خبر/

"جلال" و "مسیو" سفری سحرانگیز در دل تاریخ

1398/11/23 - 14:57 - کد خبر: 14410 نسخه چاپی

نصر: هنوز شمشیر فرو نیفتاده مجاهدان ظلم‌ستیز مشروطه بر فراز قلل این کهن سرزمین می‌درخشد و چهره خونرنگ مبارزان 29 بهمن تبریز از دیده و دل‌های مردمان این مرز و بودم دور نشده، تاریخ جریان داشته و افسانه‌ها ادامه می‌یابند.

به گزارش نصر به نقل از فارس، تاریخ ایران اسلامی پر از فراز و نشیب‌هایی بوده و هست که در برهه‌های مختلف توانسته تاثیراتی خاص داشته و منجر به نتیجه و هدف تعیین شده باشد و یا زمینه‌ساز جریانات بزرگ و تحول‌آفرینی شود که معادلات بین‌المللی را برهم زند.
ایران اسلامی از ابتدا تا به امروز مرکز تحولات تاریخی عظیمی بوده که توانسته همواره حرف‌های زیادی برای گفتن در عرصه بین‌المللی داشته و در این میان نقش آذربایجان‌ شاید بتوان ادعا کرد پررنگ‌تر از خطه‌های دیگر در این سرزمین تحول‌آفرین باشد.
از مشروطه گرفته تا قیام 29 بهمن تبریز همگی حاکی از اثرگذاری شگرف این خطه در تاریخ ایران اسلامی است،گویی همین دیروز بود که آزادیخواهان نهضت مشروطه‌ در پناه ارگ تبریز، آتش توپخانه عین‌الدوله‌ها و دیگر قداره‌بندان محمد علیشاهی را به سخره گرفتند و هنوز زخم‌هایی از اصابت توپ‌های مستبدان درباری بر دیوارهای این بنای تاریخی باقی و التیام نیافته است.
تبریز، بعداز ظهور اسلام در گستره وسیع حکومت اسلامی به قبله‌الاسلام مشهور بوده و به‌دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم محل تلاقی شرق با غرب بود.در زمان پایتختی صفویان، به‌عنوان پنجمین شهر بزرگ جهان شناخته می‌شد همچنین بزرگترین، مهم‌ترین و متجددترین شهر ایران در عصر قاجار بود.
این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، اتابکان، تیموریان، قره قویونلو، آق قویونلو، صفویان و پایتخت دوم (ولیعهدنشین) قاجاریان محسوب می‌شده است.
شجاعت و مبارزات دلاورانه مردم تبریز در مقابل عثمانی‌ها و روس‌های مهاجم، فصل درخشان تاریخ این خطه بوده و در دوره معاصر این شهر به عنوان پرچمدار نهضت مشروطیت خوش درخشیده و به پایمردی دلاورانی چون ستارخان و باقرخان در سرنگونی استبداد نقش مهمی ایفا کرده است.
تاریخ پرفراز و نشیب آذربایجان در طول قرن‌‌های متمادی نشان می‌دهد، این جغرافیا جولانگاه تاخت و تاز اقوام بیگانه بوده است اما نپذیرفتن یوغ استبداد و استعمار را مردان این خطه از سرزمین ایران به وضوح نشان داده‌­اند.
کوچه‌های تبریز نشان‌های زیادی از دلاورمردان خود بر دل دارد، از ستارخان و شیخ محمد خیابانی، ثقه‌الاسلام و دیگران مجاهدان، ظلم‌ستیزان از تاریخ مشروطه گرفته تا باکری‌ها و تجلایی‌ها و یاغچیان‌های دفاع مقدس و تا به امروز که مدافعان حرمش سرآمد دوران هستند، همگی چنان تاثیرگذار بودند که بردن نام تمامی آنها طوماری می‌شود که در این مقال نمی‌گنجد.
باید در این روزها تبریز و مشروطیت را یک‌بار عمیق‌تر نگریست، چرا که ایران عزیز ما قانون‌خواهی و مبارزه با استبداد را در دوران مشروطیت هنوز وامدار تبریز است و تبریزی… در دوران مشروطیت نیز تبریز جانباز در برابر خودکامگان خون‌آشام به پا ‏خاست و پایمردی‌ها و جانفشانی‌ها کرد و این‌گونه هم بلاگردان ‏ایران شد و هم آغازگر حاکمیت قانون و اراده مردم.
هنوز داستان قهرمانی‌های، قهرمانان تبریز، این شهر مردخیز در همه سوی به زبان‌ها و یاد آنان در دل و جان‌هاست؛ ‏مجاهدان وارسته‌ای که با گذشت بیش از یک سده، هنوز خوشحال بر در و دیوار امیرخیز، خیابان نوبر، لیل آوا، شام‌غازان، ‏ویجویه، اهراب، چرنداب، قراملک و محلات دیگر پیمان خون نشان ‏آنان را فریاد می‌آورد؛ پیمان آزادی و قانون. ‏
بیش از یکصد سال است که مجاهدان افسانه‌ای تبریز در خواب و بیداری، دیوارها را می‌شکافند و حیاط به حیاط و خانه به خانه می‌رزمند تا شاهد آزادی و قانون را در برکشند.
‏آری، ایران و ایرانی آزادی و قانون را به بهای جان‌های عزیزی به چنگ آورده است که خونشان به دیوارها و سنگفرش‌های کوچه‌ها و ‏خیابان‌های این شهر دلمه بسته است؛ مجاهدان پاکباخته‌ای که به یک اشارت سردار ملی و سالار ملی آماده به سردویدن بودند.
‏اگر گوش بسپاریم و گوش بسپارند، هنوز از همه میادین تبریز صدای طبل و شیپور شنیده می‌شود و صدای جوانانی که جامه ملی ‏به تن کرده و پیکرها‌شان را به قطارهای فشنگ آراسته‌اند، در میادین تبریز که همه به میادین مشق تبدیل شده بوده، به گوش می‌رسد و فریادهای رسایی که از فراز منابر، تبریز و آذربایجان را به پای فشردن درخواسته‌های به حق خود فرامی‌خواندند. ‏
از مشروطه که بگذریم، باید قیام 29 بهمن تبریز را به یاد‌ها بیاوریم، قیامی که به حق میخی بر تابوت طاغوت شد و حسن ختام ظلم.
قیام مردم تبریز در 29 بهمن سال 56 نشان داد که قیام مردم در ایران که تا سال بعد به سرنگونی رژیم ستم‌شاهی منجر شد، همگانی و سراسری بوده و به قوم و منطقه خاصی محدود نبوده است، پیشگامی تبریز در گرامیداشت خاطره شهدای قم و تداوم انقلاب نقش و سهمی اساسی در پیشبرد انقلاب اسلامی داشت.
با توجه به نقش و جایگاه آذربایجان در 130 سال گذشته که گویای پیشگامی و مقدم بودن تبریز در خیزش‌هایی مانند انقلاب مشروطه است، در انقلاب اسلامی نیز با قیام 29 بهمن سلسله اربعین‌ها که به فروپاشی رژیم منتهی شد، آغازگرانه ارزیابی می‌شود.
قیام مردم تبریز آن هم از میان همه اقشار از بازاری گرفته تا دانشگاهی حتی خودداری برخی از ارتشیان از برخورد قهری و خونین با مردم نشان از این واقعیت دارد که انقلاب بر دوش اقشار مختلف مردم به پیروزی رسید. در این میان البته نقش رهبری و هدایت روحانیت به خصوص مرحوم شهید قاضی طباطبایی غیرقابل انکار است. در این قیام نیز این نقش به ثبوت رسید.
بیان این تاریخ از خطه زرخیز آذربایجان بهانه‌ای است برای اشاره به دو اثر هنری که این روزها همزمان در حال ارائه است و در مقابل دید مردم قرار گرفته است تا بیانگر دو تاریخ اثرگذار در تاریخ کشور باشد.
اولین اثر پخش سریال "جلال" است،صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مجموعه تلویزیونی "جلال" را که تصویرگر سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۶ در تبریز است را تولید کرده و حالا این سریال انقلابی از شبکه یک روانه آنتن شده است. این مجموعه قیام مردم آذربایجان‌شرقی را در این سال‌ها روایت می‌کند و درامی اجتماعی ۱۵ قسمتی از رخدادهای اجتماعی و روزهای انقلاب اسلامی است.
در این سریال که نقدهایی هم به آن وارد است، با لوکشین‌های چشم‌نواز آذربایجان زیبا و گویش‌های شیرین همچنین موسیقی غنی این جغرافیای هنرپرور، حمیرا ریاضی، عمار تفتی، هادی افتخارزاده، مهران رجبی، رضا آبپاک، سنا پورسعیدی، کامیار شکیبایی، فاطمه شکری، حامد منافی و دیگر بازیگران تلویزیون و بومی آذربایجان‌شرقی درآن ایفای نقش کرده‌اند.
سریال جلال به تهیه‌کنندگی مهدی کریمی و کارگردانی حسن نجفی در بیش از ۱۱۰ لوکیشن مختلف تصویربرداری شده و جزو سریال‌های پرشخصیت است، می‌توان ادعا کرد ۲۰۰ بازیگر ملی و بومی در این سریال به ایفای نقش پرداختند و ۵۰۰ هنرور هم در آن حضور دارند.
 آنچه در خصوص این سریال انقلابی باید مورد توجه قرار گیرد این است که سیمای استان‌ با تولید آن صرفا این بار فقط در پی بازیگران تهرانی و ملی نبوده و بیشتر از حضور بازیگران بومی و ظرفیت‌های آذربایجان‌شرقی بهره گرفته و این می‌تواند به شناسایی استعدادهای هنری و چهره‌ها در تولید آثار فاخر فرهنگی کشور کمک شایانی کند، هر چند کار سختی از سوی عوامل عنوان شده اما این سختی‌ها را به جان خریدند تا ۱۸ سال تاریخ مبارزات انقلابی این خطه را به تصویر کشیده و مقابل دید مخاطب قرار دهند تا مردم با تماشای این سریال با این مقطع زمانی از تاریخ بیشتر آشنا شوند. 
مرتضی صفری، مدیرکل صدا و سیمای مرکز آذربایجان‌شرقی در گفت‌وگویی با اشاره به این که "جلال"، داستان رخدادهای اجتماعی و روزهای انقلاب اسلامی در سال‌های منتهی به بهمن ۱۳۵۶ در استان آذربایجان شرقی است، عنوان کرده است: در این مجموعه ضمن مروری بر امور و اتفاقات دوران ستمشاهی، به مبارزاتی که منجر به پیروزی انقلاب شده، پرداخته می شود.
وی ادامه می‌دهد:این پروژه، جزو سنگین‌ترین پروژه‌های صدا و سیمای مرکز آذربایجان‌شرقی است که کار تولید آن از مهر ۹۷ به کارگردانی حسن نجفی و تهیه‌کنندگی مهدی کریمی در روستای دارانداش از توابع شهرستان مرند شروع و در اسفند همان سال کار تصویربرداری به پایان رسید و همزمان با مراحل فنی در نوبت پخش قرار گرفت.
به گفته صفری، این سریال بیش از ۲۰۰ بازیگر و بیش از ۵۰۰ هنرور دارد. امیرحسین ثروتمند نویسنده، حمید مهرافروز مدیر تصویربرداری، سالار حیدرنژاد تدوین، اصغر آبگون و حسن سلمانی صدابرداران و مجید اسکندری طراح چهره پردازی این مجموعه را عهده‌دار بودند.
در این سریال که توانسته نظر مردم را تا حد قابل قبولی به خود جلب کند، "عمار تفتی" به عنوان شخصیت محوری سریال که نقش "جلال" را به گونه‌ای متفاوت در مقطع زمانی  سال‌های قبل از انقلاب را بازی می‌کند، ابتدا یک جوان لات‌منش و کفترباز بوده که به مرور تغییراتی در او ایجاد می‌شود و تحولات روحی در وی زندگیش را دچار تغییرات اساسی می‌کند و همین امر بیان ابعاد متنوع نقش اوست و او را با چالش‌های متفاوت روبه‌رو کرده است.
به تصویر کشیدن درد و رنج جذامیان که می‌توان ادعا کرد تبریز در امر نیز پیشگام بوده و مرکزی برای این بیماران از سال 1312 دایر کرد و دکتر مبین به عنوان پدر معنوی جذامیان ایران سالها داوطلبانه در آن مکان همواره زندگی خود را وقف جذامیان کرد، از نکات برجسته این سریال است که توانسته با بازی خوب عمار تفتی و حمیرا ریاضی عاشقانه‌های زیبایی را به مدد موسیقی غنی آذربایجان در معرض دید مخاطبان بگذارد. 
جسارت ورود کارگردان و عوامل برای بازی در مرکز جذامیان باباباغی که در زمان قاجاریه با توجه به اینکه تبریز در آن دوره ولیعهدنشین بوده و این منطقه تفرجگاه و شکارگاه ولیعهدهای آن زمان تلقی می‌شده تا اینکه بعدها و در سال 1312 توسط وزارت بهداری وقت خریداری می‌شود و بیماران جذامی که تا آن تاریخ در آرپا دره‌سی اهر ساکن و وضع اسفباری داشتند با احداث چهل اتاق کاهگلی توسط دولت مرکزی به باباباغی انتقال و در آنجا اسکان داده شـدند، نیز ستودنی است. مکانی که ٢٢٥ بیمار جذامی را همراه با خانواده‌های آنها در خود جای داده و جمعیتی 600 نفری را تشکیل می‌دهند.
در این سو هم این روزها تئاتری در تالار 29 بهمن تبریز به روی صحنه رفته است که می‌توان گفت، تکمیل تاریخ  اثرگذار آذربایجان در اذهان است.
«مسیو» تازه‌ترین همکاری نازیلا ایرانزادبنام و اکبر شریعت است که به معرفی برشی از تاریخ مشروطه در آذربایجان می‌پردازد. ترکیب نازیلا ایرانزاد و اکبر شریعت در نمایش موفق «پاشا» توانست به زیبایی هر چه تمام داستانی از دوران مشروطه را در قالب نمایش به بیننده عرضه کند.
«پاشا» با نیم نگاهی به مبارزه و دلاوری زنانه «زینب پاشا» و دیگر زنان گروه او، قصه یکی از این مبارزان را در محوریت داستان روایت می‌کرد. نمایش موفقی که توانست در هر دو دوره اجرای خود مخاطبان زیادی را از تبریز، شهرها و استان‌های ترک زبان برای تماشای این اثر تاریخی به تئاترشهر بکشاند.
حالا اکبر شریعت و نازیلا ایرانزادبنام با تجربه موفق همکاری در نمایش‌های «پاشا» و «آجی و کول» قصد کردند این بار داستانی دیگر از دوران مشروطه را در تبریز به اجرا درآورند که اکبر شریعت نمایشنامه «مسیو» را به زبان ترکی نگاشته است.
کربلایی علی مسیو سال ۱۲۴۵ هجری‌شمسی در محله نوبر به دنیا می‌آید، پس از انجام تحصیلات مقدماتی در زادگاهش، به کار در اداره گمرک پرداخته و چندی بعد راهی فرانسه، اتریش، قفقاز و ترکیه می‌شود و در طول سفر خود موفق به فراگیری زبان‌های مختلف از جمله زبان فرانسه شده و چون علاقه خاصی به تاریخ انقلاب کبیر فرانسه داشت، پیرامون آن به تحقیق پرداخت به طوری که تسلط ویژه‌ای در آن خصوص کسب کرد.
وی با سفر به نقاط مختلف دنیا، با انقلابیون و آزادیخواهان متعددی ملاقات کرد و با الهام از آنها به یک انقلابی تمام عیار تبدیل شد و پس از بازگشت به تبریز، اندوخته‌های سیاسی خود را در رهبری نهضت مشروطه ایران به کار بست و نقش ارزنده خود را ایفا کرد و با جسارتی که داشت، منزل خود را به اتاق فکر مشروطه‌خواهان تبدیل کرد و انقلاب را با پیروزی به سرانجام رساند و حتی در کنار دارایی‌های موقوفه‌اش که در طبق اخلاص نهاده بود، فرزندان خود را نیز تقدیم انقلاب کرد و ۳ فرزند خود به نام‌های حاجی‌خان، قدیر و حسن را در قبال پیروزی نهضت، به چوبه دار قزاق‌های خونخوار سپرد و در نهایت سال ۱۲۸۹ (ه‌ش) در سن ۴۴ سالگی مسموم و به شهادت رسید و در آرامستان محله نوبر به خاک سپرده شد که بعدها با احداث ساختمان عمارت شهرداری در آن محل، جسدش به شهر مقدس قم انتقال یافت.
برای دومین بار در تاریخ زندگیم  این بار به درخواست خبرنگارمان و در ادامه دعوت و استقبال یکی از بازیگران این نمایش ( علی عباسپور) به تئاتر «مسیو» در تبریز دعوت می‌شوم و چون خیلی زودتر از زمان اجرا به سالن رسیدیم، ساعاتی را به انتظار می‌نشینیم و سرانجام قبل از ساعت 8 شب با دو جعبه تزیینی گل وارد سالنی می‌شویم که همه اجزای آن چوبی است با پروژکتورهای زرد، صندوق چوبی در وسط یک مربع بزرگ سه در سه که دور آن خط پهن سفیدی کشیده شده و مرکز اجرای نمایش‌هاست، در بدو ورود خودنمایی می‌کند.
صندلی‌ها مدل پلکانی دارند و ردیف اول نزدیک صحنه جاگیر می‌شویم و همان ابتدا برای سبک شدن بارمان جعبه گل اول را به کارگردان هدیه می‌کنیم.
چراغ‌ها خاموش شده و برنامه با روی صحنه آمدن بازیگران و آواز خواندن ترکی آنها در حالیکه دورانی می چرخند آغاز می‌شود، همین شروع نشان‌دهنده جذابیت کار است و ادامه صحنه‌ها نشان از پرمغز بودن محتوای نمایش دارد، هر مرحله فضای تالار در تاریکی مطلق فرو می‌رود و صحنه‌ها عوض می‌شوند و پخش افکت‌ها، آوازها و خوانش‌های ترکی مبارزان شوری وصف‌ناپذیر در فضا ایجاد می‌کند که حسی سرشار از غرور ملی و منطقه‌ای در حضار ایجاد می‌کند.
قصه در ریتم عالی و باورپذیر پیش می‌رود و بیننده را با خود به خوبی همراه می‌کند و گویی همان لحظه در انجمن غیبی یا بین مبارزان و همراه "علی مسیو" دوست و همرزم ستارخان و باقرخان حضور داری. 
 با اتمام نمایش در اقدامی زیبا عوامل آماده می‌شوند با هر دور گروه روبه‌روی هم عکس یادگاری می‌گیرند و باز هم ادب و معرفت ترکی و آذربایجانی را به نمایش می‌گذارند.
تبریز، شهر حماسه و خون است. شهری همه شور که مشعل قیام ١٩دی‌ماه سال١٣۵۶ قم را به خون مشتعل نگاه داشت. پس از طلوع فجر زرین پیروزی نیز، تبریز هرگز بیرق انقلاب اسلامی را از کف ننهاد و هرچند برخی از پیغام‌گذاران نهضت همچون آیت‌الله قاضی طباطبایی و آیت‌الله مدنی سر در سجده خون نهادند اما بیرق عاشورا هیچ‌گاه از پای نیفتاد و در سال‌های دفاع مقدس به دست سترگ سردارانی چون شهیدان یاغچیان، شفیع‌زاده، مهدی و حمید باکری و… بعدها مدافعان حرمش چون فرهنگی والا، عبدالصمد امام‌پناه، علی کنعانی، محمودرضا بیضایی، محرم علیپور، عباس عبدالهی ، حامد جوانی و ... بر فراز چکادهای فتح برافراشته شده است.
باشد که رهروی اثرگذار برای این تاریخ و حفظ دستاورد خون‌های پاک باشیم.
انتهای پیام/
خبرگزاری فارس


نظرها بسته شده اند

نمایش 0 نظر

پژوهشیار