استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی:
کلیشه های ایدئولوژیک، اصالت روایت مشروطه را بلعیده اند
1404/05/14 - 20:04 - کد خبر: 142732
نسخه چاپی
نصر: استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست بزرگداشت مشروطه در تبریز، با نقد دو روایت غالب از نهضت مشروطه، از فقدان روایت جامع در حافظه تاریخی جامعه ایرانی گفت: روایت تجددگرایان و سنتگرایان، هر یک تنها در خدمت ایدئولوژی خود بودهاند و هزاران جوشش زنده تاریخی را منکوب کردهاند.
به گزارش نصر، «محمدجواد کاشی»، در مراسم بزرگداشت یکصد و نوزدهمین سالگرد نهضت مشروطه ایران در تبریز، با نگاهی انتقادی به بازنمایی تاریخ مشروطه در حافظه رسمی و عمومی جامعه گفت: ما دو روایت تأثیرگذار از مشروطه داریم که هر دو تبدیل به کلیشههایی ایدئولوژیک شدهاند.
روایت نخست، مشروطه را آغاز راه تجدد برای ساختن ایرانی نو میداند، اما دائماً از شکست آن بهدلیل “مقاومت مرتجعان” مینالد. روایت دوم، مشروطه را محصول نقش روحانیت در برابر استبداد میداند و شکست آن را به اخلال تجددگرایان نسبت میدهد. هر دو روایت، از اساس نارسا و ناتماماند.
کاشی با اشاره به پیشینه مبارزات مدنی ملت ایران گفت: اصل نهضت مشروطه، به قیام تحریم تنباکو بازمیگردد. آنجا روحانیت با قدرت استبدادی مقابله کرد. اما پس از آن، متجددان در ساختارهای مدرن اخلال ایجاد کردند و در نهایت، انقلاب اسلامی صحنه بازگشت روحانیت شد. حالا که کارنامه جمهوری اسلامی با دستانی تقریباً خالی پیش روی ماست، متجددان می گویند، باید به سرشت راستین خواست تجدد در مشروطه بازگردیم.
مشروطه؛ میدان غایب «روایتهای مشترک»
کاشی بر آنچه فقدانش در روایتهای ما مشهود است، تاکید کرد: ناتوانی در توضیح نقش همزمان دو نیروی تأثیرگذار روحانیون و روشنفکران، فقدان ماست. اگر هر دو جریان، یعنی سنتگرایان و متجددان، در مشروطه سهم داشتند، چرا هیچ روایتی نتوانسته تصویر جامعی از همکاری و رقابت این دو نیرو ارائه دهد؟ چرا تنها کلیشههای سیاسی برای ما باقی مانده؟
وی با انتقاد از سادهسازیهای تاریخی، تأکید کرد: روایتهای رسمی، سطحی و ایدئولوژیک، مانع از دیدهشدن واقعیتهای چندلایه در تاریخ معاصر شدهاند. روایت تجددگرایان و روایت سنتگرایان، در واقع دو قطعه داستان کوتاهاند که هر یک برای پیشبرد منافع سیاسی خود، تنها بخشی از حقیقت را بازگو میکنند و در این میان، هزاران جوشش دیگر تاریخی منکوب میشود. ما در جامعه با همین کلیشههای تکراری زندگی میکنیم.
مقاومت در برابر تجدد؛ از بحرانهای صنفی تا تهدید وجودی
کاشی در بخش دیگری از سخنان خود به ریشههای مقاومت سنت در برابر تجدد پرداخت: این مقاومت دو جنس دارد؛ یکی مقاومت صنفی – اقتصادی که اقشار سنتی و روحانیت را در معرض حذف از صحنه اجتماعی میبیند و دیگری مقاومت از جنس تهدید وجودی، که کل جامعه را تحت خطر بیمعنایی ناشی از طوفان تجدد قرار میدهد.
سیاست بهمثابه ضیافت؛ لذت از «بودن با دیگری»
محمدجواد کاشی در پایان، با ارائه روایتی متفاوت از سیاستورزی، اذعان داشت: ما برای آغاز یک زندگی سیاسی اصیل، باید بنیان لذت را بر بودن با دیگری بنا کنیم.
سیاست عرصهای برای لذت است، اگر در خدمت خیر عمومی سامان یابد نه عرصه حذف دیگری و تکرار کلیشه های تاریخی
انتهای پیام/
فائزه بنی نصرت