گزارش نصر از وضعیت اسفناک مقبره شمس تبریزی در خوی/

باد، بوی آشنا می‌آورد از مدفنت...

1403/05/09 - 15:41 - کد خبر: 117671 نسخه چاپی

نصر: شاید وقتی حضرت مولانا برای آرام و قرار گرفتن دل خود سودای تبریز زادگاه شمس را در سر داشت و از مسافران تبریزی‌اش مشتی از خاک تبریز را طلب می‌کرد که طوطیای چشمانش کند، نمی‌دانست در آینده ای دور مرازش آمال عارفان خواهد بود و شمس جانش در شهر خوی در مهجورترین حالت ممکن خواهد آرمید.

به گزارش نصر، از شمس بزرگ در زادگاهش تبریز نیز آن‌چنان نشان قابل توجهی جز یادمان شمس در محل باغ گلستان وجود ندارد، اما انتظار می‌رفت بارگاهش در شهر خوی محل درخور شانی برای این عارف بزرگ باشد.
مزار شمس تبریزی در شهر خوی یکی از مهم ترین اماکن تاریخی است و مناری که در این محل وجود دارد یکی از باارزش ترین بناهای تاریخی کشور است.
مدیرعامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی تبریز با اشاره به قدمت تاریخی مناره شمس می گوید: چون تاریخ دقیق ساخت آن بر روی مناره قید نشده است، نمی توان اشاره دقیقی به ساخت آن داشت، اما شباهت این بنا به مدرسه جفت مناره در شهر ارزروم ترکیه می تواند گواهی باشد بر اینکه در اواسط دوره ایلخانی ساخته شده است.
دکتر احد نژاد ابراهیم با اشاره به اینکه در برخی منابع تاریخی این بنا به شاه اسماعیل صفوی منتسب است، خاطرنشان می‌شود: شاه اسماعیل که خود صوفی بود، علاقه وافری به شمس تبریزی داشت و از این رو به مدت چهل روز در جوار مزار شمس که در آن زمان باغی بزرگ و آباد بود اقامت می کند و در مدت چهل روز قوچ هایی را که شکار می کند شاخ آن قوچ ها را در مناره استفاده می کند، روایت ها و اسناد تاریخی که درباره این مناره وجود دارد نشان از وجود سه مناره است که دو مناره در اثر حوادث طبیعی از بین رفته است و یک مناره در زمان اقامت شاه عباس به احتمال زیاد مرمت شده یا از نو ساخته شده است و شاخ قوچ ها در آن به کار رفته است.


 
این استاد دانشگاه رشته معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه جناب مولانا در زمان حمله مغول ها به از ایران عزیمت می کند و ساکن قونیه می شود و با توجه به دیدار شمس و مولانا و زمان فوت حضرت شمس که بین سال های ۶۴۵ هجری قمری است، احتمالا این بنا چند سال پس از وفات حضرت مولانا ساخته شده و به اواسط دوره ایلخانی بازمی‌گردد.
وی با توجه به اهمیت تاریخی بناهای تاریخی خاطرنشان می کند: بناهای تاریخی را باید به عنوان سرمایه های تاریخی در نظر گرفته و از آن ها باید برای ایجاد الگو و انگیزه استفاده کنیم.

از زادگاه تا بارگاه شمس
اما چندی پیش فرمانداری شهر خوی  با همکاری فرمانداری تبریز برای ارزش نهادن به این عارف صاحب نام همایشی را تحت عنوان از زادگاه تا بارگاه شمس برگزار کرد که پس از این همایش انتظار می‌رفت پروژه ویژه ای برای بارگاه شمس در نظر گرفته شود و این مکان به محل آمد و شد فرهنگ‌دوستان و عارفان بدل شود، اما آنچه امروز از آن منار و مزار شمس تبریزی می‌بینیم محیطی بی روح و بدون فضای سبز است که در دیدار اول ذوق هر شیفته ای را کور می کند.
با نوید اینکه از مزار حضرت شمس بازدید خواهیم کرد به همراه گردشگران اهل کشور ترکیه راهی خوی می شویم، اما متاسفانه در بدو ورود با محیطی خالی و دور از هرگونه پلان و برنامه ای روبه رو می شویم، تنها چیزی که در این محیط دیده می شود، مزار حضرت شمس و همان برج تاریخی است که در اثر عدم توجه و مراقبت شاخ قوچ های آن از بین رفته و رو به تخریب است.
همسفران ترکیه‌ای که این محل به عنوان آخرین اثر تاریخی بازدید شده در ایران در برنامه سفرشان نوشته شده بود، پس از وارد شدن به محل یادمان ذوق و شوق سابق را نداشتند، چرا که انتظار دیدن بنایی باشکوه را به عنوان مزار حضرت شمس داشتند.
پریسا احمدی راهنمای گردشگری که به عنوان سرپرست با این گروه همراه بود می گوید: گردشگران کشور ترکیه علاقه زیادی به بازدید از این محل و مزار شمس تبریزی دارند، ولی راهنمایان گردشگری رغبت آن‌چنانی نشان نمی دهند، چرا که این مکان به عنوان بارگاه شمس در شان این عارف بزرگ نیست و با انتقادات گردشکران مواجه می شویم و من به شخصه علاقه ندارم تورهای تفریحی را که بیشتر با هدف شناساندن فرهنگ غنی ایران برگزار می شود با خاطره ای بد به پایان برسانم چرا که مقصد اول و آخر بسیار پررنگ تر از سایر مقاصد در ذهن گردشگران نقش می بندد.


 
وی ادامه می دهد: اگر بخواهیم در  تورهای ورودی زمینی که از مرز رازی انجام می شود این مکان را در پلن سفر قرار دهیم یا باید به عنوان اولین مقصد و یا آخرین مقصد در نظر بگیریم از این‌رو و به دلیل تاثیر منفی که در ذهن گردشگر می گذارد، ترجیح من این است بازدید از آن را از برنامه بازدیدها حذف کنم.
وی همچنین می گوید پیش از این مدفن حضرت شمس دارای فضای سبز بود نمی‌دانم با چه استدلالی دست به تخریب فضای سبز محوطه زدند.
بوراک چلیک از گردشگران این گروه که به بازدید از مزار شمس آمده بود می گوید: من پیش از وجود مزار حضرت شمس در ایران مطلع نبودم، اما وقتی هم‌سفرانم از لیدر گروه خواستند بازدید از اینجا را در برنامه قرار دهد بسیار خرسند شدم، اما در واقعیت انتظار یک مراز و مرقد زیبا و بزرگ با امکانات رفاهی برای حضرت شمس داشتم.
«آصلی جیوان اوغلو» از دیگر مسافران بازدید کننده از این بنای تاریخی است که او هم همچون سایر بازدید کننده انتظار دیدن بنایی باشکوه را داشت، اما آنچه که دیده باعث اندوهش شده است.
او می گوید: من اهل مرسین ترکیه هستم و سعی می‌کنم در مناسبت ها در قونیه و مزار حضرت مولانا حضور داشته باشم، حضرت شمس کسی است که واعظی همچون مولانا عاشق شخصیت او شده و زندگی اش دگرگون شده است، انتظار داشتم مزار استاد و مراد حضرت مولانا خیلی عظیم و باشکوه باشد و در واقع انتظار چنین مهجوریتی را نداشتم.

***

به قول شاعر بزرگ ترک زبان معاصر جناب "حسین منزوی":
خاک باران خورده آغشته است با بوی تنت
باد، بوی آشنا می آورد از مدفنت

هر چند باد موافق بوی آشنای مدفن حضرت شمس را در جای جای دنیا می تواند بپراکند و نام شمس برای اثبات بزرگی اش کافی‌ست، اما انتظار می رود متولیان امر حداقل در راستای بهره برداری های گردشگری هم که شده، فکری به حال این آرامگاه مهجور بکنند چرا که آرامگاه شمس را حتی با آرامگاه های حافظ و سعدی هم نمی‌توان مقایسه کرد چه برسد به آرامگاه مولانا کعبه عارفان و صوفیان در قونیه!

گزارش از ندا فرشباف 
انتهای پیام/
باد، بوی آشنا می‌آورد از مدفنت... نصر

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار