یادداشت در حاشیه در گذشت استاد ممتاز ادبیات سال های دور دانشگاه تبریز/
کوتاهی دانشگاه تبریز در پاسداشت دانشمندان
1402/07/28 - 13:41 - کد خبر: 101498
نسخه چاپی
نصر: خدا دکتر رضا انزابی نژاد «۱۳۱۵__۱۳۹۱ ه.ش تبریز» استاد ممتاز دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه تبریز را بیامرزد.
بنده به واسطه دوستی و داشتن شغل خبرنگاری موسسه وقت کیهان برخی مقالاتش را در دهه ۷۰ در کیهان فرهنگی و کیهان اندیشه منتشر می کردم.
که این دو مجله وزین روزگاری نام و رسم بزرگی در چاپ مقالات و مصاحبه ها، پژوهش های ادبی تازه در کشور را داشتند.
دکتر انزابی نژاد پذیرفته شده دکتری ادبیات عرب دانشگاه سوربن و دکتری ادبیات فارسی از مفاخر دانشکده های ادبیات در تبریز و مشهد بود.
در اوایل دهه ۶۰به دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد رفت و نزدیک به ۱۵ سال به تحقیق و پژوهش و تدريس در دوره های تکمیلی پرداخت و ۷ سال سردبیر مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی و آثار گرانمایه دارد.
از کارهای مهم دکتر انزابینژاد در زمینه داستاننویسی، میتوان به داستانهای بابک، برنده و دهکده آناتولی اشاره کرد و در زمینه پژوهش میتوان از اثر منحصر به فرد «فرهنگ لغات عامیانه فارسی» ایشان با همکاری دکتر منصور ثروت اشاره کرد.
تصیح و شرح چهار مقاله، مقامات حمیدی، منطقالطیر، بوستان سعدی و گزیدههای تنظیمشده از کشفالاسرار، تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، کلیه و دمنه از دیگر تالیفات دکتر انزابینژاد به شمار میآید. با این وصف جهت مزید اطلاع خوانندگان ارجمند این یاداشت باید گفت: زنده یاد انزابی نژاد از دوستان نزدیک فقید تاره در گذشته《دکتر محمد رضا راشد محصل》در تبریز و مشهد بود.
استاد راشد پس از اخذ دکترای ادبیات فارسی بعنوان استاد مدعو چند سالی در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز تدریس می کرد و کتاب پژوهشی خاقانی شناسی خود را در تبریز نگاشت.از دوستان استاد شهریار بود و در ایام فراغت در باغ های مصفای شاهگلی تا پاسی از شب مجلس انس ادبی داشتند .مشاعره می کردند در باره ادبیات گذشته و معاصر هم صحبت می شدند و اندوخته های خود را در طبق اخلاص می گذاشتند و با اعتقاد به تضارب آرا و اندیشه ها که از مسلمات سبک و روش بزرگان و دانشمندان است.
بر بضاعت علمی و بینش و دامنه لغات خود می افزودند. خودش می گفت: با اساتید دانشگاه تبریز میانه خوبی داشت: که بعد از ظهر ها به محافل شعر و ادب و نشر شهر نیز سر می کشیدند و در دهها کتابفروش معتبر که از چهار راه منصور تا باغ گلستان فعال بودند و امروز اکثر آنها از کتابفروشی به کباب فروشی تغییر شغل دادند که این بیماری فرهنگی حدیث مفصل دارد و بحث و بررسی جامعه شناسانه می طلبد که چرا اکثر کتابفروشی های تبریز امروزه تعطیل و محل آنها که روزگاری اتراق و بحث و بررسی کتب منتشره در عناوین گوناگون از سوی اساتید و دانشمندان بود.
امروزه به کتابفروشی و لباس فروشی و موبایل فروشی تبدیل شده اند.در حالیکه همه می دانیم تعددکتابفروش و کیوسک های مطبوعاتی و شمارگان کتاب و مجله و روز نامه از شاخص های توسعه یافتگی فرهنگی است .مک لوهان کانادایی صاحب نظریه دهکده جهانی چه زیبا می گفت: کیفیت زندگی انسان به چند چيز بر می گردد: کتاب هایی که می خواند، آموزشهایی که می بیند و انسان هایی که ملاقات می کند....
زنده یاد دکتر انزابی نژاد در معیت اساتیدی چون راشد، قاضی، ترجانی زاده، مقصودی،مشکور، خیامپور،سرکاراتی ،رفیعیان، سلیمی، اجلالی واستاد شهریار که همه این بزرگان ادبیات فارسی، عربی و ترکی امروز در جوار حق آرمیده اند.
حشر و نشر زیادی داشتند.
روزگاری که دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز در صدر بود و زبان زد عام و خاص و محل تربیت جمعی از اساتید ادبیات و رشته های علوم انسانی کشور که مجله دانشکده اش هنوز مرجع مراجعه و مطالعه اهل اندیشه و دانشجو است.
و متاسفانه دانشگاه تبریز در پاسداشت و بزرگداشت دانشمندان و ادیبان پیشکسوت خود کوتاهی می کند و حتی خبر در گذشت این بزرگان علم و اندیشه و ادب که سرمایه های فکری مردم ایرانند به بهانه تعلق به دوره گذشته را در سایت دانشگاه هم منتشر نمی کند و بعضا اصلا هم در جریان نیست.
چندی پیش پروفسور ابوالقاسم متین از بزرگان و توسعه دهندگان دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز و از دانشمندان مطرح ایران در علوم زراعی در گذشت و هیچ خبری از دانشگاه تبریز نشد.
که در یاداشتی جداگانه به زوایای این بی توجهی و پنهان کاری دانشگاه تبریز با اسناد ومدارک وشواهدخواهم پرداخت... باید گفت: زنده یاد دکتر محمد رضا راشد محصل ۱۳۱۵ه.ش ۱۴۰۳》که چهارشنبه ۱۹ مهرماه جاری روی در نقاب خاک کشید همکار فرهنگستان زبان و ادبیات، عضو هیأت علمی دانشگاه جندیشاپور اهواز (شهید چمران فعلی)، همکار شورای کتاب کودک، تدوین دایرهالمعارف (قاموس)، تدریس در دانشگاه تبریز، همکاری با دانشکده ادبیات مشهد و دانشگاه بیرجند، عضو هسته قطب علمی فردوسیشناسی و عضو هیأت مدیره فرهنگسرای فردوسی از جمله فعالیتهای این چهره شاخص ادبی است.
او بیش از ۸۰ مقاله و کتاب نوشته است که از جمله کتابهای او میتوان به «پرتوهایی از قرآن و حدیث در ادب فارسی»، «گزیده حدیقه سنایی با شرح و توضیح»، «نشانهشناسی ادبی در کاربرد قرآن و حدیث»، «تاریخ فرهنگ و آموزش ۰نوین در بیرجند»، «فارسی عمومی» (با همکاری دکتر بهنامفر و دکتر محمّدی)، «داستان گشتاسب در دو نگاه» (پیکرهشناسی و دریافتهای اجتماعی)، «نظارت بر تهیه و چاپ سه کتاب شاهنامهپژوهی و «خیّامشناخت و عطّارشناخت» (ویژهنامههای فردوسی، خیّام و عطّار) اشاره کرد. این فقید عزیز سفر کرده در مصاحبه ای گفته بود که تبریز شهر استوانه ایی در تمامی معارف و علوم و ادبیات فن و حرف بوده و روز گاری فقط دکتری ادبیات فارسی در دانشگاههای تهران و تبریز و بعد ها شیراز دایر بود
و در گسترش و نهادینه شدن درست نویسی و کلام و ادب در مراکز آموزشی و اداری دانش آموختگان آنها سهامدارند.
یاد و خاطره همه ادیبان و فضلا و اندیشمندان دانشگاههای کشور را که از این دنیای فانی به دنیای باقی کوچ کرده اندگرامی میداریم و ان شالله آثار ادبی و علمی آنهاچراغ راه نسل حاضر و آیندگان باشد.
محمد فرج پور باسمنجی
انتهای پیام/
نصر