به مناسبت روز ملی سینما/

چهره تبریز در سینمای ایران

1399/06/20 - 12:00 - کد خبر: 26715 نسخه چاپی

نصر: عاشیق پشت پنجره می‌ایستد. پرده را کنار می‌زند. بنای باشکوه ارک در قاب پنجره نقش می‌بندد و دوربین چند ثانیه همین قاب را حفظ می‌کند. این سکانسی از فیلم سینمایی «عاشیق بولوت» است. سکانسی معدود از چهره تبریز در سینمای ایران.

به گزارش نصر به نقل از شهریار، با وجود اینکه بیش از ۹۰ درصد فیلم‌های سینمایی تولید شده در ایران در فضای پایتخت رقم می‌خورد ولی انگار سینما در نشان دادن تهران نیز آنچنان که باید موفق عمل نکرده و بازنمایی شهر در فیلم‌ها مورد غفلت واقع شده است.
«ائوِ» اصغر یوسفی‌نژاد، «حیوان» و «پوستِ» برادران ارک، «کل به جزء» و «سرسامِ» سید وحید حسینی نامی، «کوزمکِ» علیرضا سلمانپور و دهها فیلم و فیلمساز مطرح تبریزی در سال‌های گذشته تحولی شگفت در سینمای آذربایجان رقم زده‌اند.
موفقیت‌های پی در پی سینمای تبریز در سال‌های اخیر سبب شده حالا همه با جدیت از آن یاد کنند و به بهانه ۲۱ شهریور روز سینما، بازنمایی چهره شهر تبریز در آثار سینمایی را بررسی کنیم.

ظرفیت‌های کالبدی تبریز، بستری مناسب برای ژانرهای مختلف سینمایی
حسین پورستار نویسنده و فیلمساز تبریزی در گفتگویی با بیان اینکه شهر تبریز در فیلم‌ها بیشتر جنبه تزئینی و صرفا لوکیشنی داشته است، می‌گوید: در حالی که تبریز به واسطه فضای فیزیکی شهر که مملو از لوکیشن‌های تاریخی و غیر تاریخی با معماری خاص است، ظرفیت بسیاری برای استفاده فیلمسازان در فیلم‌های آنها دارد.
او با اشاره به نمونه‌هایی از این فیلم‌ها ادامه می‌دهد: شاید قدیمی‌ترین تصویری که از تبریز در فیلم‌های سینمایی سراغ داریم، مربوط به فیلم «ستارخان» ساخته مرحوم علی حاتمی است. اما بعدها فضای فیزیکی شهر هر از گاهی دستمایه کار فیلمسازان می‌شد. «یوزپلنگ» ساخته مرحوم ساموئل خاچیکیان، «سرزمین آرزوها» ساخته مجید قاری‌زاده و حتی فیلم سینمایی «سرگیجه» ساخته محمد زرین‌دست از جمله این فیلم‌ها به شمار می‌رود.


پورستار یادآوری می‌کند: جدا از فیلم ستارخان، استفاده اغلب این فیلم‌ها از لوکیشن شهر تبریز ناشی از ضرورت دراماتیک نبود؛ بلکه جنبه تزئینی و صرفا لوکیشنی داشت. اما با رشد فیلمسازی و سینما در شهر تبریز، حال فیلمسازان بومی، فارغ از نگاه تاریخی و تزئینی، داستان‌هایی را جلوی دوربین می برند که محل وقوع آنها تبریز است ولی اگر این اتفاق از سر ضرورت دراماتیک هم باشد، بسیار عالی است.
تصور انسان امروز بدون فضاهای شهر ممکن نیست. سینما و شهر در دوران مدرن به واسطه ساختار تکنولوژی به هم گره می‌خورند و در دوره پست‌مدرن به واسطه حکومت تصویر بر تفکر انسان پست‌مدرن، ارتباط انسان با سینما نزدیک‌تر می‌شود.
این فیلمساز تبریزی می‌گوید: شهر تبریز با تمام قامت تاریخی و ظرفیت‌های فرهنگی خود می‌تواند جدا از نگاه صرفا شهری در فیلم‌ها مورد کاربرد قرار گیرد به طوری که بگوییم این اتفاق منحصر به این شهر است و این داستان نمی‌تواند در شهر دیگری رخ دهد.
او با تاکید بر لزوم توجه به هویت شهری در آثار سینمایی بیان می‌کند: شهری با قدمت و ظرفیت‌های فیزیکی و کالبدی تبریز و اماکن و محیط‌های خاص خود، می‌تواند بستر مناسبی برای وقوع داستان‌ها و ژانرهای متفاوت باشد. نگاه عمیق به هویت شهری در آثار هنری میخ هایی هستند که یک اثر هنری و به ویژه سینمایی که با تصویر سر و کار دارد را ماندگار می‌کند.

استفاده از لوکیشن‌های خارجی بسیار هزینه‌بر است
آثار سینمایی در صورت پرداخت مناسب می‌توانند یکی از بهترین ظرفیت‌های نمایش شهر باشند و در بررسی چند دهه از آثار سینمایی به تحولات روی داده در شهر دست یافت. حک شدن تصویر جاذبه‌های تاریخی تبریز در قاب سینما، معرفی محلات شهر، بازگویی دوباره فرهنگ و تمدن شهر و... شاید بیش از آثار سینمایی داستانی در قالب سینمای مستند بتواند شکل بگیرد.
اکبر شریعت نمایشنامه‌نویس و بازیگر تبریزی در این باره می‌گوید: اگر چند فیلم سینمایی که طی چند سال اخیر توسط سینماگران تبریزی ساخته شده‌اند بررسی کنیم، به جز زبان ترکی، هیچ وجهی از تبریز در آنها دیده نمی‌شود. به عبارتی اگر این فیلم‌ها دوبله شوند کسی متوجه نمی‌شود که این فیلم‌ها در بستر این شهر تولید شده‌اند.
او نبود جلوه شهر در آثار این فیلمسازان را دلیلی بر عدم علاقمندی آنها به این موضوع نمی‌داند و تشریح می‌کند: برای دوستان فیلمساز نیز نشان دادن تبریز اهمیت دارد و بهتر است پاسخ این موضوع را در مشخصه سینمایی تبریز پیدا کنیم. فیلم‌هایی که در تبریز تولید می‌شوند با محدودیت بودجه مواجه هستند و همین موجب شده صحنه‌های خارجی و شهری به شدت در فیلم‌ها کم باشد.


شریعت استفاده از لوکیشن‌های خارجی را با دو چالش عمده مطرح کرده و می گوید: این صحنه ها اگر نقاط تاریخی و فرهنگی باشند با مشکلات تهیه مجوز و... روبرو خواهند بود و همچنین فیلمسازی در فضای باز به شدت هزینه ساخت فیلم را افزایش می‌دهد. این در حالی است که فیلم‌هایی که در تبریز تولید می‌شوند از لحاظ بودجه بسیار محدود هستند فیلمسازان ترجیح می‌دهند از فضاهای بسته استفاده کنند.
نویسنده نمایشنامه «پاشا» می‌گوید: متاسفانه ارگان‌ها و سازمان‌ها هم به فیلمسازان ما اعتماد نمی‌کنند تا آنها فیلمی مستقل بسازند و در عین حال برخی جاذبه‌های تبریز نیز در آن آثار دیده شود.
شریعت ادامه می‌دهد: مگر اینکه فیلم‌های تاریخی تولید شود که از فیلم تاریخی هم به هیچ وجه نمی‌توان صحبت کرد چرا که هزینه بالایی دارد و هیچکس به سمت تولید آن نمی‌رود. ارگان و شخص حقیقی سرمایه گذار علاقمند به تاریخ و فرهنگ تبریز هم به سختی پیدا می شود و تمام اینها باعث شده نیز فیلم‌های ما از لحاظ خارجی محدود باشند.


بستر شهر در آثار فیلمساز تبریزی
هر اندازه که تصویر شهر در سینمای ایران همواره به طور متفاوتی رقم خورده، سریال‌های تلویزیونی تولید شده در شبکه سهند بستر آماده تری برای به تصویر کشیدن فضاهای شهری بوده اند. تصویر شهر در سینمای ایران در دهه‌های مختلف با رویکردهای متفاوتی به نمایش گذاشته شده و همواره شهر محلی پر خطر و آشوب دیده شده است.
از نشان دادن تاثیر مهاجرت از روستا به شهر و وحشت حضور در آن تا نمایش مناطق حاشیه شهرها و تصویر مشکلات اقتصادی ممتدی که انسان شهرنشین با آن دست به گریبان است.
هر چند شهر تبریز در آثار اندک سینمایی به عنوان لوکیشن و بستر اتفاقات دیده شده است ولی همین نکته در همین آثار معدود نیز به خوبی دیده می شود. (به یاد بیاورید تله فیلم «آوازهای مادری ام» ساخته حسن نجفی فیلمساز تبریزی را.) در این تله فیلم تبریز با تمام مختصات خود دیده می‌شود. از محله‌های بالای شهر تا کوچه‌های پر از پله در حاشیه شهر. با وجود اینکه از لحاظ تکنیک و محتوا نقدهای بسیاری به این اثر حسن نجفی وارد است ولی نمی‌توان نقش پر رنگ شهر در این اثر را نادیده گرفت.

از «عاشیق بولوت» دهه ۷۰ تا «جلالِ» این روزها
مهدی میمندی، تصویربردار و نویسنده تبریزی هم در گفتگو با شهریار با اشاره به تعداد کم آثار تولید شده با محوریت تبریز، می‌گوید: در تاریخ سینمای ایران شاید حتی ۵ فیلم هم نباشد که لوکیشن آنها تبریز باشد و از فرهنگ و تاریخ تبریز بهره برده باشد. مثلا در سال ۷۰ زنده یاد منوچهر طهماسبی فیلم «عاشیق بولوت» را تولید کرد که داستان آن در تبریز و اطراف آن روی می‌دهد. در صحنه‌ای از این فیلم عاشیق که در مسافرخانه‌ای روبروی ارک تبریز اقامت دارد، پشت پنجره ایستاده و به بنای ارک کهن تبریز خیره می‌شود. شاید تمام تصویر تبریز در این فیلم تنها همین باشد چرا که در فیلم داستانی دراماتیک جایی برای نشان دادن شهر نیست.


او با بیان اینکه روایت از شهر در فیلم‌های داستانی به سختی ممکن می‌شود، می‌گوید: مگر اینکه بودجه قابل توجهی باشد تا فیلم تاریخی تولید شود و یک مقطع تاریخی تبریز را به تصویر بکشد. فیلمساز در اثر خود از کتاب «جامع التواریخ» رشید الدین فضل الله استفاده کند و فیلم تاریخی با ابعاد واقعی فرهنگی و تاریخی تبریز ساخته شود. در آنجا به راحتی تاریخ تبریز نشان داده می‌شود چرا که روایت داستانی خواهد بود و می‌توان از فرهنگ تبریز، لباس‌های بومی و... سخن گفت.
این تصویربردار سینما و تلویزیون با اشاره به نمونه‌های دیگری از این آثار ادامه می‌دهد: سریال جلال که دهه فجر سال ۹۸ از شبکه یک سیما پخش شد از دیگر این نمونه‌ها است. عوامل بومی و داستان هم تقریبا بومی بود. در این سریال فارغ از اینکه تا چه اندازه موفق بود، چهره آن برهه تاریخی از تبریز معرفی شد.
میمندی یادآور می‌شود: در سریال‌های محمدرضا ورزی بارها به تبریز و شخصیت ستارخان پرداخت شده است. امکان ندارد در ایران سریال تاریخی تولید شود و تبریز جایی در آن نداشته باشد چرا که تبریز سالها پایتخت و مرکر تصمیم‌گیری ها بوده است. نمی‌توان تبریز را از فیلم‌های تاریخی حذف کرد.


تبریز با تمام قامت والای خود در برهه‌های مختلف تاریخی، از منظر و جنبه‌های مختلف قابلیت نمایش در آثار هنری و سینمایی را دارد. در کوچه پس کوچه‌های قدیمی این شهر هنوز گرد آخرین جنگ‌ها بر زمین نشسته است. در میدان های آن هنوز رد پای بی شمار مردمانی که به دیدن زیبایی های شهر آمده اند، به جا مانده است.
هر چند تا امروز استفاده از ظرفیت‌های پر شمار این شهر در صنعت فیلمسازی و بازنمایی آن در آثار سینمایی مغفول مانده، ولی شاید همتی دوباره باید تا از تبریز در قالب هنر سخن گفت.

گزارش از سحر فکردار
انتهای پیام/
چهره تبریز در سینمای ایران نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار