یادداشت/
مدیریت استعدادها را جدی می گرفتیم، عقب نمی ماندیم
نصر: در نشست علمی دانشجویان دکتری مدیریت کسب و کار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تبریز با حضور دکتر سید صمد حسینی رییس پردیس بین اللمللی ارس و استادمنابع انسانی برای بررسی تحقیقات و اموخته ها ،محمد فرجپور باسمنجی سردبیر ماهنامهی الفبای اقتصاد آذربایجان با ارائه گزارش تحقیقی خودبه بررسی استعدادیابی در مدیریت منابع انسانی پرداخت.
داشتن عملکرد برتر، داشتن قابلیتهای زیاد، قابلیت مهارت کمیاب میتواند به ارزشآفرینی در کسب و کار منجر شود چرا که افراد مستعد و باهوش شامهی تیزی برای یادگیری و انجام کارهای خوب و اشتهای سیری ناپذیری برای آموختن، تجربه اندوزی و کار کردن دارند.
افراد مستعد و نخبه نیازهای متنوع دارند و اکثر کارآفرینیها و نوآوریها در کسب و کارهای اقتصادی و خدماتی توسط اینها صورت میگیرد. مستعدان افرادی مطلع، متوقع، سختکوشاند و امروز اکثر بنگاههای اقتصادی و شرکتهای چند ملیتی و حتی کشورهای پیشرفته دنبال این افراد میگردند.
وقتی کشوری مثل آمریکا یا کانادا امکانات وسیع علمی، تحقیقاتی و رفاهی و مالی را در اختیار افراد مستعد میگذارد فائق آمدن بر چالشهای رقابتی فزاینده در این دنیای پر تلاطم و اثربخشی و بالا بردن راندمان تولید و خدمات و حرکت به سمت نوآوری و خلاقیت و حذف رقبا را دنبال میکنند.
امروز، در بنگاهها و سازمانهای بزرگ، بخشی از استراتژی و بودجه سازمان به بخش استعدادیابی و جانشین پروری، توسعه، تشخیص، ارزیابی و نگهداشت استعدادها اختصاص مییابد.
در 50 سال اخیر چنین سازمانها و بنگاهها پستهای کلیدی را به افرادی مستعد که شایستگیهای فنی و مهارتی و ارتباطی و اداری و انسانی دارند سپردهاند و رمز و راز توسعه یافتگی آنها همین مدیریت استعدادیابی و توجه به نخبگان است و آنها دریافتهاند که اثرگذاری افراد مستعد و نخبه در تولید و گسترش علم و فناوری با اتکا به هوش و خلاقیت و مهارتهای فنی موجب سبقت در رقابتهای امروزی در حوزه صنعت، اقتصاد، فرهنگ و کسب و کارهای جدید است.
توجه به علم مدیریت منابع انسانی میتواند یک سازمان را به اوج برساند و سرمایه انسانی نشاندهنده حجم دانش، مهارت فنی، خلاقیت و تجربه در سازمان است. وی با اشاره به این مطلب که بیشترین سهم ارزش اقتصاد جهانی، سرمایه انسانی است که طبق برآوردهای بانک جهانی و مؤسسات بینالمللی پژوهش در حوزه اقتصاد، 71 درصد ثروت کشورهای توسعه یافته را منابع انسانی تشکیل میدهند و در همین راستا حسابداری منابع انسانی تلاش میکند تا مقدار ارزش یک فرد متخصص و با استعداد را در سازمان و بنگاه کمی کند و در واقع سرمایه انسانی سرمایهی اصلی به حساب میآید.
خلق مستمر مزیت و همکاری، رقابتجویی، تشکیل ائتلافها و اتحادیههای استراتژیک، اقدامهای مجازی، رقابت، کارآفرینی و نوآوری، توجه به صادرات و بازارهای بینالمللی، انعطافپذیری، استعدادیابی، اعتماد و مسئولیتپذیری همه و همه در هزاره سوم سرلوحه برنامههای سازمانها و بنگاههای اقتصادی است.
عقب ماندگی کشورهای نظیر ایران ناشی از سرسری کردن اموزشها، حرفهها و فنون علم و دانش در مدارس و دانشگاههاست.
زمینگیر شدن سازمان عریض و طویل آموزش و پرورش را امروزه با چشمان خود میبینیم که در 16 سال آموزش پیشدبستانی، دبستانی تا اخذ دیپلم توان آموزش زبان انگلیسی را به دانشآموزان ندارد و حتی این سازمان در یاد دادن فرایض دینی از جمله نماز در این 16 سال که خانوادهها بچههای خود را به آموزش و پرورش میسپارند ناتوان است. در حالیکه در کشورهای پیشرفته آموزش و پرورش پایه و اساس توسعه هر کشور است و سرمایهگذاری کلان ملی و توجه عموم سیاستمداران و برنامهریزان آموزشی به آموزش و پرورش قابل توجه است.
نهادها، سازمانها و بنگاههای اقتصادی در ایران توان جذب و نگهداری و حفظ نخبگان و افراد مستعد را ندارد و ساختار سازمان و شرکت در این مقوله بسیار ضعیف است و ضعف نظام آموزشی و دانشگاهی، عدم توجه به مهارت آموزشی و یادگیری فنون، گسست بین حکمرانان و روشنفکران، نبود ارتباط بین صنعت و دانشگاه، بها ندادن به شایستگیهای فردی و فنی و مهارت، نبود ارتباطات مناسب بینالمللی همه و همه به عقبماندگی ما منجر شده است.
نظام تصمیمگیری با اسلوب خرد جمعی و عقلانیت، باز شدن فضاهای نقادی و تضارب آراء و اندیشهها در رسانههای جمعی، سربرآوردن رادیو و تلویزیونهای خصوصی، توسعه رشتههای دانش محور و... توجه به رشتههای مدیریتی، استعدادیابی و توانمندسازی، پیریزی نظام آموزشی مبتنی بر یادگیری، پژوهش و نوآوری و کارآفرینی، ارتباطات گسترده علمی و بینالمللی و کاستن از تنشهای سیاسی در منطقه و توجه به ابعاد توسعه جمعی کار کردن، توجه به اعتماد و مشارکت عموم همه و همه راه برون رفت از این نابسامانیها و توسعه نیافتگی است.
وقتی سیاستهای گلاستنوست و پروستریکای میخائیل گورباچف نظام کمونیستی را به شکست انجامید گورباچف گفت: باید انسان در محور اصلی قرار گیرد. وی افزود: یادگیری، کار، کوشش، تلاش، اثربخشی باید در سر لوحه امور ما قرار گیرد و وقتی خداوند میفرماید انسان بدون تلاش و کوشش به جایی نمیرسد. چرا در دهههای اخیر ما ملتی تنبل و بیکار شدهایم و میزان کار و تلاش در کشورهای توسعه یافته 10 ساعت و در کشور ما یک ساعت گزارش میشود. این دلیل بر عقب ماندگی ما نیست.
در کنار اینها، تحرک عمومی برای کار و تلاش، توجه به صادرات و شفافسازی و اخذ مالیات، اهتمام به گسترش گردشگری، شکلدهی به دانشگاههای کارآفرین، جذب سرمایهگذاری خارجی، انتقال بخشی از سرمایههای 2 هزار میلیارد دلاری ایرانیان مقیم خارج کشور و جلوگیری از صدور مواد خام نفتی و معدنی و فرآوری آنها و بالا بردن ارزش افزوده همه و همه میتواند به توسعه یافتگی کشورمان کمک شایان نماید.
با جمعبندی مباحث کلاسی دکترای D B A کسب و کار دانشکده مدیریت، اقتصاد و بازرگانی دانشگاه تبریز و رهنمودهای علمی دکتر سید صمد حسینی معاون اسبق سازمان سنجش وزارت علوم و استاد ممتاز رشته مدیریت به بررسی شکلگیری دره سیلیکون پرداختم.
سیلیکون ولی در 70 کیلومتری سانفرانسیسکو در سال 1930 میلادی وقتی دو دانشجوی مهندسی دانشگاه استنفورد با استقرار کسب و کار خود در کاراژ کوچکی بنیان بسیاری از شرکتهای مهم فناوری جهان را در آن بنیان نهادند. اپل، اچپی، انویدیا، الکترونیک آرتس، ای بی، آلفابت، امادیدی، اوراکل و صدها شرکت بزرگ و کوچک در حوزه فناوری محصول نخبگان و پژوهشگران است که پایهگذاری آنها در همین دره سیلیکون ولی شکل گرفته است و هماکنون صدها شرکت بزرگ و کوچک از گوشه و کنار جهان در این منطقه دفتر و یا پژوهشکده دارند.
آخرین نتایج آمار منتشره شده نشان میدهد یک سوم که سرمایهگذاریهای خطرپذیر آمریکا در این منطقه واقع شده و در واقع دره سیلیکون قطب پیشتاز نوآوری و تکنولوژیهای پیشرفته جهان است. مطالعات تاریخی نشان میدهد که دانشگاه استنفورد پایه و اساس شکل گیری دره سیلیکون بوده و این دانشگاه با تحویل دانشآموختگان ممتاز و عاشق علم و نوآوری و خلاقیت علاوه بر کسب درآمدهای کلان از شرکتهای مستقر در آن در تأمین نیروی انسانی متخصص شرکتهای مستقر در آن پیشتاز بوده است.
از فردریک ترمان رئیس دپارتمان مهندسی دانشگاه استنفورد که در دهههای 40 و 50 میلادی با گردهمآوری اساتید، دانشآموختگان و شرکتهای نوپا در شکلگیری دره سیلیکون تأثیرگذار بود به عنوان بنیانگذار و پدر این منطقه نامبرده میشود. در این منطقه نوآوریهای نخبگان، دانشمندان و مهندسان و حمایت مالی شرکتهای فناوری اطلاعات و حمایتهای مالی و بینالمللی دولتها دره سیلیکون را به قلب تپنده علم و فناوریهای نوین دیجیتالی، ارتباطی تبدیل کرده است.
همین نخبگان و پژوهشگران و دانشآموختگان بودند که با حمایت مالی شرکتهای فعال در حوزه فناوری «هیولت پاکارد» را به بزرگترین شرکت تولید کننده کامپیوترهای شخصی درآوردند و در سال 1984 میلادی با عرضهی اولین چاپگر جوهرافشان وارد بازار چاپگرهای خانگی شدند و علاوه بر آن شرکتهای جنرال الکتریک، وایستمن کوداک در سال 1990 هم پارک صنعتی استنفورد دره سیلیکون را به قطب تکنولوژیهای نوین درآوردند.
امّا قبل از اینها در دهههای 70 و 80 میلادی شرکتهای نیمههادی، کامپیوتری، خدماتی و برنامهنویسی زیادی سر برآوردند ولی اوج این فعالیتها در سال 1980 میلادی صورت گرفت که شتاب سرمایهگذاری خطرپذیر با رونق سهام شرکت اپل به ارزش 3/1 میلیارد دلار شهرت جهانی یافت.
پس از آن بود که این منطقه به خاطر خلاقیت و نوآوری خدمات نرمافزاری و اینترنتی رشد چشمگیری یافت. ولی اکثر تحلیلگران اقتصادی و توسعه میگویند هر ساله در سیلیکون ولی نزدیک به یکصد شرکت بزرگ و کوچک در زمینههای فناوری و حوزه الکترونیک شکل میگیرد که موتور متحرکه آن مغزهایی است که با مدد کارآفرینان و نوآوران در این منطقه شبانهروز کار میکنند و ارتقاء آموختهها و تبادل اندیشهها و مهارتآموزی و جنبوجوش از ویژگیهای مردان و زنانی است که عاشقانه کار میکنند.
فکر میکنند و زایشهای فکری آنها به مدد شرکتهای بزرگ با پیشینه زیاد یا نوپا میشتابند و کسب و کارها در آن در هر ساعت روز رو به ترقّی است. نگاهی به آمار مشاغل مربوط به تکنولوژیهای در حال توسعه در این منطقه نشان میدهد که در سال 1960 میلادی تعداد شاغلان آن به 18 هزار نفر میرسید که ده سال بعد به حدود 117 هزار نفر و 20 سال بعد از آن 268 هزار نفر و در سال 2000 میلادی به 230 هزار بالغ شد.
طوریکه ماحصل تلاش این مشاغل کلیدی و نوآور و کارآفرین در سال 2000 میلادی 40 درصد صادرات کالیفرنیا را به خود اختصاص داد. از اواخر سال 90 میلادی هجوم مهاجران تحصیل کرده و مهندسان جوان از چین، هند، سنگاپور، مالزی آغاز شد و مهاجران نوآور نیز به رشد و شکوفایی صنایع الکترونیک و فناوریهای نوین افزودند و تازههای صنایع الکترونیک، کامپیوتر و نرمافزار و... به انباشت سرمایه در این منطقه منجر شد و هزاران میلیونر در این منطقه سر بر آوردند. اما در این اواخر تازهواردهای جدیدی به این منطقه آمدند که فیسبوک از آن جملهاند و آمدن این شرکتهای بزرگ بار دیگر دره سیلیکون را بر زبانها انداخت و امروزه این منطقه عجیبترین نقطه سختافزاری جهان لقب گرفته است و نکته جالب اینجاست که این منطقه برای به رخ کشیدن قدرت علمی و فناوری ایالات متحده آمریکا در جهت خدمت به توسعه غرب و برتریجویی مقابل دنیای شرق و پایهریزی و خلق صنایع مدرن روز با آیندهنگری و آیندهپژوهی با قابلیتهای منطقهای، علمی و فناوری شکل گرفته و امروز به قلب استارتآپها و کسب و کارهای جدید اینترنتی تبدیل شده است.
این منطقه با گرد هم آمدن نوابغ علم و فناوری از دانشکدههای فنی و مهندسی و با دریافت کمکهای مالی از وزارت دفاع آمریکا به کارآمدترین شبکه کارآمد علم و فناوری و تکنولوژی در جهان تبدیل شده و چهل سال است که جاذبههای آن جمع کثیری از دانشمندان و پیشگامان فناوری اطلاعات و تکنولوژیهای نوین ارتباطات را به خود کشانده است و هماکنون ممتازان علمی کشورهای آسیایی، اروپایی، افریقایی، آمریکایی و اقیانوسیه یعنی قارههای جهان در آن دیده میشود. از ایران نیز نزدیک به 100 نفر از دانشمندان و دانشجویان و کارآفرینان حوزه فناوری اطلاعات جذب شرکتهای دره سیلیکون شدهاند که برخی از این ایرانیان با ایدههای درخشان در خلق محصول نهایی این شرکتها پیشگام هستند.
برآورد مجله وال استریت نشان میدهد تاکنون در این دره بیش از پنج هزار ثبت اختراع که اکثر آنها منتج به تولید فناوری و تکنولوژیهای جدید شده است. اقتصاد این منطقه متکی به خلق ایدهها، تبدیل ایدهها به محصول و ثروت و تولید انبوه و کسب درآمدهای بینالمللی بوده و سیستم رشد گردش مالی و ایجاد شرکتهای جدید و سرازیر شدن درآمدهای هنگفت ناشی از این نوآوریها و خلاقیتها علاوه بر نخبتگان علمی و دانشگاهی، بسیاری از سیاستمداران، ثروتمندان و حتی حقوقدانان را به این منطقه کشانده است.
حاکم شدن فرهنگ کار و تلاش و سختکوشی شبانهروزی، زیرساختهای قابل توجه در حوزه فناوری، قوانین راهگشای کالیفرنیا، جمع شدن بخش قابل توجه سرآمدان علم و تکنولوژی و جوانان جویای نام و کار و توجه شرکتهای بزرگ به پژوهش و آیندهنگری و جاذبه خرید سهام شرکتهای مستقر در آن همه و همه، امروزه دره سیلیکون ولی را به قطب اول فناوریهای مدرن روز در حوزههای سختافزار و نرمافزاری تبدیل کرده و فعال بودن بیش از 21 هزار شرکت محلی، ملی، قارهای و بینالمللی، دره سیلیکون را به شهرت جهانی رسانده است.
دره سیلیکون قلب تپنده کار و تلاش و زندگی و تولید علم و تبدیل آن به فناوری با ایدههای نو و خلاق در جهان تبدیل شده و بخش قابل توجهی از فناوریهای روز که زندگی میلیاردها نفر را تحت تأثیر قرار داده در هزاره سوم، عصر دانایی و اطلاعات و فناوری مدیون دهها هزار شرکتی است که در دره سیلیکون شبانهروز فعالند به طوریکه تعطیلی و شب در این دره مفهومی همچون روزکاری یافته است.
محمد فرجپور باسمنجی
انتهای پیام/
نصر