سیمرغ...
نگران نسلی هستیم که اسیر فضای مجازی و چهار دیواری اتاقشان هستند و نگاهشان به جهان، از دریچه تنگ چند اینچی گوشی موبایل شان است و مصارف فرهنگی شان بازی ها، انمیشن ها و فیلم هایی از جنس هالیوود...
نصر- محمد سهرابی/ با دوست عزیزی در راه برگشت به خانه درد دل می کردیم که آهنگ ماشین به موسیقی متن سریال به یادماندنی «سیمرغ» رسید؛ صحبت از عجایب نسل جدید و غفلت شان از بسیاری ارزش ها و آداب بود که به این موسیقی خاطره انگیز رسیدیم! به آن رفیق دوران خوب و درس آموز خدمت در ارتش گفتم هیچ می دانی این ها (نسل جدید) از تماشای سیمرغ محروم بوده اند؟ آژانس شیشه ای را ندیده اند؟ ولایت عشق را، شب دهم را و... درک نکرده اند؟!
واقعاً انسان از دیدن و شنیدن چقدر می آموزد... آنچه که به این بچه ها در مدرسه و جامعه گفته می شود، با آنچه که می بینند چقدر فاصله دارد؟ اگر نگران نسلی هستیم که به بسیاری از ارزش ها و آداب جامعه ما عامل نیست، نباید علت را در دستگاه های فرهنگی و آموزش و پرورش کشور جستجو کرد؟
«سیمرغ» و دیگر آثار فاخر تلوزیون و سینما در گذشته چه پیامی به مخاطبین شان القا می کردند و این فیلم های آب دوغ خیاری امروز و فیلم های هالیوودی که به خورد ذهن های فرزندان امروز و مدیران فردای کشور داده می شود حاوی چه پیغام هایی اند؟
همه را به یک چوب زدن خطاست، اما جداً باید نگران نسلی بود که با مفاهیمی چون وطن دوستی، ایثار، شهامت، پرچم، آزادگی، از خودگذشتگی و... بیگانه باشند و از تاریخ چیزی ندانند.
نگران نسلی هستیم که اسیر فضای مجازی و چهار دیواری اتاقشان هستند و نگاهشان به جهان، از دریچه تنگ چند اینچی گوشی موبایل شان است و مصارف فرهنگی شان بازی ها، انمیشن ها و فیلم هایی از جنس هالیوود...
محمد سهرابی