هفت نمایش ترکی همزمان بر روی صحنه/ 

زبان مادری در تئاتر تبریز؛ ابزار پیشرفت یا هدف؟

1404/09/16 - 17:44 - کد خبر: 151668 نسخه چاپی

نصر: این روزها صدای تئاتر تبریز، با نغمه هایی به زبان مادری به گوش می رسد و هفت نمایش به زبان ترکی در ژانرهای متنوع روی صحنه رفته‌اند اما آیا در این جریان، زبان مادری ترکی باید هدف و اولویت اصلی نمایش باشد یا صرفاً ابزاری برای بیان و ارتباط با مخاطب؟ در پی بررسی همین پرسش و تأثیر آن بر کیفیت و هویت فرهنگی تئاتر، با هنرمندان به گفتگو نشستیم. 

به گزارش نصر، امروز در جایگاه خبرنگاری فرهنگی از دنیای کتاب های تاریخ به تماشای رویای قهرمانانمان به صحنه تئاتر دعوت می شویم. گاهی هنگام ورق زدن کتاب‌های تاریخ این خطه،از روایت‌های مشروطه تا زندگی قهرمانان مردمی گذشته های دور تر، حس می‌کنیم این نام‌ها، این صداها و این ایستادگی‌ها در میان صفحات مانده‌اند و نگاهشان به امروز گره نخورده است اما این روزها، وقتی در سالن‌های تئاتر تبریز سیر می کنیم، انگار همان قهرمانان از غبار سال‌ها روایت شدن بیرون و بر صحنه آمده اند، به زبان مادری سخن می‌گویند، از دل تاریخ عبور کرده و با تماشاگر در ارتباطی زنده و بی‌پرده و در راه تپنده هنر، هم قدم می شوند. اینروزها در تبریز موج نمایش هایی را شاهدیم که فارغ از کیفیت و موضوع اجرا، همه یک صدا غیرت و تاریخ پر شکوه آذربایجان را فریاد می زنند.
 

جهش زبان مادری در صحنه‌های تبریز
در سال‌های اخیر، زبان مادری ترکی در تئاتر تبریز جایگاهی ویژه یافته و دیگر محدود به تجربه‌ای خاص نیست . این جریان حالا پایدار و فراگیر شده است. در سیر این جریان نمایش‌هایی مانند «حایات» به کارگردانی فرید ادهمی، با اقتباس از نمایشنامه‌ای انگلیسی اما روایتی در آذربایجان را تماشا کردیم و داستان پدران زحمت‌کشی به تصویر کشیده شد که با جزئیات ملموس کلامی، ارتباطی مستقیم با مخاطب امروز برقرار کرد. مشابه آن، نمایش «ایاق یالین، لوت، اووجدا بیر اوره‌ک»، با بازی یک‌تنه استاد ابراهیم عباس علیزاده و ترجمه دقیق دیالوگ‌ها به ترکی تبریزی، نشان داد که روایت قدرتمند و ترجمه فرهنگی‌شده می‌تواند مخاطب را ۹۰ دقیقه درگیر کند و حس همزادپنداری را فعال کند.
نمایش‌هایی چون «دنیزده» و «دوغوم گونو قوناقلیغی» با ترجمه مستقیم متن اصلی به ترکی، فلسفه و مفهوم آثار مروژک و هارولد پینتر را برای اولین بار به دل تماشاگران تبریزی نشاندند و «اؤلولری گویلایین» در روزهای پاییزی امسال نشان داد که می‌توان مفاهیم جهانی مانند صلح و انسانیت را با زبان مادری بیان کرد؛ حال اینکه در محدودترین امکانات صحنه‌ای، فاخر ترین نوع بازی را با درک عمیق محتوای نمایشنامه شاهد بودیم. 
از سوی دیگر، بازگردانی نمایشنامه های فارسی به زبان ترکی، پیوندی عمیق تر با مخاطب برقرار می کنند که این روزها «داملارلا تاوانلار» یکی از نمونه های شاخص این مثال است. همچنین آثار برگرفته از شعر و منظومه‌های کلاسیک مانند «اپرت هفت شهر عشق»، «حیدربابایه سلام» و «لیلی و مجنون» را دیده ایم که نه تنها جذابیت بصری و نمایشی دارند بلکه با آمار انفجاری مخاطبانشان نشان دادند که با زبان آشنا و موسیقی حماسی و رقص آذربایجانی و آواز، می توان احساس تعلق فرهنگی را در تماشاگران زنده کرد.
این سال های اخیر در زمینه فولکلور، آثاری چون «ستارخان»، «اصلی و کرم»، «دلی دومرول» را داشتیم که با تمرکز بر زبان مادری و حرکات فیزیکال حرفه‌ای، نشان داده‌اند که می‌توان افسانه‌های عاشقانه و قهرمانان ملی را مردم پسند و هیجانی بازسازی کرد. نمایش فاخر «ملک محمد» برادران قیصری، همچنین توانست با تکیه بر هویت و فرهنگ بومی، توجه جشنواره‌های استانی و ملی همچون جشنواره فجر را به خود جلب کند و مخاطبان را در تجربه‌ای متفاوت و تاثیرگذار همراه خود سازد.
به گفته کارگردانان این آثار نمایشی، تمرکز بر زبان ترکی نه تنها ارتباط با مخاطب را تقویت می‌کند بلکه موجب شده است که نسل‌های مختلف، از کودکان گرفته تا بزرگسالان، با هویت فرهنگی و فولکلور آذربایجان دوباره پیوند بخورند و سالن‌های تئاتر به فضایی زنده برای بازنمایی تاریخ و قهرمانان این خطه تبدیل شود.
وقتی نمایش فیزیکال «سیزیف» که داستانی یونانی و اساطیری است، با زبان ترکی به روی صحنه رفت، «مرتضی ولیزاده قلعه» کارگردان، طراح و نویسنده جوان نمایش گفت: این داستان به زبان ترکی روایت شد چون نمایش اگر متناسب با جغرافیای منطقه در صحنه روایت شود، تاثیر گذاری و ارزش بیشتری پیدا می کند. 
وی افزود: صنعت ترجمه اساساً به این منظور است که ما راحت تر بتوانیم با یک داستان یا اتفاق بیگانه با فرهنگی دیگر ارتباط برقرار کنیم و راحت تر بتوانیم با کاراکتر ها و ماجرا همزاد پنداری کنیم.

گفتنی است، رسانه‌ها هم با حساسیت بیشتری این موضوع را دنبال می‌کنند و بازگشت زبان ترکی به صحنه را به‌عنوان یک رخداد فرهنگی مهم پیگیر اند.
ارزش این موج تنها در اجراهای ترکی نیست بلکه در تأثیری است که بر مخاطب می‌گذارند. مشخصاً تماشاگران با شنیدن واژه‌ها و ریتم آشنای زبان مادری و موج قدرتمند زبان ترکی، احساس احترام، نزدیکی و دیده‌شدن فرهنگی می‌کنند. سالن‌های پُر، استقبال نسل جوان و بازگشت خانواده‌ها نشان می‌دهد که مردم چقدر مشتاق شنیدن روایت‌های خود با زبان خود هستند. در این میان، گاهی صدای انتقاد بر این بلند است که زبان مادری، کیفیت نمایش را در نگاه تماشاگران توجیه می کند.

لزوم حفظ کیفیت و عدم سواستفاده از زبان مادری
به گزارش نصر، از طرفی زبان ترکی باید امروز روی صحنه نه فقط ابزار بیان و جذب مخاطب، بلکه پل هویتی مردم باشد که آنها را به ریشه‌هایشان پیوند ‌دهد. در این راستا، «نازیلا ایرانزاد» که سال های دور با نمایش های «موسیو» و «پاشا» قهرمانان ملی را برای نسل جدید معنا بخشید، این روزها هم با نمایش فاخر «اؤلولری قویلایین» زبان مادری را وسیله ای برای بیان محتوای فاخر نمایشنامه ایروین شاو ساخت. وی در گفتگو با خبرنگار نصر، بر الویت کیفیت نمایش تاکید کرد و گفت: آنچه برایم در درجه نخست اهمیت دارد، کیفیت اثر و پیامی است که مخاطب با خود از سالن بیرون می‌برد.
ایرانزاد با صراحت گفت: هنر زبان مخصوص به خود را دارد. اگر زبان ترکی از وسیله‌ای برای بیان تبدیل شود به هدف اصلی نمایش، در واقع ما موجی خطرناک و آسیب‌زا ساخته‌ایم. ارزش این جریان تنها با کیفیت و تفکر آثار سنجیده می‌شود.
وی درباره تاکید این روزها بر تولید آثار ترکی توضیح داد: معتقدم این روزها زبان ترکی مظلوم واقع شده است. گاهی هم فقط برای کشاندن تماشاگر به سالن از آن استفاده می‌شود. من با این نگاه ابزاری مخالفم. تئاتر باید تفکر را نشان بدهد و زبان در اولویت دوم قرار می‌گیرد.
ایرانزاد به رویکرد خود نسبت به نمایش‌های بومی و قهرمانان ملی اشاره کرد و گفت: ما مورخ نیستیم که صرفاً تاریخ را تکرار کنیم. باید قهرمانان را با زمانه امروز هم‌پوشانی دهیم. در نمایش «پاشا» تلاش ما پیدا کردن زینب‌پاشای امروز بود، نه بازگویی ساده یک روایت تاریخی.
وی درباره افق پیش‌روی تئاتر تبریز ابراز نگرانی کرد: زبان نباید به دغدغه مطلق تبدیل شود. چه بهتر که نمایشنامه‌های ترکی عادی شوند و انرژی‌مان را صرف درست کار کردن کنیم، نه صرفاً ترکی کار کردن. بهترین زبان، زبان انسانیت است و باید با هنر نمایش بر آن تأکید کرد.
ایرانزاد در پایان یادآور شد که گرچه از سال ۸۲ نمایش ترکی کار کرده، اما آن زمان زبان ترکی مسئله نه بلکه طبیعی بود. امروز حساسیت‌ها و مظلومیت‌ها آن را مسئله‌ساز کرده‌اند. زبان مادری ما ترکی است و چه بهتر که محتوایی درخور با آن بیان شود.
تئاتر ترکی باید اجرا شود تا رشد کند
در میانه موج نمایش‌های ترکی، گاهی این انتقاد شنیده می‌شود که زبان مادری کیفیت را توجیه می‌کند.
«اکبر شریعت»، نویسنده شناخته‌شده و محبوب هنرهای نمایشی تبریز، در پاسخ به این نگاه، بحث را از همان نقطه‌ای آغاز می‌کند که به گفته او همیشه نادیده گرفته می‌شود:؟اول باید بپرسیم کیفیت را از چه زاویه‌ای و در چه طبقه بندی ای می‌سنجیم؟
وی تشریح کرد: افزایش تولید نمایش‌های ترکی، هم فرصت است و هم آزمون. فرصتی برای رشد زبان، برای کاربردی‌تر شدنش، برای بازگشت واژگانِ در آستانه فراموشی و از سوی دیگر آزمونی برای ارتقای متن و آگاهی مخاطب. 
شریعت گفت: برخی می‌گویند این روند اجرای نمایش ها با تکیه بر زبان ترکی آسیب می‌زند اما واقع‌بین باشیم؛ این آسیب‌زنندگی ندارد. در همه جای دنیا نمایش به زبان مردم همان منطقه بیش از سایر زبان‌ها روی صحنه می‌رود. من مخالف تئاتر فارسی نیستم اما مخالفت با تئاتر ترکی هم معقول نیست.
وی حتی در صورت سوءاستفاده برخی از تب تئاتر ترکی، باز هم مسیر را رو به جلو خواند و افزود: کیفیت همیشه از دل کمیت زاده می‌شود. تئاتر ترکی تازه دارد پا می‌گیرد و معتقدم نمایش‌ها مسیر خود را به مرور پیدا می‌کنند. در این موج نمایش های فولکلوری که به راه افتاده و مردم با استقبال زیاد، علاقه شان را به این حیطه نشان می دهند، برخی نقد ها به مسئله سلیقه بر می گردد. در همه دنیا نمایش‌های عوام‌پسند وجود دارند و تماشاگران خاص خود را دارند.
شریعت مقایسه اشتباه را گمراه‌کننده خواند و افزود: نمی‌شود نمایشی فولکلوریک و عوام پسند را با قالب‌های کلاسیک تئاتری مقایسه کرد. ما یک ریشه به نام نمایش داریم که از آن شاخه‌های متعدد رشد کرده. نمی‌توان شاخه‌ها را به دلیل سلایق شخصی خشکاند؛ این هنر را محدود و نحیف می‌کند.
شریعت از تجربه نویسندگان جوان نیز گفت و نمایش های ترکی را بازگشای راه نویسندگی به زبان ترکی خواند و افزود: نویسندگان جوانی که ترکی می‌نویسند، اغلب کتاب‌هایشان کمتر خوانده می‌شود و آثارشان روی صحنه نمی‌رود.
من خوش‌شانس بودم که سفارش گرفتم و دیده شدم اما دیگران هم باید این فرصت را داشته باشند. کارگردان‌های جوان باید از نمایشنامه‌های جوان‌ها استفاده کنند نه فقط آثار فاخر. این‌گونه هم کارگردان تجربه و چالش به‌دست می‌آورد و هم مخاطب در این راه به کیفیت های متنوع قالب های مختلف نمایشی به زبان مادری علاقه مند می شود. 
وی افزود: فضای امروز تئاتر ترکی در تبریز، هرچند هنوز در حال شکل‌گیری است اما برای رشد نسل تازه نمایشنامه‌نویسان ضروری و حیاتی است. این مسیر به مرور هموار خواهد شد و نویسندگان تبریزی تشویق می‌شوند وارد این فضا شوند. نمایشنامه‌های عوام‌پسند هم باید در همان دسته خود سنجیده و نقد شوند. هرچه بهتر اجرا شوند، کیفیت‌شان بالاتر می‌رود.
شریعت در پایان، نگاه خود را به هنر روشن بیان کرد: نگاه ایدئولوژیک به هنر را نمی‌پسندم. هنر باید نفس بکشد، تجربه کند و خودش مسیرش را پیدا کند. بازی به زبان مادری هم بخشی از این مسیر است.

موج نمایش‌های ترکی؛ استقامت و مقاومت فرهنگی است 
«مهرداد خرمند»، خبرنگار تبریزی هم در پی انتقاداتی که به نمایش های فولکلور به زبان ترکی همراه با حرکات فیزیکال وارد شد، در پی یادداشتی گفت: زمانی که هویت آذربایجانی زیر فشار حذف قرار دارد، هر تلاش هنرمندانه اگر خام و ناتمام هم باشد، در مدار احیای فرهنگی اهمیت پیدا میکند. نقدها اما این لایه ی سیاسی - تاریخی را حذف می کنند و اثر را به یک «شوی فولکلوریک» تقلیل میدهند. 
وی در جایی دیگر از یادداشت خود گفت: تولید آثار فولکلور از تاریخ قهرمانان و افسانه های آذربایجان نتیجه مقاومت فرهنگی است نه نزدیکی به قدرت. در روزگاری که جریان ایرانشهری و مرکزگرا در تلاش است هنرمندان آذربایجانی و آثار هویتی را تخریب بی اعتبارسازی یا به حاشیه بر اند،  ارزش این تولیدات در اصل بودن یا نبودنشان نیست، در «ایستادگی شان» است.
خرمند افزود: به حق این موجی که این روز ها تئاتر شهر تبریز را فرا گرفته، فارغ از کیفیت بر صور ایستادگی بر پای هویت و شأن می دمد.
هرچند کیفیت اگر از منظر تخصصی و با نقدی به دور از تعصب ها و حاشیه سازی ها باشد، به خوبی می تواند قالب مقاوت را بشکافد و از دل آن، بذر فرهنگ برای دیدن و درک اصالت هنر نمایش و تئاتر را در دل این مردمی که با دیدن اصالت رقص آذربایجانی، شعف و ذوق را تجربه می کنند، 
این گزارش می افزاید، صحنه تئاتر تبریز در این روزهای پاییزی که با دود و آلودگی دم خور بودیم و بر آتش جنگل هامان سوختیم و بر کم آبی پژمردیم و با خیالات منفی ، شادی را به رویا بدل کردیم، بیش از هر زمان دیگر شبیه به آینه‌ای زنده و نفس‌کش است؛ آینه‌ای که هم گذشته را بازتاب می‌دهد و هم چهره امروز را. قهرمانانی که سال‌ها تنها در حاشیه کتاب‌های تاریخ و بر دیوار قصه ها به جا مانده بودند، اکنون با جسارت هنرمندان این شهر از میان صفحات بیرون آمده‌اند و بر صحنه‌های کوچک و بزرگ، دوباره جان گرفته‌اند.
امروز تئاتر تبریز در نقطه‌ای ایستاده که میان ریشه و آینده پل می‌زند؛ از یک سو تاریخ آذربایجان را دوباره به جریان می‌اندازد و از سوی دیگر فرصتی برای هنرمندان جوان می‌سازد تا صدای خود و محتوای تفکراتشان را در قالب زبان مادری اشاعه کنند و شاید همین کافی باشد تا بدانیم این حرکت، نه یک تب زودگذر که آغاز دورانی تازه در تئاتر تبریز است؛ دورانی که در آن زبان مادری، نیرویی خلاق، جاری و زنده بر صحنه خواهد بود.
انتهای پیام/
زبان مادری در تئاتر تبریز؛ ابزار پیشرفت یا هدف؟ فائزه بنی نصرت

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار