یادداشت/

حکایت آشنازُدایی میراث فرهنگی آذربایجان

1399/03/26 - 08:12 - کد خبر: 21770 نسخه چاپی

نصر: خبری در رسانه ها منتشر شد که استخوان های عرفای مدفون در گورستان کهن گجیل در اثر حفاری مترو از دل خاک بیرون زده است.

لازم دانستم به  سه دلیل این پُست را بگذارم. اولی به دلیل رشته تخصصی و حوزه تخصصی‌ام در ادیان و عرفان به این موضوع بپردازم. دومی به خاطر هویت و مقام والای عرفای آذربایجان که روزگاری بر روی این خاک زیسته اند و مردان والا مقامی بودند.  سوم از موضع روابط عمومی سازمان قطارشهری تبریز.
دوستان اگر تاریخ اخیر آذربایجان ترجیحاً دوره پهلوی اول و زمان احداث باغ گلستان را تورّق کرده و از نظر بگذرانند. میرزا محمدعلی خان تربیت اولین فردی بود که در زمان احداث باغ گلستان دستور تخریب مقابر را صادر و استخوان های مدفونان گورستان گجیل را به ناکجاآبادها انتقال دادند یا کلاً محو و نابود کردند. و صدای شکسته شدن این استخوان‌ها در تاریخ ۹۰ ساله اخیر هنوز به گوش می‌رسد.  اما در عصر کنونی اگر استخوانی هم پیدا شد قطعاً با احترام و عزت با آن برخورد خواهد شد.
میراث تاریخی ما محدود به این مقبره ها نمیشود هرچند شکی نیست که ما مرده پرستیم. میراث اصلی آذربایجان وجود بناها و  میادینی همچون میدان کهن و عناصر حومه آن چون مسجد استاد شاگرد(سال تاسیس ۷۴۲ ق دوره ایلخانیان) و مسجد دال ذال (ساخته شده احتمالاً در سال ۱۲۶ق ؟ در دوره هشام ابن عبدالملک‌اموی) است و به زعم و تحقیق ما جزو قدیمی‌ترین  و کهن ترین مساجد شهر است.  هر دو این عناصر را نیز تربیت با کشیدن خیابان فردوسی ریشه بر تیشه شان زد  اما خوشبختانه اهالی بازار نگذاشتند تا خیابان فردوسی امتداد پیدا بکنه وگرنه بازار تاریخی تبریز هم از بین می رفت. شوربختانه در دهه های اخیر نیز روبه‌روی مسجد استاد شاگرد، مدرسه بنت الهدی ایوان تاریخی این بنای کهن را پنهان کرد و پروژه میار میار، مسجد الدار (دال ذال) را در فضایی گمشده و متروک تنها گذاشت.
دوستان عزیز بروید آشنازُدایی هویت تاریخی تبریز را از روح امثال میرزامحمدعلی‌خان تربیت و از مسئولان شهری امروزی مطالبه کنید. الان حرکت جالبی که از طرف مترو انجام گرفت ایستگاه محققی به ایستگاه میدان کهن تغییر نام داده شد تا این کشف تاریخی بعد از هزار سال، ولو در حد تغییر نام ایستگاه احیا شود. مترو به سهم خود کار ارزشمندی انجام داد و در داخل ایستگاه هم به پاس زندگی شاعری گرانمایه چون خاقانی شروانی در میدان کهن (قرن ششم ق)، بیت ایوان مدائن این شاعر سترگ با کاشی کاری به سبک دوره سلجوقی، در دیوار نقش بست و مترو به سهم خودش دِین خود را به آذربایجان ادا کرد هرچند با هجمه‌ها و حاشیه های عظیمی مواجه شد. حال ببینیم مسئولان شهری، علی الخصوص میراث چه می خواهد بکند؟ وقتی این آشنایی زُدایی ها انجام شد. عزیزان سازمان میراث کجا بودند؟؟؟ بفرمایید الان چند مرده حلاجید؟؟؟؟
اکنون این عرفا مُردند و با خاک یکسان شدند. به گواه تاریخ دوره پهلوی آذربایجان، محمدعلی خان تربیت، مسبب ویرانی میراث فرهنگی آذربایجان هم مرده و شاید اگر امروز زنده بود توضیحاتی برای این آشنایی زدایی فرهنگی داشت بنابراین قضاوت در مورد کارهایش را به خداوند بزرگ حوالت می‌دهیم.
 بر حسب وظیفه مترو از زبان مجری طرح خط یک قطارشهری تبریز به میراث دوستان آذربایجان پاسخ‌گو بود. اما به عنوان فرزند آذربایجان از مسئولان عزیز تقاضا داریم همانند اصفهان و شیراز، میراث فرهنگی شهرمان را پاس داشته و در احیای آن بکوشند.
مانا باشید به مهر و مهربانی.
حسین شهبازی -  محقق
انتهای پیام/
حکایت آشنازُدایی میراث فرهنگی آذربایجان نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 1 نظر

  شهروند تبریزی   4 سالها پیش  

بی هیچ گمانی بایستی باور داشته باشید دارید دروغ می‌گویید.‌‌..
در عصر حاضری که از آن به نیکی یاد کردید ، در همین شهر تبریز به دستاویز دروغین ساخت بوستانی درخور و راه‌اندازی پارک عمومی برای رفاه و آرایش شهروندان ، ناگهان گورستانی ویران شد که در پهنه آن آرامستان بسیارانی از نامداران شهر تبریز به خاک سپرده شده بودند
ولی نه تنها پیکر بیشتر مدفون شدگان در گورستان گم و گور شد بلکه سنگ مزارهای قدیمی و نشانهای آرامگاه برخی از افراد سرشناس هم برچیده و دور انداخته شد و به دنبال این کار زشت و سرزنش‌برانگیز ، زمین‌های آرامستان نیز پبشکش یکی دو نهاد و سازمان دولتی شد و مردم تبریز تا به هنوز و امروز شاهد ساخت و راه‌اندازی پارک و بوستانی در زمین‌های آن گورستان زدوده و ویران شده نبوده‌اند !

کمی بپرسید و بررسی کنید و اندکی بیاندیشید و سپس دست به قلم شده و اگر توانش را دارید هر دروغ و دغلی را به خورد مردم ندهید - سپاس
پژوهشیار