به گزارش نصر، «علی اصغر شعر دوست» تبریز را شهری خواند که در هر گوشهاش افتخاری نهفته و افزود: در این میان استاد شهریار از آخرین و زیباترین بزرگانی دانست که از آغاز تا پایان زندگی با قلم خود جانفشانی کرد.
وی با یادآوری خاطرهای تلخ و شیرین افزود: روزی از استاد پرسیدم شما برای بسیاری مرثیه نوشتهاید اما مرثیه شما را چه کسی خواهد نوشت؟ استاد لحظهای سکوت کرد و فضای جلسه سنگین شد تا جایی که از طرح این پرسش پشیمان شدم. اما مدتی بعد غزلی به من نشان داد و گفت: شعر دوست، ببین این برای مرثیه من چگونه است. در بیت نخست نوشته بود: نقش مزار من کنید این دو سخن، که شهریار با غم عشق زاده و با غم عشق داده جان.
شعر دوست ادامه داد: ایران همچون باغی است پر از گلهای متنوع که هر کدام رایحهای خاص دارند، اما در کنار هم عطر دلانگیزی را به مشام میرسانند. اقوام ایرانی نیز هر یک فرهنگ و ادبیات ویژه خود را دارند و همین همزیستی مسالمتآمیز، ایران را به کشوری مقتدر بدل کرده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به آغاز شاعری شهریار اشاره کرد و گفت: شهریار از دوران جوانی به سرودن شعر پرداخت و نخستین کتاب شعرش در ۲۱ سالگی منتشر شد. در مقدمه آن، ملکالشعرای بهار نوشت که شهریار نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار مشرق زمین است. همین کتاب سبب شد که بزرگان دیگری نیز درباره او نقد و تحسین بنویسند و در همان جوانی به شهرتی چشمگیر دست یابد.
این محقق اذعان داشت: آوازه شهریار در تهران و سپس خارج از ایران گسترش یافت و او به چنان جایگاهی رسید که حتی مرحوم هوشنگ ابتهاج (سایه) میگفت وقتی تیراژ مجلهای پایین میآمد، ناشران از من خواهش میکردند شعری از شهریار بگیرم. به محض درج نام شهریار روی جلد، شمارگان مجله دو یا سه برابر میشد.
شعر دوست روح بلند استاد شهریار را ستود و گفت: درود میفرستم بر روح بزرگ مردی که با غم عشق زیست و با غم عشق چشم از جهان فروبست.
انتهای پیام/