تنگینفس به روایت تبریز/ خاطرات کرونا با سرفه اضافه
نصر: این روزها شکوه روزگاران «تبریز مهآلود» جای خود را به «تبریز دودآلود» داده و ساکنان تبریز، نفس تنگی زمستان سالهای اخیر را دوباره و چندباره تجربه میکنند؛ این بار با ماسکی که به برکت کرونا بر صورت پیر و جوان نشسته و البته دردی از آلودگی را هم دوا نمیکند.
به گزارش نصر، آخرین سال قرن، دست در دست کرونا به روزهای زمستان رسید، به روزهای تنهایی، روزهای سرما، روزهای سرفه.
این روزها، همین روزهای جولان تنهایی انسان ها، روزهای صورت های ماسک زده و عطر الکل، روزهای زمستانی تبریز، باغ شهر سالهای نه چندان دور ایران، بدون ابر، بدون باد، بدون آسمان و بدون نفس طی میشود.
این روزها شکوه روزگاران «تبریز مهآلود» جای خود را به «تبریز دودآلود» داده و ساکنان تبریز، نفس تنگی زمستان سالهای اخیر را دوباره و چندباره تجربه میکنند؛ این بار با ماسکی که به برکت کرونا بر صورت پیر و جوان نشسته و البته دردی از آلودگی را هم دوا نمیکند.
روزگاری که محمد سعید اردوبادی واژه چند معنایی «مهآلود» را در کنار نام تبریز برای کتابش انتخاب میکرد، شاید به ذهنش هم نمیرسید سالیان بعد، همین «دومانلی تبریز» به شهری خاکستری رنگ تبدیل شود، شهری که این روزها، با رنگ آسمان بیگانه شده و فقط دود میبیند و دود.
شهرمان این روزها زیر خروارها منواکسید و دی اکسید و دیگر اکسیدهای با رنگ و بیرنگ، به سختی نفس نفس میزند و تلاش دارد تن خود را از زیر بار این تلخ کامی رها کند.
قصه آلودگی هوا برای کشور ما و دیگر کشورهای در حال توسعه، داستان تازهای نیست. استفاده گسترده از سوختهای فسیلی، هدررفت انرژی، سوخت غیراستاندارد خودروها، روند صعودی تعداد وسائل نقلیه در مقابل روند نزولی کیفیت آنها، تخریب محیط زیست و ناپدید شدن منابع اکسیژنساز درون و برونشهری، در کنار کمتوجهی به منابع انرژی پاک، قصه پرغصهای را شکل دادهاند که ثمره آن را این روزها به خوبی میبینیم، ثمرهای به رنگ ندیدن آسمان، با طعم دود.
امسال با دردهای بی انتهایی که کرونا بر دل همه نهاده، انگار جایی برای غمزه آسمان در خساست برای بارش و حتی اندکی وزیدن باد برایمان نمانده است. همین است که خبر سوزاندن مازوت در نیروگاهها و افزایش عجیب آلودگی هوا صدای همه را درآورده. مدیران بالادستی اما فضا را برای انتخابگری مهیا ساخته و مردم را در این دوراهی قرار داده اند که: یا مازوت یا قطع برق!
قطعی پراکنده برق تبریز پس از اعتراض به شدت بی سابقه آلودگی هم موید این مطلب است.
حالا در روزی که به نام هوای پاک نامگذاری شده، با توجه به قرار گرفتن نام تبریز در لیست شهرهای دارای آلودگی هوای بالا، نام و یاد حدود ۴۰ هزار قربانی آلودگی هوا را در هر سال گرامی میداریم. افرادی که شاید هیچگاه متوجه نشدند آنچه بر ایشان رفت، از همین ذرات معلق کوچک سرچشمه گرفته و آن اثرات مخرب را بر جای گذاشته است.
امسال با وجود تعطیلی مدارس و دانشگاهها پیرو همه گیری کرونا، انتظار میرفت شاهد این روند افزایش آلودگی نباشیم. اما این تعطیلی ها و به تبع آن کاهش رفت و آمد مربوط به مقوله آموزش هم نتوانسته تاثیر چشمگیری بر کاهش آلایندههای درونشهری بگذارد و نتیجه این تلاشها تا این لحظه، وقوع مستمر وضعیت «هوای ناسالم برای تمام گروههای جامعه» بوده است.
افزایش ناگهانی و بسیار شدید آلودگی هوا در شهری مانند تبریز و صعود تراز آلودگی شهر که سابق بر این به عنوان یکی از باغ شهرهای ایران مطرح بوده، اتفاقی است که نیازمند بررسی و تدبیر بلند مدت است.
اما در شرایط فعلی، مدیریت این وضعیت کاری است که میتواند به عنوان محک مدیران و متولیان شهری ارزیابی شود.
سالهای گذشته در همین روزها، تعطیلی چند روزه مدارس، تشدید محدودیت رفت و آمد و طرح زوج و فرد خودروها در هسته مرکزی شهر و تشکیل تیم های نظارت و بررسی با عنوان مسکنهای کوتاه مدت عمل کرده و از سر گذشتهاند.
با این وجود اما هنوز به راهکاری منطقی و عملی در این زمینه نرسیده ایم و هنوز تنها اطلاعی که در این زمینه منتشر میشود، با عبارت «هشدار» و «مراقب باشند» همراه است. اگر این عبارات در سالهای قبل کارآیی داشتند که البته در این مورد هم مطمئن نمیتوان بود، امسال و با وجود حجم نگرانی های بیپایان مردم و محدودیت های بی سابقه کرونا، این کلمات و عبارات هم ارزش ذاتی خود را از دست داده و دیگر مانند قبل، ترسناک و مایه مراقبت به نظر نمیرسند.
با این حال هنوز و هر روز شاهد تردد گسترده خودروهای مختلف و رنگارنگ در تمام نقاط شهر هستیم و به دلیل عدم وجود بند و دستور قانونی هنوز امکان جدی جلوگیری از تردد خودروهای آلاینده، خودروهای تک سرنشین و امثال آنها وجود ندارد.
در دل تمام غصه ها و سختی های همهگیری کرونا، باید بپذیریم به عنوان اعضای یک جامعه در حال توسعه، ما هم بخشی از روند و چرخه اتفاقات روزمره هستیم؛ کمی پیگیری کنیم و ببینیم بعد از چند سال آلودگی شدید در حوالی ماههای آذر و دی، چه راهکار معقول و منتج به نتیجه ای اندیشیده و اجرایی شده و ما چه کمکی در راه تحقق آن تصمیمات، انجام دادهایم.
حداقل امروز و به مناسبت روز "هوای پاک" به این مساله بیشتر توجه کنیم و دلمان برای خودمان و عزیزان مان بسوزد که با ماسک بر چهره و افشانه الکل در دست، در میان این هوای نا به سامان چطور روز سرد زمستانی خود را شب خواهند کرد و در طول این روز، چه مقدار ذرات معلق را میهمان وجود نازک شان می کنند.
شاید روزی روزگاری بیاید و خاطرات سال کرونا با سرفه اضافه را از ذهن و جان ما ببرد...
گزارش از فرینوش اکبرزاده
انتهای پیام/
خبرگزاری فارس