به مناسبت  پنجاهمین سال نوشتن استاد عبدالمجید نجفی/ 

با همه کم لطفی ها، تبریز شهر من است و دوستش دارم

1403/05/08 - 13:10 - کد خبر: 117515 نسخه چاپی

نصر: در جلسه نقد و بررسی رمان «روزگار مه‌آلود جابر» اثر عبدالمجید نجفی، از مداومت حضور این نویسنده تبریزی در زادگاه خود و ممارست وی در نوشتن برای این خاک تقدیر شد.

به گزارش نصر، «عبد المجید نجفی» متولد فروردین ۱۳۳۸ در تبریز است که به گفته خود، از اوایل دبیرستان نوشتن را آغاز کرده و  ۵۰ سال نویسندگی وی در روز جمعه، پنجم مرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸ در ۲۱۰مین جلسه باشگاه کتابخوانی موسسه تبریز شناسی تمجید و تجلیل شد.
«جلال شمع سوزان» مدیر جلسه، مداومت حضور و اقامت استاد نجفی در تبریز را ارزشمند خواند و گفت: با اینکه کتاب‌های استاد را در تهران بیشتر می‌شناسند و زیست وی در پایتخت می توانست برای حرفه و شغل وی مفید تر باشد، او زندگی در تبریز را انتخاب کرده که این موضوع، موجب دلگرمی نویسندگان است. حضور مداومشان در جلسات کتابخوانی، حضوری موثر و شیشه‌ای است برخلاف بسیاری که حضوری ویترین گونه در جلسات دارند ولی موثر نیستند!  
وی همچنین با اشاره به قصه مکان تبریز در بسیاری از داستان های نجفی افزود: فضای داستان این کتاب در تبریز رقم می خورد. استاد نجفی همواره شهری را که در آن زندگی می کند، در آثارش انعکاس می دهد. اهمیت رمان تبریز در میان سایر شهرهای ایران، علاوه بر تعصب شهری، از این حیث که داستان‌های ایرانی کمتر قصه مکان تبریز را برگزیده‌اند، بسیار مهم است. حتی نویسندگان تبریزی چون غلامحسین ساعدی کمتر به تبریز اشاره کرده‌اند و این مهم از نظر روانشناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است که چرا نویسندگان جنوبی تماماً به دیار خود در داستان‌هایشان می‌پردازند ولی تبریزی ها نه. 
وی در توصیف زیست ادبی استاد تشریح کرد: ۳۵ سال از انتشار اولین اثر استاد می‌گذرد و تا کنون۶۷ کتاب تالیف کرده است که نشان می دهد، کار مداومش نوشتن است و نظم و ترتیب زندگی‌اش، این نکته را می رساند که زندگی ادبی آشفتگی بر نمی‌تابد. 
در پایان، مدیر عامل موسسه تبریز شناسی به عدم حضور متولیان ادب و فرهنگ شهر در این جلسه اشاره کرد و گفت: بخش دولتی فرهنگ و هنر در پنجاهمین سال نوشتن نویسنده‌ای که خود را متعلق به این شهر می‌داند, باید با همایشی ملی از وی تجلیل می کردند ولی در مظلومیت ادب و فرهنگ همین بس که کسی از بخش دولتی در این مراسم حضور ندارد. 
البته در ساعت پایانی مراسم، «حسن گلی» معاون فرهنگی و رسانه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد حضور یافت و تقدیر نامه ای به استاد نجفی تقدیم کرد.
در ادامه جلسه، «سعید کریمی» استاد دانشگاه در حضور معاونت فرهنگی ارشاد، از جلال شمع سوزان به خاطر فوران ایده‌های فرهنگی ادبی وی و برگزاری جلساتی که بر ذمه مسئولین فرهنگ و هنر است، تقدیر و تمجید کرد و افزود: هرچه از خوبی‌های چنین جلساتی که به فرهنگ و ادب مربوط است، بگوییم کم گفته‌ایم. اینکه کارهای ادبی را ارج ندهیم، از فروغ و فرزانگی آنها کم می‌کند و این چنین جلساتی، ذکری بر یادآوری هنرمندان و تاثیرگذاری کتاب‌های آنهاست.
 وی کارنامه نجفی را پربرگ و پربار خواند و در خصوص «روزگار مه آلود جابر افزود: آثار استاد عکسی یادگار است با تبریز. در این کتاب, روزگار مه آلود جابر استعاره‌ایست از مه آلود و راز آلود بودن این شهر. 
«حامد احمدی» نویسنده و روانکاو، در نقد روان کاوانه اثر گفت: در آغاز کتاب با خود گفتم ای کاش این کتاب به زبان اول شخص نوشته می‌شد تا بیشتر به درونیات جابر واقف شویم. این متن با توجه به تعداد کاراکترها نیاز به فضاسازی بیشتری داشت. دنیای جابر دنیای آدم‌هاست و همین، تعداد زیاد کاراکترها را توجیه می‌کند و این متن تروما و آسیب زندگی جابر را نشان می‌دهد که فرد در مواجهه با مردم، تروماتایز شده است.
 

وی افزود: در این کتاب مسائل روانشناسی بسیاری مطرح است و شخصیت جابر در متن جاری است در نتیجه خواننده را بیشتر در جریان دنیای کاراکتر قرار می‌دهد. تصویر کاراکتری چون جابر نشانگر خراشیده شدن روح نویسنده در ممارست وی در نوشتن این رمان است.
 در پایان جلسه، «عبدالمجید نجفی» ضمن تشکر از موسسه تبریز شناسی ‌گفت: چنانکه درختان ریه‌های نفس کشیدن شهرند، این چنین جلساتی شاخص های رشد اجتماعی فرهنگی یک جامعه‌اند. 
وی در تربیت یک شخصیت فرهیخته برای جامعه، به آموزش و پرورش اشاره کرد و یادآور شد: در آموزش و پرورش ما، آموزش مهارت زندگی صورت نمی‌گیرد و لذت کودکی در این نظام بی‌معنی شده است یعنی لذت دانستن و فهمیدن در بین نوجوانان و کودکان امروز از بین رفته و من همواره سعی کرده‌ام در حوزه ادبیات تلفیقی کار کنم تا بتوانم لذت دانستن را با شغل در بیامیزم. تلفیق شغل و کاراکتر انسان‌ها، تلفیق انسان و کلمه، تصور زمان بدون مکان و ...
نوشته‌هایم ناخودآگاه تبریز و محلات آن را می‌طلبند.
وی در خصوص قصه مکان برگزیده در داستان هایش گفت: معتقدم ادبیات بومی، قابلیت ملی شدن و جهانی شدن را دارد. این شهر علی رغم تمامی کم لطفتی‌ها، شهر من است. تجربه‌های زیستیم، دوستانم و زندگیم در اینجا رقم خورده است و در این باب شاکرم.
وی اذعان داشت: در سال ۶۳ که به بخش فروش کانون وارد شدم، گویا وارد جهانی دیگر شدم و حس ماهی‌ای را داشتم که در خشکی گم شده بود و وارد آب شده باشد. این کتاب یکی از قسمت‌های سه گانه است. «عروسی در شهر مدفون»، طهماسبی را روایت می کند که کاملاً از نظر روانی از هم گسیخته است. «جعبه سیاه نویسنده» جلال صفّاری را روایت می کند که نویسنده‌ای است که وارد دنیای اموات می‌شود. در «روزگار مه آلود جابر»، کاراکتر اصلی را شخصی می‌یابیم که مرز بین واقعیت و خیال برایش برداشته شده است و حالت برزخی دارد. 
گفتنی است، در طول جلسه قسمت هایی از این کتاب توسط محمد صادق پاسبانطوس، حانیه شیخان، زهرا همت جو و ثمین ذابح به صورت زنده اجرا و خوانش شد.
 

این گزارش حاکی است «موسسه تبریز شناسی» در محل آبرسان جنب برج سفید مهرگان سوم پلاک ۲۱، کافه کتاب شمع سوزان واقع است که همواره میزبان جلسات فرهنگی، ادبی و هنری است. 
انتهای پیام/ 
با همه کم لطفی ها، تبریز شهر من است و دوستش دارم فائزه بنی نصرت

ثبت نظر

نمایش 0 نظر

پژوهشیار