یادداشت/
کوچ گدایان آفتی برای شهر اولینها
نصر: مشاهده حتی یک گدا در خیابانها و کوچه پس کوچههای کهن شهر تبریز، برای شهری که عنوان شهر بدون گدا را یدک میکشد، زیادی است و غیرقابل تحمل!
مشاهده حتی یک گدا در خیابانها و کوچه پس کوچههای کهن شهر تبریز، برای شهری که عنوان شهر بدون گدا را یدک میکشد زیادی است و غیرقابل تحمل. حتی اگر این گداها وارداتی باشند و از بلاد دیگر به شهر اولینها کوچ کنند.
این گداها که اکنون سیار هستند و بی نام و نشان، مکان ثابتی در شهر ندارند و حتی شیوههای گدایی شأن را نیز تغییر دادهاند. پایین شهر یا بالای شهر فرقی نمیکند آنها وقت و بی وقت در تمام نقاط شهر پرسه میزنند. یا با مراجعه حضوری، زنگ خانههای مردم را میزنند و تا پول دریافت نکنند ول کن ماجرا نیستند، یا اینکه با غافلگیری خاص خودشان در مقابل رهگذران کوچه و خیابان سبز میشوند و التماس کنان پول درخواست میکنند.
آمار دقیقی از تعداد گدایان داخلی یا وارداتی در دست نیست. کم یا زیاد بودن آنها هم صورت مساله را پاک نمیکند. چه ده نفر باشند و چه صد نفر، به هر حال هستند و خودشان را بر ما شهروندان تحمیل کردهاند. هر چند که مراجع ذیصلاح به افکار عمومی بگویند متکدیها را به تناوب از سطح شهر تبریز جمعآوری میکنند و آنها را به شهرهایشان بر میگردانند. اما مشکل که ریشهای حل نمیشود.
تا زمانی که ساختارهای فرهنگی و اقتصادی در جامعه اصلاح نشوند و روحیه کار و تلاش حاکم نباشد نمیتوان به ریشه کنی تکدیگری امیدوار بود. به هر حال افرادی هستند که راحتترین گزینه را برای پول در آوردن انتخاب میکنند و با سو استفاده از احساسات و عواطف مردم، بی دغدغه گدایی میکنند.
همه ما دوست داریم و میخواهیم تبریز همچنان در کشورمان به شهر بدون گدا مشهور باشد و به آن افتخار کنیم. اما این عنوان نباید گمراه مان کند. هدف کلان باید شهر بدون فقیر باشد. شاید میان گداها، افراد نیازمندی باشند که از روی ناچاری و به خاطر رفع مشکل مالی، درمانی و … دست به این کار میزنند که به نظر میرسد باید به نهادهای حمایتی معرفی و از کمک آنها برخوردار شوند.
اما افرادی هم هستند که نه تنها به کمک مالی نیاز ندارند، بلکه با سو استفاده از فقر موجود در جامعه و شناسایی نیازمندان، گروههای چند نفره از کودکان کار و زنان بی سرپرست تشکیل میدهند و آنها را در خیابانها و کوچههای شهر پراکنده میکنند تا همگی نه برای جیب خود که برای پر کردن جیب رئیس شأن گدایی کنند. تکلیف این افراد که با گدایی به نان و نوایی رسیدهاند نیز روشن است. نیروی انتظامی و شهرداری باید با این افراد و باندشان برخورد کرده و بساط شأن را برای همیشه جمع کنند تا بیش از این از دلسوزی مردم به خصوص بانوان که از روز احساس به این افراد کمک میکنند، سو استفاده نکنند.
واقعیت این است که شهروندان باید از دادن پول و هر نوع کمک دیگر به افراد متکدی پرهیز کنند، در غیر این صورت این افراد تمایل بیشتری برای گدایی خواهند داشت و به این عادت زشت خود ادامه خواهند داد. نباید اجازه دهیم متکدیان وارداتی یا هر متکدی داخلی دیگر، به اعتبار «تبریز شهر بدون گدا» خدشه وارد کنند.
باید با مداخله نیروی انتظامی از ورود افرادی که از شهرهای دیگر برای گدایی کردن به تبریز مهاجرت میکنند جلوگیری گردد. بهتر است این کار در مبادی ورودی شهر انجام شود و آنان بلافاصله به شهرهای خود باز گردانده شوند تا از بروز آسیبهای اجتماعی بعدی جلوگیری شود.
مسئولان استانی و شهری باید به تناوب پیگیر جمعآوری گداها چه وارداتی و چه داخلی از سطح شهر تبریز باشند، چرا که مردم لکه دار شدن تبریز شهر بدون گدا را بر نمیتابند.
خوشبختانه طی سالهای گذشته اتباع بیگانهای که از کشورهایی مثل پاکستان برای تکدیگری به شهر تبریز آمده بودهاند، توسط مراجع ذیصلاح شناسایی و در اسرع وقت به شهرهای محل زندگیشان بازگردانده شدند.
طاهر خیری/ روزنامهنگار
انتهای پیام/
خبرگزاری مهر