گزارش اختصاصی نصر/
تفریح کم و بلیت کمیاب؛ قصه تکراری بازار سیاه کنسرت ها در تبریز
1404/09/24 - 09:12 - کد خبر: 152120
نسخه چاپی
نصر: تفریح که در یک شهر محدود باشد، همان چند انتخاب معدود مثل کنسرت رفتن، به خواستهای جدی تبدیل می گردد اما این فرصت، برای بسیاری از مخاطبان، از همان لحظه شروع فروش بلیت به بنبست میخورد؛ جایی که صندلیهای خوب زودتر از آنچه انتظار میرود، فروخته شدهاند و بازار سیاه در این آب گل آلود ماهی می گیرد.
به گزارش نصر، در شهری زندگی میکنیم که تفریح، موضوع لوکسی محسوب میشود. شهری که گزینههای شادیاش محدودند و مردمش بیشتر از سر «کمبود انتخاب» به یک منبع تفریحی چون سینما و کنسرت و ... دل میبندند تا از سر تنوع! در تبریز، کنسرت رفتن فقط شنیدن موسیقی و لذت از کیفیت صدا و ملودی نیست؛ فرصتی است برای بیرون زدن از روزمرگی، برای نفس کشیدن در میان کار و دغدغههای اقتصادی. وقتی تفریح کم باشد، همان اندک فرصتها تبدیل به حسرت میشوند.
بازار سیاه از کجا آغاز شد؟
ماجرای مقابله با بازار سیاه بلیت موضوع تازهای نیست و سابقهای طولانی در کنسرتهای موسیقی دارد.
«خبرگزاری سینا» در گزارشی با مرور تجربه کنسرتهای محمدرضا شجریان یادآور میشود که در تیرماه ۱۳۸۶، برگزارکنندگان کنسرت استاد شجریان با هدف جلوگیری از شکلگیری بازار سیاه، فروش بلیت را تنها بهصورت اینترنتی و با ثبت کارت ملی محدود کردند تا هر فرد امکان خرید حداکثر سه بلیت را داشته باشد. این رویه تا امروز، به یک عادت امن و رایج بدل شد اما با گسترش فروش اینترنتی و بستر های فضای مجازی، شکل جدیدی از تخلف نیز ظهور کرد.
طبق گزارشها، برخی مخاطبان که موفق به تهیه بلیت از مسیر رسمی نمی شوند، به سراغ سایتها و کانالهای غیررسمی می روند؛ اما هنگام ورود به سالن کنسرت متوجه می شوند که یک بلیت به چند نفر فروخته شده یا بارکد آن فاقد اعتبار است.
پلیس فتا بارها نسبت به خرید بلیت از مسیرهای غیررسمی هشدار داده است.
«رامین پاشایی»، رئیس مرکز امداد و فوریتهای سایبری پلیس فتا در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری سینا گفته بود: کلاهبرداران با تبلیغات دروغین در پیامرسانها، بلیتهای جعلی عرضه میکنند و با استفاده از کارتهای اجارهای یا معرفی خود بهعنوان مدیر فروش کنسرت، مبالغ قابل توجهی از شهروندان دریافت میکنند. در بسیاری از موارد، خریداران تنها در زمان مراجعه به سالن متوجه جعلی بودن بلیت میشوند و امکان ورود به کنسرت را از دست میدهند. گویا شاکیان متعددی در این زمینه تشکیل پرونده دادهاند و پیگیریهای قضایی ادامه می شوند.
به گزارش نصر، ما امروز در تبریز شاهدیم که با افزایش محبوبیت هنرمندان و رشد تعداد کنسرتها در این شهر، بازار خرید و فروش بلیت دچار مشکل شده؛ مشکلی که به واسطه گزارش های مردمی که ذوقشان برای تهیه بلیط به خشم بدل شده و در گفتگو با خبرنگار نصر، از ناکامی ای گفتند که در پروسه خرید بلیت در لحظات اول بازشدن سایت ها، با دیدن ردیف های محبوب فروخته و پر شده شان، در دل احساس کردند. طبق این گزارش ها، مردم شاکی اند از نفوذ بی رویه این بازار سیاه که مانع خرید بلیط های ردیف های اول در تمامی سانس ها می شود.
بر اساس قیمتهای منتشرشده در سایت ایونت رو، از بسترهای آنلاین فروش بلیت ،در کنسرت اخیر «آرمان گرشاسبی» که اواسط آذرماه در سالن همایش های بین المللی خاوران برگزار شد، قیمت بلیت کنسرت از حدود ۴۰۰ هزار تومان آغاز شده و در بخش VIP و ردیف های جلو به ۹۰۰ هزار تومان می رسید. اما بلیط های این کنسرت در بستر اینترنتی بومی همچون «دیوار» از ۹۰۰ هزار تومان تا ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به فروش می رسید. این اختلاف قیمت، علاوه بر تفاوت جایگاهها، به خرید عمده توسط واسطهها و ایجاد تقاضای مصنوعی در بازار سیاه مربوط میشود.
کسب درآمد از بازار سیاه
در پرداختن به این معضل ناامید کننده برای یک بستر تفریحی با کیفیت شهرمان، با «رضا کمالی» مدیر موسسه پژواک صوت کمالی گفتگو کردیم که در واکنش به انتقادها درباره فروش بلیت کنسرتها در بازار سیاه، فروش سازمانیافته بلیتها را رد کرد و گفت: اینطور نیست که باند یا گروهی بخواهد وارد ماجرا شود و برای ما مشکلسازی کند. گاهی یک نوجوان از این راه پول درمیآورد و بلیت را مثلاً پانصد هزار تومان گرانتر میفروشد. واقعاً کاری هم نمیشود به لحاظ قانونی کرد.
وی با اشاره به نبود محدودیت در خرید بلیت توضیح داد: بلیتها با کد ملی در سایت خریداری میشوند اما تعداد خرید نامحدود است و محدودیتی برای هر کد ملی وجود ندارد.
کمالی تأکید کرد: بازار سیاه بلیت پدیدهای فراگیر است و مختص یک شهر یا یک برگزارکننده نیست. این اتفاق در همه دنیا وجود دارد. معمولاً هم برای خوانندههای بسیار محبوب مثل علیرضا قربانی یا محسن یگانه و ...رخ میدهد نه همه کنسرتها. در اغلب اجراها بلیت به همه میرسد و نیازی به خرید از بازار سیاه نیست.
این مسئله فقط مربوط به تبریز نیست و در تهران و سایر شهرها هم اتفاق میافتد.
مدیر مؤسسه پژواک صوت کمالی در ادامه، قیمت بلیتها را در تبریز را با توجه به هزینههای برگزاری کنسرت، ارزان فروشی خواند و تشریح کرد: ما خواننده و گروهش را به تبریز میآوریم و از بلیت هواپیما گرفته تا اسکان و اقامت آنها را پوشش میدهیم. در واقع داریم ارزانفروشی میکنیم اما بهدلیل شرایط اقتصادی مردم، امکان گرانتر فروختن وجود ندارد؛ این در حالی است که کیفیت سالنهای تبریز بسیار بالاتر از پایتخت است.
وی درباره بسته بودن برخی صندلیها در سامانه فروش بلیت که موضوعی بود که بارها از سوی مخاطبان گزارش شده بود، اذعان داشت: صندلیهایی که در آغاز فروش سایت بسته دیده میشوند، در واقع بلیتهایی هستند که سهم سالن، اداره ارشاد و سایر ارگانهای نظارتی محسوب میشوند. در هر سانس کنسرت، حدود ۳۰ بلیت سهم سالن است که از ابتدا در فروش عمومی لحاظ نمیشود.
کمالی همچنین به موضوع ردیفهای جلو اشاره کرده و افزود: در همه دنیا ردیف اول بهعنوان VIP به فروش گذاشته نمیشود و متعلق به مهمانان است.
پیشنهادهایی برای اصلاح روند فروش بلیت
گفتنی است، روزنامه فرهیختگان در گزارشی با اشاره به اثر مستقیم واسطهگری بر افزایش قیمت بلیتها، بر لزوم اصلاح زیرساختهای فروش تأکید کرده و چند راهکار پیشنهادی ارائه داده است.
از جمله این راهکارها میتوان به تقویت زیرساخت های سامانههای توزیع بلیت، استفاده از سامانههای هوشمند برای مدیریت تقاضای بالا در لحظه آغاز فروش و ایجاد سازوکارهای نظارتی برای رصد بازارهای موازی و مقابله با قیمتهای غیرعادی اشاره کرد. تحلیل دادههای جستوجوی کاربران و بررسی روند قیمتگذاری نیز میتواند به ایجاد نظامی شفافتر در عرضه بلیت کمک کرده و از شکلگیری قیمتهای ناعادلانه جلوگیری کند.
به گزارش نصر، مرور تجربههای گذشته و گزارشهای مردمی و رسانهای نشان میدهد بازار سیاه بلیت کنسرت پدیدهای ریشهدار است که با تغییر شیوههای فروش، تنها شکل آن تغییر کرده است ولی همچنان در این اوضاع اقتصادی، از آب گل آلود ماهی میگیرد. در شرایطی که تقاضا برای کنسرتهای زنده رو به افزایش است، نبود نظارت مؤثر و شفافیت کافی میتواند اعتماد مخاطبان را بیش از پیش تضعیف کند و نیاز به این تفریح را در سایه ای از ناکامی و خشم، پاسخ گوید. بازسازی این اعتماد و ذوق، نیازمند پاسخگویی نهادهای مسئول و اصلاح جدی چرخه فروش بلیت است.
با کنار هم گذاشتن روایت برگزارکننده و تجربه مخاطبان، مسئله فقط به «نوجوانی که بلیت را گرانتر میفروشد» ختم نمیشود. وقتی خرید بلیت با کد ملی انجام میشود اما هیچ سقفی برای تعداد خرید وجود ندارد، عملاً راه برای واسطهگری باز میماند. سهمیههای بستهشده، بلیتهای مهمان و صندلیهایی که هرگز وارد فروش عمومی نمیشوند، اگرچه توضیح داده میشوند اما شفاف نمیگردد. در این میان، قانون بیشتر شبیه تماشاگری خاموش است؛ نه سازوکاری برای محدودکردن خرید، نه نظارتی بر فروش ثانویه و نه مرجعی که مسئولیت این خلأ را بهطور روشن بر عهده بگیرد.
شاید بازار سیاه بلیت در همه دنیا وجود داشته باشد اما تفاوت در این است که در بسیاری از کشورها، قانون دستکم تلاش میکند آن را مهار کند؛ تلاشی که جای خالیاش در این چرخه بومی، بیش از هر چیز به چشم میآید.
انتهای پیام/
فائزه بنی نصرت