گزارش/
مقصر اصلی پسرفت تبریز/ از ابطال انتقال آب ارس تا تشتت عملکرد و فقدان برنامه در توسعه تبریز
نصر: نماینده تبریز در مجلس میگوید: انتقال آب ارس به تبریز در دولت گذشته مورد تصویب قرار گرفته بود، با این وجود جزو اولین پروژههایی بود که دولت آقای حسن روحانی آن را ابطال کرد و این ظلم بزرگی در حق مردم آذربایجانشرقی و شهر تبریز بود.
به گزارش نصر، احمد علیرضا بیگی همان نمایندهای است که هزینههای انتخاباتی خود را بیهیچ شیله پیلهای روی دایره میریزد و کاملا شفافسازی میکند؛ چراکه معتقد است مردم تبریز ظاهر و باطن او را میشناسند و اصلا نیازی به تبلیغات و صرف هزینههای اضافی ندارد که تازه از افشای آن دلواپس باشد.
او با افتخار از دوران استانداری خود یاد میکند و اگر تعریف از خود نباشد(!!) معتقد است بر خلاف دولت فعلی در دولت قبل، استانداری مثل او توانسته تبریز را در صدر اخبار کشور و حتی بینالملل قرار دهد. گواه این ادعا را هم برگزاری اجلاسها و همایشهای بینالمللی متعدد در دوران مسوولیت خود در تبریز و سرازیر شدن سرمایههای داخلی و خارجی به تبریز و آذربایجان در این دوران میگیرد.
به قول خودش زمانی که استاندار بود، برای حل مهمترین مسئله تبریز که کمبود منابع آبی است نیز طرحی اندیشیده و کاری کرده بودند کارستان که به دلیل خاتمه یافتن دولت نافرجام ماند و دولت روحانی آمد و هرچه رشته بودند پنبه کرد، بگذریم.
خلاصه در یک ظهر کرونایی میهمان علیرضا بیگی - این آقای خاص - که چهرهای کاملا رسانهای داشته و برای سر و کله زدن با خبرنگار جماعت هم کم حوصله نیست، بودیم و ساعتی به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن در ادامه تقدیم حضور میشود.
**ورود قضات جوان و شجاع به پرونده طبریها و منصوریها
اخیرا شاهد برگزاری دادگاه آقای طبری بودیم، با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر قطع دستان فساد عملکرد دستگاه قضا را در برخورد با فساد چطور میبینید؟
قبلا هم موضوعات مختلفی در رابطه با بروز فسادهای مختلف و کلان مطرح بوده و ما هم در مناسبات مختلف یادآوری میکردیم؛ با این حال حرکتی از سوی دستگاه قضا مشاهده نمیشد ولی در شرایط فعلی رئیس دستگاه قضا به جد به ماجرای دانه درشتها ورود یافته و پای افراد مختلفی به پروندههای مختلف کشیده شده و شاهد تحقق یک حرکت بسیار جسورانه هستیم که آقای رئیسی موتور محرکه این حرکت جسورانه است. ایشان با ورود بیتعارف به پروندههای مختلف باعث مطرح و برجسته شدن قضات جوان، شجاع و مستعد شدهاند که با جسارت کارها را پیش میبرند. ما نیز به نتایج بررسیها بسیار امیدوار هستیم.
بالاتر از سیاهی رنگی نیست!!
فکر میکنید روند این بررسیهای به قول شما جسورانه تا کی میتواند دوام داشته و از شر دانه درشتترها(!) در امان باشد؟
در محاکمههایی که اتفاق میافتد، شاید اسم بعضی از دانه درشتها به میان نیاید ولی مردم این را حس میکنند که افرادی در یک سطح بالاتر وجود دارند که مثلا اگر آقای طبری آپارتمان لاکچری خریده یا رشوههای میلیاردی دریافت کرده تازه به عنوان دلال یا واسطه اینگونه عمل کرده است!! امثال آقای طبری و قاضی منصوری در واقع دستور دهندههایی داشته و صرفا اجرای دستور کردهاند. اینکه معلوم شود چه کسی به اینها دستور داده به عنوان مطالبه در میان مردم مطرح است.
**آدرسهای غلط بازندگان انتخابات 98
این روزها برخی از گروهها و رسانههای وابسته سعی دارند چهره مجلس یازدهم را کاملا خدشهدار کرده و این مجلس را به حاشیه ببرند فکر میکنید، این عده چه اهدافی را دنبال میکنند؟
خوب مجلس دهم با پیروزی و انتخاب شدن گروهی تشکیل یافت که چه اصلاحطلب و چه اصولگرا باورشان به تفوق و برتری غرب بود و اساسا برونرفت از شرایط موجود را در گروه مذاکره با کدخدا (غرب) میدانستند و قصد داشتند با ورود به یک بده بستان سیاسی ماجرا را خاتمه دهند. البته این گفتمان در مقطعی مورد اقبال مردم قرار گرفته بود و رئیس جمهور ما شعارش این بود که باید دم کدخدا را ببینیم و با او کنار بیاییم!!
سیاست جمهوری اسلامی هم بر مبنای نرمش قهرمانانه این بود که میدانی فراهم کند که اینها بتوانند شعارهای خود را محقق کنند. خوب این فرصت به آقای رئیس جمهور و تیمش داده شد و ترکیب مجلس هم این قدرت را در اینها به وجود آورد که در یک بازه زمانی ۷ ساله کارهایی که تصور میکردند در برونرفت از شرایط موجود موثر باشد، انجام دهند.
در موضوعات مختلف دیدیم که مجلس در جایگاه قانونگذار و قوه ناظر بر عملکرد قوه مجریه بهواسطه تعلق خاطر سیاسی خود به دولت، از مسوولیتهای اساسی خود چشم پوشید تا مبادا خدشهای به ساحت دولت وارد شود!!
ملت هم نمونههای این چشمپوشیها را در بحثهای مختلف مثل تصویب پالرمو، تصویب FATF و حوادثی مثل حادثه قطار تبریز- مشهد، استیضاح وزیر مسکن در جریان سقوط هواپیمای یاسوج، رای اعتماد به وزرا و غیره از یاد نخواهند برد.
نکته واضح و برجسته این موضوع سوال از رئیس جمهور بود که حدود یکسال طول کشید و شاهد حضور آقای عادل آذر، رئیس دیوان محاسبات بودیم که گزارش کرد میلیاردها دلار از ثروت ما به باد فنا رفته است. قطعا اگر در سال 97 این موضوع حل و فصل میشد، هیچ وقت این اتفاقات نمیافتاد ولی چون ماهیت مجلس بهگونهای بود که بنا داشت به هیچعنوان با دولت تعارضی نداشته باشد، نتوانست به رسالت خود در موضوعات مختلف عمل کند.
حالا مجلسی پای کار آمده که در نقطه مقابل مجلس گذشته قرار گرفته و نسبت به پیگیری مطالبات مردم مصر است. این مجلس به مردم قول داده اجازه ندهد صحنههای ناخوشایندی که در مجلس گذشته اتفاق افتاد، تکرار شود. طبیعتا افرادی که بازنده صحنه هستند سعی و تلاششان این است که مجلس گذشته را موجه جلوه دهند و ادامه روند پروپاگاندا سیاسی که در حال حاضر رخ میدهد، تلاشش این است که انگشت اتهام را به بالاتر از مجلس نشانه رود.
نامه آقای موسویخوئینیها هم حکایت از این آدرس اشتباه دارد که از قوا سلب مسوولیت و تقصیر اصلی را متوجه رهبر انقلاب کند. طبیعتا در ادامه این سیاست، هر موضوعیدگیر این گروه بازنده بیاید از آن استفاده خواهند کرد.
در مقابل این تبلیغات منفی، مجلس چه سیاستی را میخواهد در پیش گیرد؟
مجلسی که آمال و آرزوهای مردم ایران در ثمره تلاش آن خلاصه شده،باید روی موضوعات اساسی و راهبردی که مرتبط با عدالت، معیشت و زندگی مردم است، تمرکز کند. حال که آرایش مجلس مشخص شده این اتومبیل آماده حرکت است و مردم منتظر هستند اولین اقدامات مجلس را در تراز انقلاب مشاهده کنند تا ببینند این اقدامات تا چه اندازه معطوف به موضوعات اساسی و جدی مرتبط با زندگی مردم است و میتواند اسباب امیدواری آنها را فراهم کند.
در حال حاضر بیعدالتی، ظلم و ستم و مناسبات ظالمانه امیدواری مردم را مورد تهدید قرار میدهد. در مقابل تمام این خطاها و کاستیهایی که از سوی دولت مشاهده میشود، مجلس باید قاطعانه موضع خود را مشخص، تکلیف دولت را روشن و سناریوی تبلیغات یاسآوری را که توسط بازندگان انتخابات سال 98 انجام میگیرد، باطل کند.
**اولین نفری که طرح شفافیت آراء نمایندگان را امضا کرد
فارس: طرح پر سرو صدای شفافیت آراء نمایندگان به کجا رسید؟ فکر میکنید این طرح بالاخره به سرانجام میرسد؟
در دوره گذشته مجلس تحقق شفافیت آراء نمایندگان را پیگیر بودیم ولی بعضیها شفافیت آراء را به تفتیش عقاید نمایندگان تعبیر میکردند و حتی بعضا نگران بودند که اگر مثلا معلوم شود که رای نماینده در تعارض با نیات و اهداف دولت است به نماینده فشارهای مختلف تحمیل میشود و ممکن است دیگر در شهرها و حوزههای انتخابیه، نماینده را بالای مجلس ننشانند!! چنین موضوعات خندهداری مطرح و موجب میشد موضوع شفافیت آراء رای نیاورد.
ولی در حال حاضر شفافیت آراء جزو طرح های اولویتدار مجلس است و برخلاف مجلس قبل که رئیس مجلس بسیار مخالف موضوع بود، رئیس مجلس یازدهم اولین نفری است که طرح را امضا کرده.
شفافیت آراء جان مایه تلاش مجلس برای تحقق عدالت بهشمار میرود و معتقدم این امکان باید فراهم باشد که موکلهای ما بدانند تا چه اندازه تصمیمات و آراء ما در مسیر مصالح و منافع مردم است.
**شفافسازی هزینههای تبلیغاتی انتخابات الزامی نیست!!
کمی هم در مورد لزوم شفافسازی هزینههای تبلیغاتی انتخابات صحبت کنید. ظاهرا اکثر نمایندگان اصلا تمایلی به این شفافسازی ندارند؟ اینطور نیست؟!
ببینید، قوانینی که در رابطه با شفافسازی هزینههای انتخاباتی وجود دارد، چندان الزامآور و دارای ضمانت اجرایی مناسب نیست. با توجه به اینکه انتخابات ما بهصورت حزبی برگزار نمیشود و حزبی نیست که افراد را تبلیغ کنند، جای آن را سرمایه و پول میگیرد. به همین دلیل نمایندگانی که محصول انتخابات پولی هستند خود را در قبال صاحبان این پول و سرمایه متعهد میدانند و باید خواستههای آنها را بهجا آورند که این جزو آسیبهای انتخابات است.
به هر حال، سعی میکنیم در آینده انتخابات را به سمت حزبی شدن پیش ببریم تا احزاب مسوولیت تبلیغ کاندیداها را به عهده گیرند و مردم به حزب رای دهند؛ حزب هم خود را پاسخگوی عملکرد نمایندگانی بداند که به معرفی و تبلیغ آنها پرداخته است. تا زمانی که این اتفاق نیفتاده شاهد میهمانیهای شام و ناهار و ریخت و پاشهای تبلیغاتی خواهیم بود که عملا دمکراسی و مردمسالاری را در جمهوری اسلامی مورد آسیب و خدشه قرار میدهد.
ما هم که هزینههای تبلیغاتی خو را اعلام کردیم بیشتر به این دلیل بود که اصلا فعالیت تبلیغی آنچنانی نداشتیم. مردم بعد از این همه سال خدمت ظاهر و باطن بنده را میشناسند و چه بسا اگر بخواهم وارد تبلیغات آنچنانی با هزینههای کلان شوم، جنبه ضدارزشی و ضدتبلیغی و نتیجه منفی داشته باشد.
مصلحت و منفعت بنده اقتضا میکند که اصلا تبلیغ نکنم. تبلیغات اندکی هم که داشتهام بهنظرم اضافی بوده است!! در مجموع خواستیم الگویی ارائه دهیم که بتواند در مسیر صلاح و خواست مردم قرار گیرد.
**دولتهای مرکزی مقصر اصلی پسرفت تبریز و آذربایجان!!
اجازه بدهید به مسائل حوزه انتخابیه خودمان هم بپردازیم؛ متاسفانه شاهد هستیم شهر تبریز بهویژه در 20 سال گذشته رفته رفته جایگاه اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فرهنگی خود را از دست میدهد؛ فکر میکنید علت چیست؟
همه اینها به سیاست دولت مرکزی نسبت به موضوعات راهبردی و نوع نگاهی که به منطقه آذربایجان و سایر مناطق دارد، برمیگردد.
یعنی میفرمایید عدم پیشرفت مورد انتظار تبریز و آذربایجان تقصیر دولتهای مرکزی است؟!
خوب بله! بیشتر برمیگردد به اینکه سیاست دولت مرکزی در اداره امور مملکت چیست. سیاست عمومی این است که اساسا اختیارات به مدیران محلی داده نشود و اینها صرفا به ایفای نقشهای روبنایی و سطحی بپردازند و در موضوعات محتوایی امکان ورود نداشته باشند. در موضوعات مربوط به اداره امور استان اختیاراتی که باید دولت مرکزی به مدیران استانی تفویض کند، نمیکند و ما در این مسئله با تمام استانها مشترک هستیم.
مثلا در آذربایجانشرقی انتصاب و بهکارگیری مدیران نه برمبنای شایستگی بلکه برمبنای یکسری از روابط توسط مراجع مختلف انجام میگیرد. اما ما خود را تنها یک استان در میان استانهای کشور نمی بینیم. تاریخ گواهی میدهد ما توانستهایم نقش بسیار تاثیرگذاری در تعیین سرنوشت کشور داشته باشیم و اگر مسوولان مرکزی، آذربایجانشرقی را به مانند سایر استانهای کشور ببینند این امر نشان میدهد اشرافیت و جامعیت لازم را برای اداره کشور ندارند.
در مقطعی دولت مرکزی نقشی برجسته به تبریز میدهد و میگوید تبریز نخستین پایتخت شیعه جهان است؛ این امکان را برای تبریز به وجود میآورد که حلقه وصل اقتصادی قفقاز، ترکیه و فدراسیون روسیه با کشور و میزبان اجلاسهای بینالمللی باشد. اینها راهبردهایی هستند که دولت مرکزی ابلاغ میکند و به مدیر آذربایجانشرقی اختیار و میدان عمل برای تاثیرگذاری فرااستانی و فراملی میدهد.
متاسفانه در مقطع کنونی این نگاه نسبت به آذربایجانشرقی وجود ندارد. شاید مدیران ما فقدان بودجه و منابع مالی را توجیه پسرفتها قرار دهند ولی تمام ماجرا این نیست. بله! منابع مالی مهم است اما اثر تعیینکننده ندارد.
**حاشیهنشینی بلای جان توسعه تبریز/ در توسعه شهر تبریز دچار تشتت عملکرد و فقدان برنامه هستیم
یکی از مشکلات اساسی شهر تبریز افزایش روزافزون معضل حاشیهنشینی است که جای توسعه مورد انتظار و سازمان یافته شهر را گرفته است، به نظر شما چرا این مسئله تا این اندازه در تبریز و آذربایجان پررنگ است؟
متاسفانه در توسعه شهر تبریز دچار تشتت عملکرد و فقدان برنامه هستیم و مناطق پیرامون تبریز که علیالقاعده باید از سیاست شهرسازی تبریز تبعیت کند، به واسطه اینکه خارج از این چارچوب هستند عملا تبدیل به نقاط حاشیهای و کپرنشین شدهاند که هیچ برازندگی و زیبایی نداشته و در شأن تبریز نیستند.
بنده بهطور مشخص به باسمنج، کندرود و اوغلی اشاره میکنم. با توجه به اینکه توسعه تبریز از یک برنامه و استراتژی مشخص پیروی نمیکند این مناطق عملا تبدیل به نقاط حاشیهنشین تبریز شدهاند که بعدها مشکلات زیادی به بار خواهند آورد و توسعه شهر تبریز را با مخاطره مواجه خواهند کرد.
این موضوع را بنده به آقای استاندار هم متذکر شدم که باید سیاست توسعه کلانشهر تبریز را مشخص کنند. زمانی ما الحاق باسمنج را قطعی کردیم و شورای باسمنج این الحاق را موکول به احداث راه دسترسی مناسب تبریز به باسمنج کرد و این اتفاق افتاد؛ ولی عملا بهخاطر فقدان سیاست و راهبرد اساسی این موضوع مغفول ماند و همچنان بهترین اراضی و نقاط قابل توسعه تبریز دستخوش خرید و فروشهای بیضابطه قرار گرفته و شاهد ساخت و سازهای بدون اسلوب و فرم در این مناطق هستیم.
**کمبود منابع آبی مهمترین تهدید برای مردم تبریز و آذربایجان
آقای دکتر کمبود منابع آبی در تبریز هم بسیار مشهود و این مسئله رفته رفته بغرنجتر میشود؟ آیا در این ارتباط مجلس برنامهای دارد؟
همانطور که اشاره کردید شهر تبریز به دلیل کسری منابع آبی در مضیقه قرار دارد. حال تصور کنید اگر خط دوم زرینهرود احداث نمیشد چه اتفاقی میافتاد. آن زمان دوراندیشی کردیم و برای پاسخگویی به مصرف 10 سال آینده با وجود تمام مشکلاتی که وجود داشت خط دوم زرینهرود را ابتدا در قالب یک خط اضطراری برای پوشش خط اول در زمان حوادث غیرمترقبه احداث کردیم و نهایتا خط دوم هم احداث شد؛ ولی در زمانهای پرمصرف، آب به برخی از محلات تبریز نمیرسد؛ در شرایط کنونی کرونایی هم مسئله حادتر است.
براساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که باید عمدهترین اولویت حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو موضوع آب و انتقال آب ارس باشد؛ چرا که علاوه بر خط دوم زرینهرود که پشتوانه تامین منابع آبی تبریز بهشمار میرود لازم است، منبع آب غرب تبریز و مصارف صنعتی شهر از طریق آب ارس تامین شود که مطالعات آن انجام گرفته است.
لازم است یادآوری کنم، انتقال آب ارس به تبریز در دولت گذشته مورد تصویب قرار گرفته بود، با این وجود جزو اولین پروژههایی بود که دولت آقای حسن روحانی ابطال آن را اعلام کرد و این ظلم بزرگی در حق مردم آذربایجانشرقی و شهر تبریز بود؛ در هر صورت این پروژه جزو مطالبات جدی ما قرار دارد.
انتهای پیام/
خبرگزاری فارس