زده و بتن های نیمه کاره اش، اشک الود سالها چشم انتطاری و دلواپسی، پیک های فرهنگیش را حکایت میکرد، چندین سال است که کلنگ این بنا زده شده است، و در بهترین شرایط اقتصادی مورد بی توجهی و بی اهمیتی قرار گرفت، تا رسید به این نقطه که با حصار در خوشبینانه ترین نگاه، گشایشش به ده ها سال بعد موکول شده، شاید هم تا ان زمان فرسوده و تغییر ماهیت یابد.، با توجه به انتظار، و توانمندی اهل هنر و میراث فرهنگی، و خصوصا صداقت و فراسط مدیریت جدید، امید داریم تا با پیگیری ها و تلاش مردان پر توان این مجموعه، نمایه ای که میتواند تحت هر عنوان گنجیه ای برای فرهنگ منطقه ما باشد و سه سال پیش قرار بر افتتاح ان بود، تکمیل شود تا حداقل در مقابل موزه همردیف خود در کشور آذربایجان، که به تازگی تلاش برای پر رنگ کردن نقش فرهنگی فرش تاسیس گردیده، احساس، خجلی نکند، امروز در دقایق غروب روز جهانی موزه ها، این موزه سخت دلتنگ بود، و. چشم انتطار همتی بلند، به امید خدا .
سعید احباب، فعال صنعت فرش تبریز
انتهای پیام/
نصر