یادداشت/
جایگاه متزلزل فعلی تبریز در بین کلانشهر ها/ دیروز در صدر بودیم امروز در ته نشسته ایم
نصر: تبریز شهر دُردانهی ملت ایران که در بین شهرهای بزرگ کشور پیشینهای گران سنگ و افتخار آمیز دارد.
۹ بار پایتختی ایران زمین را از سلجوقیان هزارسال پیش تا صفویه و قاجاریه دوش کشیده و مهد دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بوده و روزگاری نچندان دور با دویست هزار جمعیت بزرگ ترین شهر ایران محسوب میشد. طوری که در دوره ی صفویه چهارمین شهر بزرگ جهان لقب گرفت. با این وصف قرار گرفتن تبریز کهن در جادهی ابریشم، شکل گیری بزرگترین سازهی آجری تجاری جهان و رسمیت یافتن مذهب تشیع در مسجد جامع،نزدیکی به اروپا و قفقاز و شکل گیری اولین های تمدن و مدنیت جنوب غربی آسیا و ایران در آن، بر عظمت جهانی آن افزوده است. دوسوم صنعت و تجارت و اقتصاد ایران تا سال ۱۲۸۰ شمسی دست تبریز و آذربایجان بود و امیرکبیر بزرگ شدهی تبریز به بزرگان تهران می گفت ،پایتخت را مثل تبریز خواهم ساخت و مصلحان و محبوبان تاریخ ایران زمین از امیرکبیر،عباس میرزا،قائم مقام فراهانی بزرگ و کوچک،شادروان دکتر مصدق،سه علامه ی شهیر جهان اسلام همه از خاک پاک آذربایجان بودهاند. بعد از اسلام آوردن ایران که ۱۴۰۰ سال میگذرد ۱۰۵۰ سال تبریز مرکز ایران بوده و هنوزهم که هنوز است،نفر اول نظام ایران ما از همین خاک گهرخیز و هنرپرور است. متاسفانه با روی کار امدن پهلوی اول و تحقیر اقوام ایرانی به ویژه ترکان،حکومت یک سالهی دموکرات ها در تبریز شکل گرفت و پس از آن اتفاقات ناخوشایند، علاوه بر فرار سرمایه داران روز به روز بی توجهی مرکز نشینان به این خطه کم و کمتر شد و امروز شهر اول بزرگ تاریخی ایران در ردهی ششم کلانشهر ها از نظر جمعیت قرار گرفته و از نظر وسعت نیز چهارمین شهر وسیع ایران به شمار میرود 《تهران۴۵۱ کیلومتر ،مشهد ۲۸۸ و اصفهان ۱۵۸ کیلومتر و تبریز ۱۲۹ کیلومتر》
نگاهی به رشد بودجهی کلانشهر هااز سال ۸۸ تا سال ۹۵منتشرهی وزارت کشور نشان میدهد بودجه ی شیراز ۶۱۲٪ ،اصفهان ۵۶۷٪ ، مشهد ۵۳۴٪ و تبریز ۲۸۹٪ افزایش داشته که کمترین رشد بودجه در بین کلانشهر های بزرگ را تبریز داشته است.
متاسفانه تبریز مهاجرفرست ترین کلانشهر ایران لقب گرفته و از نظر اکثر شاخص های توسعه در حوزه ی صنعت و اقتصاد و زیرساخت های عمرانی تعریف چندانی نداشته و نبود وحدت رویه و انسجام فکری در بین مدیران استانی و شهری، کم تحرکی نمایندگان مجلس،کثرت مدیران غیربومی در آن، نبود چانه زنی ها و لابی ها در اخذ اعتبارات ملی،شوراهای اسلامی نه چندان قوی و پاکدست و همینطور شهرداران نه چندان کار کشته و از همه مهم تر نبود مدیریت سیستمی در آن بر عقب ماندگی بیشتر این کلانشهر منجر شده و با اینکه روزگاری باغشهر ایران نام گرفته بود،امروز کمترین سرانهی فضای سبز را در بین هم قطاران خود دارد و کمربند های ورود وخروج آن هنوز اصولی شکل نگرفته و ورودی های آن نیاز به ایجاد زیرساخت های لازم را دارد با این حال تبریز از ناحیه ی شمال و جنوب به ارتفاعات و کوهپایه ها متصل بوده و غرب این کلانشهر نیز با شکل گیری واحد های بزرگ صنعتی آلاینده،هوای آلودهای دارد و تنها امکان رشد و توسعهی آن مناطق شرقی است چرا که هم اکنون مهم ترین سکونتگاه های آن تا حدودی استاندارد و مسکونی از چهارراه آبرسان تا خاوران امتداد یافته و این شهر کهن و تاریخی برای جبران توسعه و داشتن چشم انداز های وسیع و دسترسی به زیرساخت های تفریحی،آب و هوای خوب و محیط زیستی نیاز به گسترش اصولی به مناطق شرقی دارد که خوشبختانه در سال های اخیر ایجاد چند شهرک در مناطق شرقی از جمله خاوران علاوه بر پاسخگویی به سرریز جمعیت آینده،دسترسی شهروندان را نیز به مناطق خوش آب و هوای دامنه های سهند به دنبال داشته است و طبق طرح جامع توسعهی تبریز که ۱۵ سال پیش تهیه شده این شهر برای تأمین فضاهای مورد نیاز مسکونی،تفریحی و فضای سبز با چشم اندازهای زیبا و جلوگیری از ساخت و ساز های غیر مجاز و شکل گیری حاشیه نشینی های جدید نیاز به الحاق باسمنج، سعید آباد تا گردنهی شیبلی و دامنه های سهند پیشبینی شده است. چون بعد از انقلاب نمایندگان شهرستان های اطراف با لابی گری و غفلت نمایندگان تبریز به کاستن وسعت تبریز مبادرت کردند. بستان آباد به باسمنج و کندرود چسبیده و هریس تا چندکیلومتری مانده به تبریز اراضی را ضمیمهی شهرستان خود کردهاند. از طرف غرب نیز شبستر تا دروازه های غربی این کلانشهر پیش آمده است.
لذا کارشناسان حوزه شهری امیدوارند با ضمیمه کردن قانونی دامنه های سهند،باسمنج تا گردنهی شیبلی ضمن افزایش وسعت آن آیندهی توسعهی این کلانشهر را اصولی رقم بزنند با این حال تحرکات ناپختهی اخیر برای ایجاد بخشداری در شرق تبریز به مرکزیت باسمنج و کندرود با حمایت برخی از کارکنان بدنهی فرمانداری تبریز و استانداری صورت میگیرد که متاسفانه حامی مالی آن شورای اسلامی شهر باسمنج با تشویق زمین خواران و با به کارگیری برخی کارکنان بازنشستهی استانداری بودهاست و طرح کذایی و غیر کارشناسی ایجاد بخشداری در این منطقه بدون پشتوانهی مردمی و علمی اخیرا به وزارت کشور رفته ولی سه تن از نمایندگان مردم تبریز در مجلس اخیرا با ارسال نامهای به شخص وزیر کشور خواستار حذف این پیشنهاد غیرکارشناسی از دستور کار شدند. تبریز بزرگ ترین شهر نزدیک کشور به اروپا و مرکز آذربایجان ایران نیاز به توجه ملی و محلی و مدیریت جامع شهری و مردان بزرگ دارد که آیندهی چند صد سالهی این شهر مهم ترکان جهان را علمی و کارشناسی رقم بزنند و به توسعهی زیربنایی یک شهر مدرن و قرن بیست و یکمی بنگرند.
محمد فرجپور باسمنجی
انتهای پیام/
نصر