یادداشت/
معیار جوانان امروز ما کیست؟
نصر: چند روزی است "ساسان حیدری یافته" (مشهور به ساسی) در آخرین نماهنگ خود با دستمایه قرار دادن فیلم بسیار واقعی و دردناک ابد و یک روز، از یک بازيگر فيلم هاي غير اخلاقي استفاده کرده و برای دیده شدن بیشتر، آتش به خرمن تربیت کودکان و نوجوانان ایرانی زده و در این راه محبوبیت زیادی کسب کرده است.
این روزها موضوع روز فضای مجازی و بحث محفل جوانان فردی به ظاهر هنرمند که آیینه تمام نمایی از یک جامعه بیمار شده است.
آن هم در شرایطی که شیوع کرونا باعث شده کودکان برای یادگیری از راه دور، به اینترنت دسترسی وسیعی پیدا کنند؛ این در حالی است که هنوز بسیاری از خانواده ها آموزش لازم برای استفاده صحیح کودکان از اینترنت را ندیده اند.
البته از یاد نبرده ایم که او در یک نماهنگ دیگر خود، شبکه ای را در برخی مدارس کشور ایجاد کرده بود تا دانش آموزان آهنگ هایش را همخوانی کنند و در نماهنگ دیگری شعار «اول اینستا، بعد کتاب» را ریتمیک سر داد و روز دیگر در کنار بازیگر فیلم های مستهجن کلیپ می سازد و این بار هم خبری از هنر نیست، بلکه فقط ادبیات است که به ابتذال کشیده می شود.
همه ما می دانیم که یک هنرمند به واسطه حمایت مخاطبانش به یک ستاره تبدیل میشود؛ فرض را بر این بگیریم هنرمندی به دنبال شاد کردن مخاطبانش است؛ اما به چه قیمتی؟ به قیمت مضحکه کردن یک نام زنانه در اجتماع، اتفاقی که بارها و بارها با اسامی دیگری هم رخ داده است. البته جای شک و تردید بسیار دارد که هدف این خواننده صرفا شاد کردن مخاطبانش باشد. او به حدی شیفته شهرت و روی زبانها افتادن شده است که دست به هر کاری می زند تا همچنان نقل محافل باشد.
اما سوال اصلی این است که دلیل این همه شدت گرفتن علاقه نسل جوان به این موضوعات سخیف و بی ارزش از کجا نشات گرفته است؟
به نظر می رسد وقتی مسیر عادی و جریان معمولی موسیقی پاپ ممنوع شد، این ژانر موسیقیایی نه تنها از بین نرفت، بلکه از روی زمین و مقابل چشمان مردم و خانواده به زیرزمین و پستوها کوچ کرد و همچون آبی که مسیر طبیعی اش سد شده باشد، از کناره ها شروع به سرریز نموده و در این مسیر با شکستن سدها و ویرانی زمین های اطراف، خود را با سرعت و قدرت تخریب بیشتری به متن جامعه تحمیل کرد.
آری! این برونداد فرهنگی نتیجه عملکرد سازمان های هنری و فرهنگی است. وقتی سال های سال تصویر هیچ سازی از تلویزیون نشان داده نمی شود، وقتی در کتب درسی یک کلمه هم از هنری به نام موسیقی صحبت نمی شود، وقتی کنسرت شهرام ناظری و شجریان ها با چماق و تهدید لغو می شود، وقتی آموزش و پرداختن به موسیقی ممنوع است، بی شک موسیقی در چنین مسیری قرار می گیرد.
سیاست گذاران بی سیاست حوزه آموزش و فرهنگ ما دهه هاست فکر می کنند که با حذف واحد درسی زیبایی شناسی و عدم آموزش و نشان ندادن ابزار و آلات موسیقی در مدرسه و تلویزیون می توانند دانش آموزان را افرادی گریزان و متنفر از موسیقی پرورش دهند. آن ها نمی دانند که اگر کودک و نوجوان شناختی از هنر و موسیقی نداشته باشد، از موسیقی متنفر نخواهد شد، بلکه به واسطه عدم آگاهی هر کالای مبتذل و هر زباله ای را به جای کالای هنری گرفته و مصرف خواهد کرد.
"ابن خلدون" جامعه شناس مشهور جهان اسلام می گوید: «موسیقی اولین و آخرین صنایعی است که در یک اجتماع پدید می آید و همچنین اولین صنایعی است که در سیر قهقرایی یک جامعه رو به زوال می رود، پس موسیقی آینه ی تمام نمایی است که می توان در آن سیر پیشرفت یا قهقرایی یک جامعه را مشاهده نمود.»
«موسیقی» خالی از هر وجه معنوی و روحانی، مخاطبان و مدافعان خود را دارد اما از هر جنبه که بنگریم، چیزی که امروز به اسم موسیقی پاپ و رپ و.. رواج یافته و طرفداران بسیاری هم پیدا کرده است، هر اسمی می تواند داشته باشد به جز هنر موسیقی.
جوانان و نوجوان ما، بازيگران فيلمهاي مبتذل را خیلی خوب می شناسد اما زنان بزرگ این مملکت را که اسطوره بودند نمی شناسد؛ زنانی چون دولت آبادی ها، زینب پاشا، دکتر پری و کاشانچی، اعتصامی، فرخزاد و بهبهانی و.....
جوان و نوجوان ما هشت سال جنگی که جوان ها در آن در راه وطن جان دادند به خاطر ندارد.
ما چطور نسلی را تربیت کردیم که یک پدیده های نوظهور خواننده نماها نیز ضعف هایشان را دستمایه فروش و استقبال از کلیپ هایشان قرار می دهند؟ به راستی چه بر سر این جوانان آمده است؟ معیار جوانان امروز ما کیست؟ ساسی، تتلو، یا .... چرا ما نتوانستیم الگو ها و اسلوب های بهتری را برایشان تعریف کنیم؟!
معیار زنان ما چه کسانی هستند؟ سالن آرایشگاه ها مملو از زنانی است که هر روز دوست دارند خود را بیشتر زیبا کنند و در رقابت با سلبریتی ها هستند و پسران ما هر روز در باشگاه ها و آرایشگاه ها و مراکز خالکوبی سعی دارند تا بیشتر دخترکش شوند.
متاسفانه سیستم آموزشی ما تا به امروز فقط آموزش محور بوده است و بخش تربیتی آن که بسیار مهم است، به دست فراموشی سپرده شده است؛ حتی والدین هم اصرار دارند همین که درسش رو خوب یاد بگیره کافیست؛ «فکر بچه را مشغول نکنید!» یعنی آشنایی با تاریخ و سینما و ادبیات و فرهنگ کشورمان مشغولیت فکری تلقی می شود!!!
از سوی دیگر اینکه صدا و سیما کی به خود خواهد آمد، نمیدانیم! برنامه های تلویزیونی خالی از جذبه های لازم برای جوانان است و قریب به اتفاق همه کانال های ماهواره ای با محتوای ساختگی و پر از بخش های نامناسب را تماشا می کنند.
این روزها خواننده های جوانی با استفاده از واژه های مستهجن و فحش های رکیک هر پرده دری و بی هنجاری را به نام موسیقی به خورد مخاطبان نوجوان و جوان خود می دهند و به نظر می رسد که مسئولین فرهنگی کشور خواب هستند و در مقابل ماجرای امثالی چون ساسی منفعل اند!
پیشرو، علیشمس، تهی، حصین، ابلیس، بابک تیغه، تیدی، بیگرض، ساسی مانکن، صفت، تتلو، رپ لرزه، کاغذ رکورد، دوحنجره ، قاف، هیدن، و.. اسامی اراذل و اوباش و جیب برهای بازداشت شده در حاشیه شهرها نیست، اینها اسامی هنرمندان عرصه هنر فاخر موسیقی است که هر کدام ظاهرا طرفداران پر و پا قرص خود را دارند و نه تنها صدای مردم جامعه شان را نمیشوند، بلکه حتی در سرگرم کردن آن ها نیز سراغ بی کیفیت ترین مواد اولیه می روند که حاصل آن چیزی جز پرورش نسلی سطحی نگر نخواهد بود؛ آن ها نماینده جامعه ای هستند که از اندیشه و فکر بیزار هستند و تفکر را در غالب تمسخر به صحنه در می آورند.
قهرمان عرصه موسیقی دهه پنجاه و شصت و هفتاد اگر گلپا و شجریان، علیرضا افتخاری و شهرام ناظری و ابی و هایده و مرضیه و.. بودند و قهرمان دهه نود شاهین نجفی و تتلو و ساسی و.. هستند.
مهم نیست ما چه باوری داریم، مهم نیست ما ملحد یا مومن، مسلمان یا مسیحی، انقلابی یا برانداز، چپ یا راست، یا هر دوگانه دیگری باشیم، حتی مهم نیست ما ساکن ایران یا خارج باشیم؛ مهم این است که ایران آینده را فرزندان ما خواهند ساخت و ما باید امروز برای حفاظت از آینده، دست در دست هم با آزار جنسی کودکان و تشویق آن ها به تماشای پورنوگرافی مقابله کنیم.
ساسی مانکن و امثال او یا آیینه تمام نمای خانواده و ارگان های آموزشی است که برای تربیت فرزندان هیچ قدمی برنداشته و به طور سلبی برای امثال تتلو و ساسی مانکن قمه کشیده اند. خانواده ای که برای تربیت فرزندش اندازه سرچ مدل موی منیژه جون و آمار لحظه ای پلنگای اینستاگرام، کتاب نخوانده اند و تمام روز پای سریال های ترکیه ای خوابیده اند.
والدینی که پای صفحه شیاطین اینستاگرام قربان صدقه بچه هایی می روند که معصومیتشان پای تبلیغات چیپ کرم و ماتیک ننه باباهاشون تیکه پاره شده و اما ساسی برایشان خطرناک است! خطرناک، ما اندیشمندان و سیاست گذاران و والدینی هستیم که افرادی چون ساسی مانکن هم به گرد پایمان نمی رسند.
به قلم سحر مغفرت
انتهای پیام/
سحر مغفرت