یادداشت/
اهمیت آموزش زبان مادری در کودکان
1403/07/10 - 18:33 - کد خبر: 121888
نسخه چاپی
نصر: ایران کشوری است که هویت آن با اقوام اصیل در گوشه گوشه آن شکل گرفته و بر این اساس جوامع مختلفی را از زبان ها و فرهنگ های مختلف در خود جای داده است. جریان زندگی در اقوام ساکن ایران اگرچه نکات اشتراک بسیاری دارد اما آنچه در بطن زندگی آن ها جاری است و آن ها را از یکدیگر متمایز می سازد؛ زبان، آداب، رسوم و فرهنگ مختصی است که ویژگی جدایی ناپذیر تاریخ و اصالت آن ها است.
زبان، ابزاری قدرتمند در برقراری ارتباط میان انسان ها و شکل دهی مراحل رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی آن هاست. در کشوری مانند ایران که اقوام با زبان های مختص و متنوعی زندگی می کنند، برقراری ارتباط این جوامع با یکدیگر همچون برخی از کشورها با موقعیت مشابه، از طریق زبانی منتخب، از سوی حاکمیت است.
اما آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است، حذف زبان مادری در مقاطع تحصیلی افرادی است که با زبان غیر فارسی پرورش و رشد پیدا کرده اند.
طبق گزارش یونسکو، «تقریباً 40 درصد از کودکان به آموزش به زبان مادری خود دسترسی ندارند». عدم دسترسی به مواد آموزشی به زبان مادری می تواند توانایی های یادگیری کودکان را محدود و آنها را در فعالیت های تحصیلی دلسرد و محدود کند.
اهمیت رشد شناختی در کودک
در این قسمت از نوشتار به بیان ملموس و ساده ای از شناخت و رشد شناختی اشاره خواهد شد تا این مفهوم عمیق از زندگی انسان با ادبیاتی ساده تر درک شود.
آنچه در درک آسان تر شناخت در ذهن ما میتواند موثر و یاری گر باشد، استفاده از زبان ساده در بیان آن است؛ پیش تر اشاره کردیم که زبان ابزار قدرتمندی در برقراری ارتباط میان انسان ها است، حال تصور کنید به کودکی که پیش تر آسمان و ابرهایش را با اشاره به او نشان و آموزش داده اید، کارت پستالی آبرنگی از تصویری که در آن آسمان و ابرها نیز وجود دارد نشان می دهید.
کودک با نگاه کردن به تصویر نشانه های آشنایی را می یابد، درست است آسمان و ابرها. لبخند میزند و با انگشت به آن ها اشاره کرده و ذوق می کند.
کودک پیش از این اطلاعاتی در مورد داده ها (آسمان و ابر) بصورت کلامی و تصویری دریافت کرده بود، حال با نگاه کردن به نقاشی آبرنگی آنچه قبلا دیده بود را با تصویر تطبیق داده، فکر کرده و در ذهن خود تثبیت می کند که تصویری که در حال مشاهده است مشابه تصویری است که قبلا دیده بود.
به این ترتیب کودک به واسطه اطلاعات پیشین، اطلاعات جدید و توانایی تفکر به شناخت موقعیت فعلی خود و پس از پردازش اطلاعات به نتیجه دست می یابد. این فرآیند که میتواند شامل مراحلی ساده تا پیچیده باشد «شناخت» نامیده می شود.
مراحل رشد شناختی در کودکان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، چراکه با بزرگ شدن کودک مهارت های شناختی او همچون تفکر، استدلال، خلاقیت، حل مسئله و ... نیز طی فرآیندهای ساده و پیچیده رشد یافته و این امکان را به کودک می دهد که با خود و جهان بیرونی بیشتر آشنا شود.
درک جهان براساس نظام زبانی هر انسان
بر اساس تئوری ساپیر-ورف دو زبان شناس شناخته شده؛ انسان ها بر حسب نوع زبانشان جهان را متفاوت از همدیگر می فهمند یعنی جهان را از زاویه زبان خود می نگرند و مفاهیم انتزاعی را به خاطر نوع زبانشان متفاوت درک می کنند و حتی مصداق های بیرونی را نیز بر حسب واژگان مختلف متفاوت خواهند فهمید.
«ساپیر» در سال 1121 نوشت: جهان واقعی تا حد زیادی به طور ناهشیار بر اساس عادات زبان مادری مردم بنا شده است. چندین سال بعد «ورف» هم بیان کرد: ما طبیعت را آنچنان تجزیه می کنیم که زبان مادریمان معین کرده است.
آنچه را که از جهان پدیده های مادی انتزاع می کنیم بدین سبب یافت نمی شود که آنجا پیش چشم مشاهده گر قرار دارند؛ بر عکس، جهان دائم در تغییر است و باید با ذهن ما ، یعنی نظام زبانی موجود در ذهن ما سامان یابد.
طبق نظریه روان شناسان و زبان شناسان دوازده سال اول زندگی یک شخص از لحاظ فراگیری زبان دوران تطبیق محسوب میشود، پس زبان مادری نقش مهمی در زندگی انسان دارد (Silver, 1974) بر همین اساس زبان اول یا زبان مادری زبان تطبیق یا انطباق نامیده می شود که در ابتدای دوران زندگی برای تطبیق با محیط فرهنگی هر فرد شکل می گیرد و افراد جهان اطراف خود را از دریچه زبان اول می شناسند و بیان افکار و اندیشه ها و خلاقیت هایشان به زبان اول بسیار آسانتر است.
برای مثال افراد دو زبانه یا چند زبانه ای هستند که در صورت غالب بودن زبان اولشان، بیان افکار و اندیشته هایشان به زبان اول یعنی زبان مادریشان بسیار راحت تر می نماید و بعضاً چنین افرادی در برگرداندن عبارات و اصطلاحات زبان مادریشان به زبان دوم یا سوم دچار مشکل می شوند و یا ادعا می کنند که بیان چنین مفهومی به زبان دوم یا سوم میسر نیست و این درست همان انطباقی است که افراد با زبان اولشان با محیط و نگرش های فرهنگی و قومی ای که بزرگ شده اند پیدا نموده اند. (آرزومندی-هادی، دانشگاه فرهنگیان اراک)
ضعف در مدیریت سیستم آموزشی یا تبعیض آشکار و حذف هویت زبان مادری
طبق گزارش یونسکو (2022)، "تحقیقات نشان داده است که آموزش به زبان مادری جنبه مهمی از یادگیری فراگیر و با کیفیت است" این بدان معناست که وقتی دانش آموزان به زبانی که با آن آشنا هستند آموزش داده می شوند، احتمال بیشتری دارد که مفاهیم را درک کنند و کمتر احتمال دارد که احساس دلسردی یا بی انگیزگی کنند و به نوبه خود، می تواند منجر به احساس موفقیت بیشتر و نگرش مثبت تر نسبت به یادگیری شود.
پیش تر از آن سخن رفت که در شکل گیری شناخت کودکان، زبان از عوامل اساسی و مهم محسوب می شود و به دنبال این مهم درک کودک از پیرامون خود شکل می گیرد.
با توجه به اینکه کودکان برای تقویت مهارت های شناختی، رفتاری، عاطفی و اجتماعی خود به ابزاری مانند زبان نیازمندند لذا در مقطع مهم و حساس آموزش آکادمیک برخی از کودکان که مجبور به تحت آموزش قرارگرفتن به زبان غیرمادری هستند؛ چالش های بزرگی ایجاد می شود. چراکه این دسته از کودکان مانند کودکان اقوام مختلف ایران از بدو تولد به واسطه زبان مادری خود در تلاش اند تا با دنیای پیرامون خود آشنا و قدم در وادی آگاهی و دانش بگذارند اما این قدم ها در ابتدای مسیر ملزم به تغییر جهت و با دنیایی دیگر و ناآشنا مواجه می شوند.
این دسته از کودکان در 7 ساله نخست زندگی خود که از دوران مهم زندگی شان است، تلاش می کنتد تا با زبان اول موفق به برقراری ارتباط با جهان پیرامون شوند، به بیان افکار، احساسات، نظرات و همچنین استدلال و حل مسئله بپردازند اما دیری نمی پاید که با موقعیتی مواجه می شوند که باید تمامی این مراحل را از نو پیموده و اگر در این مسیر دچار چالش های دیگر نشوند، به فراگیری دانش نوشتاری و گفتاری به یک زبان دیگر بپردازند. این پروسه، روند آغاز به تحصیل کودکانی است که به زبان غیر مادری ملزم به فراگیری و آموزش هستند.
تشویق کودکان به یادگیری به زبان مادری، با آموزش به زبانی که آنها میفهمند و والدینشان میتوانند آن را درک کنند، فراگیری را ارتقا میدهد. این تجربه به کودکان و افراد با پیشینههای مختلف اجازه میدهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و به یادگیری قابل انتقال کمک کنند. این امر همچنین به موفقیت تحصیلی، رشد شناختی، حفظ فرهنگ ها افزایش اعتماد بنفس و عزت نفس و به اشتراک گذاری و در دسترس تر کردن اطلاعات کمک می کند.
به گفته آرسال ما شاهد دوران تاریخی هستیم که در آن تغییرات اجتماعی و تکنولوژیکی در تمامی مظاهر آن، منجر به چالش های جدیدی برای سیستم آموزشی به عنوان یک کل شده است. بنابراین، بهبود آموزش فراگیر به عنوان یک هدف تعیین شده است و نیازمند توجه به فرهنگ های مختلف دانش آموزان و لزوم توجه به آن است. «تنوع» باید به عنوان یک اصل در نظر گرفته شود، از این رو می بایست به ویژگی های خاص دانش آموزان توجه شود که این امر متاسفانه درسیستم آموزشی حاضر در ایران مورد غفلت قرار گرفته است.
این امر اگر در مراحل اولیه طرح ریزی و تشکیل سیستم آموزشی ایران به وجود می آمد، پذیرش آن با علم بر اینکه اقدامات موثر و منطبق بر هر فرهنگ و زبان انجام خواهد شد؛ میسر بود اما سیستم آموزشی حاکم در ایران از دیرباز در خصوص آموزش به زبان مادری اقوام سهل انگاری کرده و طی این مدت نیز علی رغم مشاهده وضعیت و دریافت مستندات علمی در این خصوص، اقدامی نکرده است.
سخن آخر
همانطور که در این نوشتار ذکر شد، زبان مادری به عنوان اولین پل ارتباطی کودک با جهان پیرامون از اهمیت بالایی برخوردار است، زبان به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویتی یک انسان، نقش مهمی در نمود اجتماعی و فرهنگی آن ها دارد، لذا با حذف و یا کم رنگ کردن این عنصر از زندگی افراد، شاکله هویتی آن ها نیز دچار تزلزل خواهد شد و تبعات آن نه تنها در زندگی فردی بلکه در زندگی اجتماعی و به دنبال آن در خرد جمعی نمودی آشکار خواهد داشت.
نویده رئوف فرد، روانشناس بالینی کودک و نوجوان
انتهای پیام/
نویده رئوف فرد