گزارش «نصر» از روز جهانی ناشنوایان/
دستانی که صدای سکوت را به افق ها می رسانند
نصر: نهم مهر هر سال برابر سي ام سپتامبر، «روز جهاني ناشنوايان» نام گذاري شده است؛ اما چگونه می توان این روز را به مظلوم ترین و مغفول ترین قشر معلولان جامعه ایرانی تبریک گفت در حالی که به حداقل حقوق خود حتی در مقایسه با سایر معلولیت ها هم نرسیده اند؟
به گزارش سرویس اجتماعی نصر، از جامعه ناشنوایان حرف می زنیم. جامعه ای که این روزها بیش از گذشته تشنه دستیابی به اطلاعات درباره ویروسی هستند که به سلامتی آن ها نیز مرتبط است. درحالیکه همه ما به راحتی و شسته رُفته به این اطلاعات دست پیدا می کنیم، خیلی از آن ها نسبت به شیوه اطلاع رسانی صدا وسیما برای جامعه ناشنوایان معترض هستند.
در یکی از ایستگاه های تاکسی تبریز، دختری میانسال علاوه بر ماسکی که بر صورت دارد، تکه کاغذی نیز در دست دارد که به رانندگان تاکسی نشان می دهد؛ با نزدیک شدن به وی می فهمم که قدرت تکلم و شنوایی ندارد.
وی بی توجه به بوق زدن های گاه و بی گاه رانندگان، تنها به فکر اشاره تاکسی ها برای رساندن وی به آدرس نوشته شده بر روی تکه کاغذی است که در دست دارد.
نزدیک تر که می روم "میدان ساعت" تنها کلمه ای است که بر روی کاغذ نوشته شده است... ماشین ها می آیند و می روند و او همچنان ساکت و خاموش منتظر ایستاده است.
خستگی و کلافگی از سر و رویش می بارد، دست در کیفش می کند و آدرس دیگری را بیرون می آورد، "چهار راه شریعتی"؛ با او هم مسیر می شوم، تاکسی که توقف می کند با عجله در صندلی جلو تاکسی نشست و لبخند رضایت بر لبانش نشست؛ دستانش را همراه با لبخند به حالت سلام بلند می کند، لبخند در صورت راننده نقش می بندد و در انتهای مسیر من از او جدا می شوم و او را با دنیای پر از سکوتش رها می کنم...
با خود فکر کردم وقتی او چشم های زیبا و آبیش را به روی دنیای خاکی باز کرد، بی شک در آبی نگاهش هیچ چیز آشنا نبود؛ همه چیز آنقدر بیگانه بود که حتی نمی دانست مردمان خاکی این دنیا با او تفاوت دارند. دنیای دریایی اش پر از سکوت بود و زبانش ناتوان از گفتن کلامی!
دنیای پرهیاهوی آدم ها برایش عجیب بود و دنیای آرام و بی صدای او برای اطرافیانش عجیب تر! به صراحت چه زیبا خودش را با دنیای ناشناخته انسان های اطرافش که در بین سر و صداها گم شده بودند، آشنا کرده است، دنیای پرهیاهوی آدم هایی که برایش غریبه بود، غریبه ای که هیچ کس زبانش را نمی فهمید اما باوجود همه این غریبی ها خودش را با بقیه به خوبی وفق داده بود دریغ از آنکه مردم همان دنیای بزرگ اش، کوچکترین اهمیتی به او و خواسته هایش قائل شود.
ناشنوا همان انسانی است که در گذر زمان غرق می شود و در دنیای سکوت خویش عمق محبت را لمس می کند و عشق به هستی در اعماق نگاهشان متبلور است. او همان انسانی است که خنده هایش بی صداست و فقط آهنگ کلام اش به افق ها می رسد.
به راستی این افراد اگرچه به لحاظ شنوایی و گفتاری مشکل دارند اما از چنان قدرتی برخوردار هستند که صدای سکوت را می شنوند؛ خداوند گرچه از بعضی ها نعمت شنیدن، دیدن، حرف زدن و . . . را می گیرد ولی در عوض قدرت ها و توانمندی های فراوان و گسترده ای را هدیه می بخشد که به راستی می توان گفت این پاک زیستان، توانمندان راستین روزگاران هستند.
ناشنوایان در دنیای سکوتشان لبریز از پیام و کلام گویا هستند
مدیر کل بهزیستی آذربایجان شرقی ضمن تبریک روز جهانی ناشنوایان را به کلیه انجمن ها و کانون های صنفی جامعه پویای ناشنوایان، با بیان اینکه ناشنوایان در دنیای سکوتشان لبریز از پیام و کلام گویا هستند، اظهار کرد: روز جهانی ناشنوایان و کم شنوایان، یادآور تلاش های بی شائبه و ماندگار نخستین آموزگار گل های خاموش؛ بنیانگذار اولین کودکستان و مدرسه ناشنوایان؛ زنده یاد "جبار باغچه بان" فرصت غنیمتی است تا با پیام " تایید مجدد حقوق ناشنوایان "، خلاقیت ها و توانمندی های منحصر بفرد آنان به منصه ظهور و بروز برسد.
"فرگل صحاف" افزود: ناشنوایان با نگاه تیزبین به هستی، با دستان و اشاره های هنرمندانه و دنیای پر از سکوت، لبریز از پیام و کلام گویا هستند و حضور پررنگ آنان در جامعه، حکایت از اثبات توانمندی ها و شایستگی ها داشته و بدین صورت پیام سکوت پرمعنای خویش را به زیبایی و هنرمندانه بیان می نمایند.
وی ابراز کرد: اینجانب روز جهانی ناشنوایان را به تمامی ناشنوایان و خانواده های ارجمند، مراکز، کانون ها و تشکل های صنفی مربوطه تبریک و تهنیت عرض نموده، امیدوارم با تکیه بر همت و مشارکت جدی یکایک عزیزان، شاهد ارتباط گویا و موثر و حضور فعال آنان در جامعه باشیم.
بی توجهی رسانه ها به رعایت استاندارد های زبان اشاره در روزهای بحران کرونایی
"زهرا" عضو جامعه ناشنوایان تبریز است. وی این روزها نسبت به اطلاع رسانی از سوی رسانه ها به ویژه صدا وسیما درخصوص بیماری کرونا بسیار گله مند است. از طریق چت کردن با ثمین به گفت وگو می نشینم. وی می گوید: این روزها همه دنبال اطلاعات مربوط به ویروس کرونا هستند اما ما اطلاعات کرونا را از کجا متوجه بشویم؟ مترجم ناشنوایان که مسئول گزارش اخبار برای ناشنوایان است، به درستی اشاره نمی کند و ما نیز متوجه نمی شویم.
وی ادامه داد: تلویزیون نیز زیرنویس درست حسابی ندارد. برنامه هایی که مترجم دارد نیز به زبان اشاره استاندارد اشاره می کند درحالی که ترجمه باید به زبان اشاره طبیعی باشد تا ما ناشنوایان متوجه شویم.
این عضو جامعه ناشنوایان تبریز تصریح کرد: برنامه ها برای افراد ناشنوا و کودکانی که ناشنوا هستند مناسب سازی نشده است. خیلی از ما نمی دانیم چطور برای حفاظت از جانمان بهداشت را رعایت کنیم. چرا که برنامه ای برای ما در نظر گرفته نشده است.
افراد شنوا با زبان اشاره آشنا نیستند
یک ناشنوای دیگر نیز که نخواست نامش درج شود، درباره زبان اشاره به خبرنگار نصر گفت: هنگام صحبت در اماکن عمومی با نگاه بد توسط دیگران مواجه می شود و صحبت ناشنوایان با یکدیگر توجه دیگران را به خود جلب می کند.
وی افزود: مدارس ناشنوایان نه معلم، نه مربی حرفه ای و نه امکانات آموزشی دارد. من تا مقطع دیپلم در مدارس معمولی درس خواندم و مسئولان خبر ندارند مدارس ناشنوایان تا چه حد بی کیفیت هستند.
وی ابراز کرد: مشکل دیگر ناشنوایان در حوزه آموزشی این است که هنگام تدریس، آنان با افراد شنوایی روبرو هستند که با زبان اشاره و لب خوانی آشنا نیستند. متاسفانه این افراد تصور می کنند هر کس مشکل شنوایی دارد، باید بلند حرف بزنند و نمی دانند که باید شمرده حرف بزنند.
زبان اشاره در مدارس استثنایی تدریس نمی شود
فاطمه عابدی فرد که مترجم زبان اشاره است، درباره مشکلات نبود زبان اشاره همسان برای افراد ناشنوا اظهار کرد: با اینکه ایران به عضویت کنوانسیون جهانی معلولان درآمده و در این کنوانسیون آمده است که «زبان اشاره» باید به رسمیت شناخته شود اما هنوز در ایران استفاده از این زبان در مدارس آموزش و پرورش استثنایی غیرقانونی است و این درحالی است که زبان اشاره، زبان رسمی ناشنوایان است.
وی افزود: یکی از دلایلی که مسئولان سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در توجیه عدم استفاده از زبان اشاره در مدارس استثنایی مطرح می کنند آن است که فرد ناشنوا خارج از مدرسه بتواند با افراد عادی ارتباط برقرار کند؛ این در حالی است که دانستن زبان اشاره توسط افراد ناشنوا با برقراری ارتباط آن ها با سایر افراد جامعه هیچ مغایرتی ندارد.
عابدی فرد ابراز کرد: زبان اشاره ارتباط فرد ناشنوا با دیگران را تسهیل می کند. زیرا این زبان، زبانی است که حتی انسان های اولیه هم از آن استفاده می کردند و حتی امروزه افراد عادی هم در صورت عدم تسلط به زبان سایر کشورهای دنیا با استفاده از اشارات مفاهیم موردنظر خود را منتقل می کنند، اما مسئولان سازمان آموزش و پرورش استثنائی کشور این مساله را نمی پذیرند.
وی گفت: مسئولان سازمان آموزش و پرورش استثنائی کشور اگر ادعا می کنند که زبان اشاره در مدارس استثنائی استفاده می شود، اعلام کنند که چند درصد از معلمان مدارس ناشنوایان به زبان اشاره تسلط دارند؟!
به گزارش نصر، شاید برای اغلب ما سکوت نشانه اعتراض یا نوعی پاسخ معنادار به شرایط خاص باشد، اما برای عده ای دیگر که از نعمت شنوایی و حتی گویش محروم هستند، سکوت تقدیری است که حتی صدای اعتراض آن را کسی نمی شنود.
اگر از نعمت شنوایی محروم باشیم، هرچند آموختن برای ما ناممکن نمی شود، ولی بسیار دشوار است. پس توجه به این نعمت بزرگ الهی که یکی از راه های بسیار مهم آموختن و فهمیدن است، جای سپاس را پیش می آورد و تصور نبود آن کافی است تا به ارزش آن پی ببریم.
نهم مهر هر سال برابر سي ام سپتامبر، «روز جهاني ناشنوايان» نام گذاري شده است. هدف از اين نام گذاري، ارتقاي فرهنگ ارتباط با ناشنوايان، دانسته هايي از زبان اشاره و آگاهي سياست مداران و هم چنين عموم مردم از مشکلاتي است که اين قشر با آن رو به رو هستند؛ اما چگونه می توان این روز را به مظلوم ترین و مغفول ترین قشر معلولان جامعه ایرانی تبریک گفت در حالی که به حداقل حقوق خود حتی در مقایسه با سایر معلولیت ها هم نرسیده اند؟ این مهم را حتی می شود از آمار جمعیت ناشنوایان هم فهمید.
با اینکه قانون حمایت از حقوق معلولان تازه به تصویب رسیده اما زبان اشاره که زبان مادری ناشنوایان است در این قانون وجود نداشته و به رسمیت شناخته نشده است؛ وقتی زبان اشاره این قشر را به رسمیت نشناسند، چگونه می توانند ادعا کنند که حداقل حقوق انسانی این افراد را رعایت کرده اند؟ چگونه می توانند ادعا کنند که ناشنوایان به حداقل فرصت ها دست یافته اند؟
ناشنوایی معلولیت پنهان است و از نظر کارشناسان جز پیچیده ترین و مشکل ترین معلولیت ها است؛ بنابراین لازم و ضروری است تا بیشتر به آن توجه شود اما در کمال تاسف نه تنها توجهی به آن نمی شود بلکه مورد تبعیض مضاعف نیز واقع شده است.
ناشنوایان از رسانه ملی محروم هستند و هیچکس پاسخگوی این محرومیت نیست. در مدارس استثنایی زبان مادری ناشنوایان تدریس نمی شود و آنان مجبورند زبان مادری خود را در آموزشگاه های آزاد با پرداخت هزینه سنگین که برای خیلی از خانواده ها نیز ممکن نیست یاد بگیرند!
در سازمان ها، ارگان ها، ادارات دولتی و خصوصی، مراکز قضائی، مراکز درمانی، آموزشی، هنری، ورزشی و ... هر جایی که کار هر انسانی به آنجا می افتد رابط یا مترجم زبان اشاره وجود ندارد و ناشنوایان دچار مشکلات عدیده ای در مراجعه به آن ها هستند.
در صورت وقوع تصادف یا حوادثی نظیر آتش سوزی، درگیری، اورژانس، نیاز به ماموران انتظامی و ... سامانه ای جهت ناشنوایان وجود ندارد تا با این قشر ارتباط برقرار نموده و مشکل خود را گزارش دهند.
سمعک و کاشت حلزون بسیار گران هستند و هر چند از آغاز سال ۹۷ قرار بر کاشت رایگان حلزون برای کودکان زیر شش سال بود اما متاسفانه افرادی با سن بالاتر از این خدمات محروم هستند و یا گاهی کودکانی که حلزون کاشت کرده اند به دلیل مشکل در تامین هزینه های تعمیر و تعویض قطعات دستگاه، مجدد دچار ناشنوایی شده اند.
نوبت دریافت سمعک های بهزیستی طولانی است و به دلیل ارزانی کیفیت خوبی نداشته و گزارشاتی مبنی بر افت شنوایی افراد بر اثر استفاده از این سمعک ها به گوش می رسد.
در بحث استخدام و اشتغال ناشنوایان هم مانند موارد بالا آماری از اشتغال و استخدام آنان وجود ندارد و بیکاری جزء اولین و مهمترین مشکلات و دغدغه ناشنوایان است.
دستورالعملی برای مراکز آموزشی عالی و مدارس برای برخورد و رفتار با ناشنوایان وجود ندارد یا به آن ها اعتنایی نمی شود. اساتید نسبت به دانشجویان ناشنوا بی توجه اند و دانشجویان مانند سایرین نمی توانند بهره کامل را از کلاس های آموزشی ببرند.
در بسیاری از اماکن عمومی تابلوهای راهنمایی وجود ندارد و ناشنوایان سردرگم می شوند، سینماها برنامه ای برای نمایش فیلم با زیرنویس یا زبان اشاره برای ناشنوایان ندارند.
ناشنوایان و سایر معلولان سهمی در کتاب های درسی و بیلبردهای شهری جهت آگاهی رسانی و فرهنگ سازی ندارند و مردم در مواجهه با معلولان به ویژه ناشنوایان نمی دانند چگونه ارتباط برقرار نمایند و رفتار کنند.
ناشنوایان همچون سایر اقشار جامعه مالیات پرداخت می کنند ولی خدماتی در قبال آن دریافت نمی کنند.
زبان اشاره فرصتی است که ناشنوایان نیز همانند همه افراد جامعه با شرایط یکسان با دیگر افراد جامعه به خدمات مختلف تحصیلی، شغلی و ... دسترسی داشته و از حقوق شهروندی خود برخوردار باشند.
در کنوانسیون حقوق معلولان به این موضوع اشاره دارد که دسترسی به زبان اشاره و دسترسی داشتن به خدماتی که با این زبان ارائه میشود از جمله دسترسی به آموزش به زبان اشاره، برای رشد و پیشرفت ناشنوایان و دستیابی به «اهداف توسعه» پذیرفته شده در سطح بین الملل لازم و ضروری است
افراد ناشنوا استثنا هستند و در داشتن دو دیدگاه معلولیت و اقلیت های زبانی منحصر به فرد میباشند و با زبان اشاره و فرهنگ ناشنوایان، موجب به تقویت چندزبانه خود هستند و اين به معنی ترویج، حفاظت و حفظ تنوع زبان ها و فرهنگ ها در سطح جهانی است.
زبان های اشاره، زبان های طبیعی تکامل یافته هستند که از لحاظ ساختاری متمایز از زبان های گفتاری هستند که در کنار هم قرار می گیرند. زبان اشاره به عنوان یک پیش نیاز حیاتی برای تحقق کامل حقوق بشر برای جامعه ناشنوایان است.
"جبار باغچه بان" در سال 1264 خورشیدی در ایروان متولد شد و در سال 1303 اولین کودکستان ایرانی در تبریز را با نام باغچه اطفال تأسیس کرد. از همان زمان نام فامیل خود را از عسکرزاده به باغچه بان تغییر داد.
باغچه بان در سال 1312 خورشیدی به تهران آمد و دبستان ناشنوایان را در تهران تأسیس کرد و در همان سال دستگاهی اختراع کرد که ناشنوایان از طریق دندان و حس استخوانی قادر به شنیدن می شدند؛ این دستگاه پس از تکمیل شدن به نام تلفن گنگ در اداره ثبت اختراعات به تاریخ 22 بهمن 1312 به شماره 118 به ثبت رسید.
وی در سال 1322 جمعیتی به نام جمعیت حمایت از کودکان کرولال را تأسیس کرد و طی سالها تعلیم و تربیت به این کودکان، به روشی دست یافت که امروز آن را روش ترکیبی میگویند؛ باغچه بان در غروب روز چهارم آذر 1345 در سن 82 سالگی چشم از جهان فرو بست.
گزارش نصر حاکی از آن است که حقوق تضیع شده این قشر خاموش بسیار است و نوشتن از آن دردی از آنان دوا نمی کند ولازم است مسئولین و همچنین مردم نسبت به حقوق ناشنوایان آگاه باشند تا نه فقط در طول یک هفته و نه فقط با شعارهای خوب بلکه همیشه در فعالیت های اجتماعی و در مواجهه با هر تریبونی پیگیر مطالبات به حق و قانونی و همچنین صدای فریاد حق خواهی ناشنوایان باشند.
گزارش از سحر مغفرت
انتهای پیام/
سحر مغفرت