گفت و گوی اختصاصی «نصر» با جوان هنرمند و ویولن ساز تبریزی؛

هنرهایی پنهان در پستوی فراموشی مسئولان

1398/02/26 - 15:07 - کد خبر: 1583 نسخه چاپی

نصر: جوان ویولن ساز تبریزی گفت: بسیاری از هنرها در پستوی فراموشی مسئولان قرار گرفته اند.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر نصر، «من حمید نسلیانی هستم» اولین جمله ای بود که در مورد جوان هنرمند ویولن ساز در قسمت معرفی صفحه اینستاگرام اش خواندم.

صفحه اینستاگرام او از جمله صفحاتی بود که در آن تصاویری از هنرهای مختلف اعم از نقاشی، مجسمه سازی، منبت، طراحی و بیش از همه کلافه های چوب برای ساخت ساز ویولن دیده می شد و همه این ها خبر از دنیای هنرمندی می داد که علاقه اش در تمام ابعاد هنرهای موجود ریشه دوانده بود.

پس از گذشت زمانی از دنبال کردن صفحه او از برگزاری کارگاه "شناخت و بررسی روند پیدایش ویولن از دیرباز تا کنون" در موزه صدا با خبر شده و در آن شرکت کردم، پس از گذشت دو ماه از استقرار کارگاه او در موزه صدا و اطلاع یافتن از پژوهش های او در ارتباط با ساخت ویولن، بر آن شدم تا با همکار عکاسم به سراغ او رفته و گفت و گویی صمیمی با او داشته باشم.

آنچه در ادامه این گزارش می خوانید شرحی از گفت و گوی خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر نصر با "حمید نسلیانی" جوان هنرمند فعال در حوزه ساخت ساز ویولن است.

* حمید نسلیانی کیست و از چه زمان علاقه مند به فعالیت در حوزه موسیقی شد؟

حمید نسلیانی متولد 1367 در تبریز است که به سبب علاقه مندی به موسیقی از دوران کودکی مشتاق تحصیل در این رشته بود، اما متاسفانه در زمان ورود به دوره دبیرستان هنوز هنرستان اقبال آذر تبریز فعالیت خود را آغاز نکرده بود به همین دلیل در هنرستان میرک تبریز مشغول  به تحصیل رشته نقاشی شد.

ورود به هنرستان میرک  نقطه عطف زندگی من است، چراکه با ورود به این هنرستان علاوه بر آشنایی همزمان با سایر رشته های هنری، مهارت زندگی را نیز آموختم؛ به طور جد می توانم بگویم هر آنچه در زندگی هنری خود آموخته ام ثمره هنرستان میرک است.

با نگاه به گذشته در میابم که در میان اسباب بازی های کودکی ام جز چوب و خمیر چیز دیگری دیده نمی شد، انگار از کودکی ساختن را بیشتر دوست داشتم، این روال از کودکی ادامه داشت تا اینکه دنیای موسیقی را با سازهای کوبه ای در کنار خانواده شناخته و از سال 82 به طور رسمی نوازندگی گیتار را آغاز کردم.

 بعد از ورود به هنرستان و فعالیت در گروه تئاتر و آشنایی با موسیقی تئاتر، موفق به کسب مقام دوم در جشنواره "محمد الدوله" شدیم.

پس از آن در جشنواره دوسالانه هنرستان های  استان ها در رشته حجم موفق به کسب مقام دوم و پس از آن  مقام اول جشنواره فجر در نقاشی خیابانی سال ۸۷ را کسب کردم.

از سال 89 در کارگاه یکی از دوستانم با حرفه و هنر ساز سازی آشنا شدم و به همراه او به کارگاه استاد «رفیع محمودی» رفتم، حضور در این کارگاه عظمت ساز و هنر ساخت سازهای موسیقی را  آشکار و نحوه  ساخت اصولی ساز را برایم ملموس تر کرد.

در حین گفت و گو آهنگ پیش زمینه در حال نفوذ به اعماق افکارمان بود و با اوج و فرودهایش برگه های خاطرات گذشته همچون پَری که در هوا رقصان رقصان بر روی زمین می نشیند، بر روی میز چوبین مقابلمان جای می گرفت.

 

*ادامه داد...

پس از آشنایی با استاد محمودی و درک ظرافت و دقت در ساخت ساز، اولین ساز خود را با الگو گیری و طراحی از گیتار آغاز کردم، اما در ساخت ساز نمی توان تنها به الگوگیری از سازهای مختلف بسنده کرد، چراکه نحوه صدا سازی و صداگیری آن نیز مسئله ای حائز اهمیت و انکار ناپذیر است.

همانطور که در ابتدای سخنانم توضیح دادم هنرستان میرک برای من ورای یک هنرستان و محل تحصیل بود، یکی از بهترین اتفاقاتی که در این دوران برای من افتاد آشنایی با جوانانی بود که اکنون در عرصه هنر استان  شناخته شده و در حال فعالیت هستند، یکی از این جوانان «الیاس نیکو» یکی از بهترین نوازندگان ویولن تبریز بود که پیش از آغاز ساخت ساز با همراهی او با ویولن آشنا شدم، همین دوستی و آشنا شدن با ویولن، من را به ساخت آن ترغیب کرد.

*آیا فقط آشنایی قبلی با ویولن انگیزه شما برای ساخت آن در ذهنتان بود؟

البته که نه! ویولن ساز خارق العاده ای است، یعنی کافیست برای یک بار هم که شده آن را به روی شانه گذاشته و نواختن آن را تجربه کنید، علاوه بر صدای دلنشین آن، عمق هنری که در ساخت آن بکار رفته مسئله ای نبود که ذهن من را به خود درگیر نکند، ساختار فیزیکی، چوب های بکار رفته، دقت و ظرافت و از همه مهم تر الگوهای طراحی شده در این ساز از جمله مسائلی بود که من را به خود جلب کرد، اما نکته شگفت انگیز ویولن در این است که در عین داشتن ساختار منسجم و مهندسی شده، ساخت آن کاملا عملی احساسی است، یعنی سازنده این ساز علاوه بر رعایت تمامی اصول لازم، احساس خود را در ساخت آن جاری می سازد.

پس از تصمیم جدی ام برای ساخت ویولن، چند سالی را به پژوهش در مورد آن گذراندم، طبیعی است که در کشور منبع مشخص و قابل استنادی را نیافتم به همین دلیل تنها راه چاره دنیای ارتباطات و فضای مجازی بود که به واسطه آن توانستم علاوه بر آموختن مهارت های لازم از ویدئوهای آموزشی، با چندین ویولن ساز مختلف در اقصی نقاط دنیا ارتباط برقرار کرده و به تبادل اطلاعات بپردازم، همچنین در کنار این روند از چند تن از دوستانم که در دانشگاه های معتبر ایتالیا و اتریش در حال تحصیل بودند درخواست کردم تا اطلاعات لازمی را که برای ادامه پژوهش هایم لازم بود از کتاب های مرجع دانشگاه های موسیقی جمع آوری و برایم ارسال کنند.

 

*پس تنها راه ادامه پژوهش های خود را در برقراری ارتباط با دنیای غرب یافته و به ساخت ویولن پرداختید؟

بله همینطور است، متاسفانه در کشور ما ساخت ساز از اصول خاصی تبعیت نمی کند و کاملا سلیقه ای است به همین دلیل ترجیحا پژوهش های خود را بر روی سازهای جهانی آغاز کردم اما طی ادامه مراحل پژوهش هایم، به دلیل مواجهه با تغییراتی در روند کسب و کار خود، به اجبار ساخت ساز را به وقفه انداخته و در کنار پروژه های طراحی داخلی که به آن مشغول بودم، ساعات شبانه خود را به مطالعه در خصوص ساخت ویولن اختصاص دادم تا اینکه با استاد چوب شناسی ام آقای ولی پور آشنا شدم و به کمک او توانستم زبان مشترکی را با چوب ها داشته باشم.

*با توجه به اینکه ویولن های رایج در دنیا الگوهای مختلفی دارند، الگویی که شما برای ساخت و پژوهش از آن استفاده می کنید کدام است؟

طرح های رایج الگویی برای ساخت ویولن، طرح های "استرادیواریوس" و "گووارنری" است که هردو از سازنده و نوازدگان برجسته دنیا بودند، طرح الگو گرفته من برای ویولن طرح استرادیواریوس است که از شکل هندسی منحصربفردی برخوردار است اما نکته ای که من را وادار به مطالعه به آن کرده است، نقاط تاریک ویولن در ساختار آن است، به عبارتی می توان گفت که در تراش صفحات ویولن نقاط تاریکی وجود دارد که در صداسازی آن بسیار حائز اهمیت اند، بررسی این نقاط براساس تایید دانشگاه ساز سازی شهر کِرمونو ایتالیا، یکی از به روزترین مسائل پژوهشی سازندگان ساز دنیا است که به دعوت این دانشگاه برای ارائه نتایج پژوهش ها به نمایشگاه بین المللی کِرمونو موزیکا دعوت شده ام.

 

*پس به طور رسمی برای ارائه نتایج پژوهش هایتان به کشور ایتالیا دعوت شده اید؟

بله دقیقا، (با مکث و نگاه به دستان خود ادامه می دهد) دعوتی که به تبادل افکار در عرصه بین المللی منجر خواهد شد و قطعا نتایج آن نه تنها برای من بلکه برای فعالان عرصه موسیقی جهان بسیار مهم خواهد بود اما دغدغه ای که همواره در ذهنم وجود دارد این است که متاسفانه تا به امروز به عنوان هنرمند فعال در حوزه ساخت ساز مورد تایید میراث فرهنگی استان نیستم، چندین بار به معاونت صنایع دستی استان مراجعه کرده ام و درخواست کارت هنرمندی داده ام اما پاسخی که گرفتم، عدم قرارگیری ساخت ساز در ردیف هنرهای تعریف شده برای صنایع دستی است، جالب است نه؟

(از جای خود نیم خیز می شود و صدای پخش کننده قطعه کلاسیک متعلق به موتزارت را قطع کرده و دوباره بر روی صندلی خود جای میگیرد)

 

*آیا در مورد پژوهش های خود و البته دعوتتان به کشور ایتالیا با اداره کل مذکور مذاکره ای داشته اید؟

بله قطعا، من برای اینکه بتوانم به طور رسمی در این نمایشگاه شرکت کنم نیازمند به رسمیت شناخته شدن به عنوان هنرمند این عرصه و تاییدیه میراث فرهنگی استان و به دنبال آن معرفی به وزارت امور خارجه را دارم، طبق بررسی که در لیست هنرهای وابسته به میراث فرهنگی داشته ام، سازمان مرکزی میراث فرهنگی کشور، هنر ساخت ساز را جزو هنرهای صنایع دستی معرفی کرده است اما پاسخی که من در استان دریافت کردم مخالف این امر است و به دنبال آن هم از شرایط دریافت مکان برای ادامه فعالیت هایم و هم به رسمیت شناخته شدن به عنوان هنرمند صنایع دستی بی بهره مانده ام.

*انتخاب موزه صدا برای ادامه فعالیت هایتان به دنبال همین اتفاق بود؟

بله همینطور است، من پیش از این در کارگاهی که در ی خانه قدیمی قرار داشت مشغول بودم اما بعد از دوندگی ها و پیگیری هایی که به نتیجه نرسید بعد از شناخت موزه صدا، تصمیم گرفتن تا فعالیت خود را در محیطی که با حوزه کاری ام مرتبط است از نزدیک شناخته و درخواستم را با آقای ساجدی رئیس موزه صدا مطرح کنم، موضوع را با او در میان گذاشتم و در نهایت طی 4 ماه گذشته آب انبار زیر زمین این موزه را که مساحتی بیش از 4 متر ندارد برای ادامه فعالیتم انتخاب کرد.

(موسیقی همچنان قطع شده و انگشتان ساییده شده با سمباده اش را به یکدیگر فشار داده و ادامه می دهد) با اینکه کار کردن در اینجا نیز چالش های مربوط به خود را دارد اما همین فضای کوچک که در در میان فضایی مرتبط با موسیقی قرار گرفته، غنیمت است.

 

*به نظر شما باید به چه مسائلی در حوزه موسیقی، بخصوص  ساخت ساز توجه ویژه ای داشت؟

(با لبخندی سرد) از کجا شروع کنم؟! از عدم وجود زیرساخت های علمی و پژوهشی موسیقی در کشور یا عدم آگاهی از علم موسیقی  و پایه های اساسی آن همچون فیزیک صوت؟ از عدم حمایت از فعالان این حوزه بگویم یا از عدم آشنایی برخی از مسئولان ذی ربط با موسیقی؟ از سو استفاده های افراد سود جو از موقعیت های نابچاره جوانانی مثل خودم بگویم یا عدم وجود مرجعی برای مطالعه در خصوص موسیقی؟ عدم وجود ابزارهای موسیقی هم که دیگر گفتن ندارد، در عصری قرار داریم که تمامی ابزارهای لازم برای ساخت ساز وجود دارند اما در کشور ما همچنان فعالان این حوزه به دلیل عدم واردات، به ساخت ابتدایی ترین ابزارها مشغول اند.

*آیا تا به حال اقدام به فروش آثار ساخته شده تان کرده اید؟

با توجه به اینکه در حال حاضر ساخت سازهای من صرفا بر پایه پژوهش و مطالعات در خصوص آن ها است به همین دلیل تصمیمی برای فروش آن ها ندارم، یکی دیگر از دلایلم برای عدم فروش آن ها، نبود وسع خرید سازهای دست ساز توسط هنرمندان است، با توجه به شرایط اقتصادی موجود در کشور میزان توانایی هنرمندان برای خرید سازهای دست ساز به حداقل رسیده و بخش عمده ای از هنرمندان به سمت خرید سازهای چینی که در بازار عرضه شده اند سوق پیدا کرده اند. متاسفانه با ورود سازهای نامرغوب، کیفیت نوازندگی در کشور به شدت کاهش یافته و روز به روز شاهد تبعات جبران ناپذیری در این حوزه هستیم.

 

*به عنوان یک جوان هنرمند و پژوهشگر در عرصه موسیقی، چه انتظاراتی در راستای احیای موسیقی آذربایجان و کشور دارید؟

قطعا هر شخصی که در حوزه ی خاصی فعالیت می کند از چالش ها و دغدغه های موجود در آن باخبر است، نمی خواهم حرف های تکراری را برای مسئولانی که در حوزه موسیقی و هنر حضور دارند بار دیگر بازگو کنم، اما لازم است که بگویم این شهر و این کشور دارای تاریخ و فرهنگی اصیل است که باید صیانت از آن در هرشرایطی در اولویت قرار گیرد، یکی از راهکارهای صیانت از این مواریث حمایت از نیروهای انسانی فعال در حوزه ی فرهنگ و هنر است، فکر می کنم اگر مسئولان تنها این نکته را در خاطر داشته باشند بسیاری از مشکلات موجود رفع خواهد شد.

***

گفت و گوی ما با "حمید نسلیانی" به پایان رسید اما همچنان دفتر مطالبات هنرمندان از مسئولان استانی و کشوری در برابر دیدگانشان گشوده مانده است، امید داریم که با رسیدگی به مسائل مطرح شده شاهد رفع مشکلات و موانع پیش رو هنرمندان باشیم تا به دنبال آن بار دیگر نام نگین ایران در عرصه های بین المللی بدرخشد.

 

......................................................

گفت و گو از نویده رئوف فرد

........................................................

 

انتهای پیام/

هنرهایی پنهان در پستوی فراموشی مسئولان نصر


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار