یادداشت/
آتش، بی رحمانه یک تاریخ را خاموش می کند!
نصر: متاسفانه شب چهارشنبه هفته گذشته برابر با 18 اردیبهشت ماه شاهد بروز حادثه ای در شهر بودیم که انتشار خبر آن موجی از بیم و نگرانی را در بین شهروندان تبریزی و حتی دیگر هم میهنان پدید آورد.
خبر آتش سوزی سرای «ایکی قاپی لی» بازار تاریخی تبریز به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و تا خبر مهار آتش در ساعت 3 بامداد روز پنجشنبه اعلام نشد، تبریز به خواب نرفت.
واکنش های اولیه شهروندان، پیگیری اخبار مرتبط با تلاش نیروهای امدادی در طول حادثه، گزارش هایی که در رسانه های محلی و ملی انعکاس یافت و از همه مهمتر فضای حاکم بر شبکه های اجتماعی در بعد از حادثه از یک واقعیت مهم حکایت دارد. و آن اینکه بناهای تاریخی متفاوت تر از هر بنای دیگری، بعنوان میراث مشترک انسانی، بعنوان عنصر هویت بخش شهری، بعنوان خاطره جمعی بین نسلی و بعنوان عامل ایجاد تعلق اجتماعی، نه تنها برای شهر و شهروندان آن، که برای جوامع بزرگتری در سطح یک منطقه، یک کشور و حتی یک جهان اهمیت می یابد و در خطر افتادن آن، چون خاطره جمعی جوامع را در معرض تهدید قرار می دهد، به یک نگرانی عمومی در بین اعضای آن جوامع بدل می گردد. چند هفته قبل دنیا با تصاویر فروریختن کلیسای نوتردام متاثر شد و امروز شهروندان تبریز و ایران با دیدن تصاویر ایکی قاپی لی تبریز. تاثر و تاسف و افسوسی که با یک سوال و نگرانی نیز همراه است. اگر آتش کل بازار را می گرفت چه می شد؟ اگر بازارمان نباشد، چه خواهیم کرد؟!
با این مقدمه به این موضوع می پردازم که بناهای تاریخی در یک شهر، علاوه بر کارکردهایی که می توانند از بابت اقتصادی، جذب گردشگر و ... بازی کنند، یک نقش مهم نیز در ایجاد هویت شهری، تقویت تعلق مکانی شهروندان و افزایش روحیه و مسئولیت اجتماعی برعهده دارد و حفاظت و حراست از این بناها نه تنها یک مسئولیت و وظیفه مهم حاکمیتی است، بلکه یک تکلیف انسانی است برای همه شهروندان، در تمام دوره های زمانی. علی الخصوص بنای تاریخی مهمی چون بازار تبریز که علاوه بر کارکردهای اشاره شده، امروز بصورت موجودی زنده در کالبد شهر تبریز نفس می کشد و استفاده از آن مانند اغلب بناهای تاریخی منحصر به بازدید گردشگران و مطالعه محققان نشده است. هزاران کسبه و فعال اقتصادی از طریق آن به کسب و کار و تجارت مشغول بوده و روزانه شاهد ورود و خروج هزاران نفر به داخل آن هستیم که قطعا موضوع حفاظت از این بنا را با چالش های جدی روبرو می کند.
آتش سوزی مجدد این بازار پس از ده سال -اگرچه در مدت زمان سریعتری کنترل و مهار شد- نشان از ناکافی بودن تمهیدات اخذ شده برای حفاظت از این بنا در مقابل حریق دارد. میراث فرهنگی، شهرداری، اصناف، متولیان و معتمدین بازار و دیگر نهادهای دخیل در مدیریت و نگهداری این مجموعه باید دوباره موضوع ایمنی این مجموعه را مورد بررسی قرار دهند. سه اصل ایمنی در برابر حریق یعنی «پیشگیری» به معنای جلوگیری از جرقه زنی، «سیستم حفاظت از حریق غیرعامل» یعنی ایجاد تمهیداتی در ساختمان و معابر برای جلوگیری از پیش روی و گسترش آتش و «سیستم حفاظت از آتش عامل» متشکل از سیستم های اعلان و اطفای حریق باید بصورت جدی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد. هرچند وسعت زیاد بازار تبریز، نامحدود بودن فضاهای داخلی، عدم امکان دخالت در ساختمان و طراحی آن به دلیل تاریخی بودن، بهره برداری فروشگاهی از آن و عوامل دیگر کار را برای مسئولان سخت خواهد کرد ولی باید بپذیریم به خاطر خودمان، شهرمان، تاریخ و هویتمان باید این کار سخت را انجام دهیم. فراموش نکنیم که «آتش، بی رحمانه یک تاریخ را خاموش می کند!»
یادداشت از بهنام نیک زاد
انتهای پیام/
نصر