تبریزیم(24)/

"اميره قيز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز + تصاویر

1399/11/09 - 08:00 - کد خبر: 36463 نسخه چاپی

نصر: در ادامه معرفی محلات قدیمی تبریز به محله امیر خیز می رسیم؛ محله ای که از جمله محلات قدیمی تبریز به شمار می رود.

به گزارش نصر، محله امیرخیز که در بین مردم شهر به زبان محلی امیره قیز می گویند در شمال غربی شهر تبریز واقع از شمال به تلخه رود، از جنوب میدان چای از مغرب به چوستدوزان و میدان چائی از مشرق به کوی توکلی و مفتح و محله دوه چی محدود است.
این محله به نام بزرگ سردار دلاور تبریز در انقلاب مشروطه ستارخان سردار ملی بسیار معروف است و مشهور و می گویند چون قهرمان ملی ایران و آذربایجان از این محله برخاسته بنابراین محله امیرخیز گویند ولی در تاریخ تبریز بعضی ها عقیده دارند که طایفه ای که رئیس آنها « امیر قیز » بوده به این نام مشهور شده و تبدیل به محله امیرخیز شده است. چون قبل از ستارخان هم این محله وجود داشته است.
 
 
در تاریخ این محله می نویسند این محله را 6 مسجد است که معروفترین آنها مسجد قصابلار می باشد که اخیرا به همت امام جماعت مسجد حاج آقا رحیمی پدر شهید بزرگوار و اهالی متدین و بسیار خوب محله این مسجد به شکل آبرومندی نوسازی شده است و نماز جماعت باشکوهی دارد.
در جنوب محله امیرخیز یکی از دروازه های معروف شهر از هشت دروازه به نام درب استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین وجود دارد و این تنها محله ای در طرف شمال مهران رود بود که در صف انقلابیون قرار گرفت بقیه محلات شمال شهر چون دوه چی، سرخاب، باغمیشه و ششگلان در صف مخالف بودند و مسجد و میدان معروف ایریلی لر و درب استانبول و ایرانچیلار یکی از مهمترین محل نبرد ستارخان با دشمنان ملت و اشرار دولتی بود و در محاصره این محله که خانه ستارخان در آن قرار داشت فقط ۱۷ نفر از یاران وی باقی مانده بودند.
نادر میرزا در کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز می نویسد که آب این محله اندک است از این روی، باغ و باغچه نیز اندک است.
طایفه ای از تجار تبریز که به شالچی لار معروفند در این محله مسجد و محله و کوی و برزن دارند، کدخدای امیرخیز محمد خان فرزند آقا فتحعلی است که پدر بر پدر کدخدایی این محله را بر عهده دارند.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
قنات اله وردی خان، و قنات امیر در این محله روان است ظاهرة قنات امیر همان قنات "امیرجلیل" است که نادر میرزا در کتاب خود از آن یاد کرده می نویسد کهریز امیرجلیل کهریزی است کوچک که بساتين و سراها را در میانی حکم آباد و امیره قیز سیراب و از این چشمه سرسبز و خرم است و باغ امیر هم معروف است.

و نیز در باره قنات الهوردی خان می نویسد که:
این کهریزی معروف بود کوی بزرگ امیرخیز تابستان ها از این چشمه سیراب می شد به جهت اینکه در کنار قناتی احداث کرده بودند خشکیده ولی دو سه سال است که مالکان قنات در حال تنقيه هستند و آب آن کم کم زیاد می شود.
از قدیم الایام در این محله اقسام قالی های اعلا و بسیار گرانبها می بافند و مردم خوش ذوق امیرخیز در خلق این آثار دستی گرانبها که به موزه های دنیا فرستاده می شد نقش عمده ای داشتند.
علاوه بر کارخانه های قالیبافی، کارخانه معروف کبریت سازی در شرق محله امیرخیز دایر است که معروفترین کارخانه کبریت در ایران و خاورمیانه است و از نظر تولید و مصرف داخلی و صادرات بسیار فعال می باشد.
در قدیم در اکثر خانه های این محله کارگاه های جوراب بافی متعددی وجود داشته است. در خروجی محله امیرخیز به طرف میدان منجم یک مسجد و یک حمام قدیمی به نام سردار حمامی و سردار مسجدی وجود دارد.
در کنار همین مسجد خانه سردار ملی بود که روس ها پس از تصرف تبریز آن خانه قدیمی را با دینامیت منفجر کردند و در همین خانه بود که کنسول روس به نام پاخیتانوف به همراهی حسن آقا تاجر باشی روس با تعدادی از مأموران دولتی به دیدار ستارخان آمد و به او گفت همه تسلیم شده اند فقط مانده اید شما.
بنابراین چون انسانی لایقی هستید بیایید این پرچم روس و پرچم تسلیم را بالای درب خانه تان بزنید و در پناه دولت روس باشید.
ستارخان جواب داد اولش ما در پناه امام زمان ( عج ) هستیم نیازی به پناه روس نداریم دومش بهتر است شما بیایید زیر پرچم ایران، چرا ما زیر پرچم روس برویم و سومش ما مملکت امیر المؤمنين مولا علی ( ع ) هستیم و خواست ما ایرانیان بخصوص تبریزی ها این است که دولت ها و ملت ها بیایند زیر پرچم مولايمان امام علی( ع ).
و این انسان بزرگ همیشه در پایین نامه ها مهر یا ستار العيوب» می زد و پیوسته این شعر را زیر لب زمزمه می کرد:
چو دریای رحمت تلاطم کند
گنه صاحب خویش را گم کند
انتهای پیام/
نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار